۞مرکز مشاوره حال خوب
دکتر کبری درویش پیشه ؛ مشاور خانواده و زوج درمانگر (حضوری و تلفنی ) تلفن هماهنگی و تعیین وقت:09102904758

موقعیت شما : صفحه اصلی » فرهنگ و هنر » کتاب و ادبیات
  • شناسه : 6462
  • ۰۴ آذر ۱۳۹۸ - ۸:۲۹
  • ارسال توسط :
نگران آینده ادبیات معاصرمان هستم
نگران آینده ادبیات معاصرمان هستم

نگران آینده ادبیات معاصرمان هستم

«تخم شر»یازدهمین رمان بلقیس سلیمانی آماده نشر است

وقایع خبری :
بلقیس سلیمانی -نویسنده
در شرایط نامطلوبی که صنعت نشرمان گرفتارش شده خبر تألیف اثر تازه‌ای از اهالی کتاب اتفاق خوبی ست، بلقیس سلیمانی به‌تازگی کار تازه‌ترین نوشته‌اش را به پایان رسانده؛ «تخم شر» که یازدهمین رمان و همچنین هجدهمین اثر او به شمار می‌آید و قرار شده با همکاری «نشر ققنوس» در اختیار علاقه مندان قرار گیرد.
 
شرایط اقتصادی عرصه نشر به‌گونه‌ای شده که ناشران باید احتیاط بیشتری در انتخاب آثار به خرج بدهند. در همین رابطه اگر نگاهی به تازه‌های نشر بیندازید متوجه می‌شوید که اغلب آثار یا تجدید چاپی هستند یا کتاب‌هایی که به نویسندگان و مترجمان شناخته شده تعلق دارند. البته تقصیر چندانی متوجه ناشران نیست، هر چند که متأسفانه بیشترین آسیب در شرایط فعلی متوجه جوانان می‌شود چراکه به هر حال مؤسسات نشر بنگاه‌های اقتصادی هستند و گردانندگان آنها هم چاره‌ای ندارند جز آنکه ریسک کاری خود را به حداقل برسانند.  در این بین ناشران تمایل کمتری به انتشار آثار نویسندگان، مترجمان و شاعران جوان و ناشناخته نشان می دهند. از کمترین آسیب های این نگاه محروم شدن ادبیات داستانی معاصر از کشف استعدادهای تازه است. هرچند که ‌آسیب این نگاه گزینشی تنها متوجه نویسندگان و مؤلفان جوان نیست؛ چرا که برخلاف دیگر نقاط جهان نویسندگی در ایران هنوز شغل نیست. پیشکسوتان این عرصه هم وقتی می‌بینند که شرایط به این منوال است برای گذران زندگی ناچار می‌شوند به سراغ مشاغل دیگری بروند. هر چند که به هر حال ما با معدود نویسنده و مترجمی در کشورمان روبه‌رو هستیم که این کار حرفه اصلی‌اش باشد. در این بین هر از گاهی با این گفته مواجه می شوم که نویسندگان و مترجمان پیشکسوت آسیب کمتری از شرایط اقتصادی فعلی متوجه شان است؛ این در حالی است که خود من که سالها از آغاز فعالیتم در عرصه ادبیات می گذرد با کاهش تیراژ کتاب هایم رو به رو شده ام. اگر اوضاع به همین شکل ادامه پیدا کند آن وقت است که آسیبی بزرگ متوجه ادبیات معاصرمان خواهد شد. مترجمان و نویسندگان به اجبار گرفتاری‌های اقتصادی به مرور از آثار خود می‌کاهند و این اتفاقی ست که باید نگرانش شد. ازطرفی توان اقتصادی مردم هم کاهش یافته و کتاب بیش از پیش از سبدخرید آنان فاصله گرفته، مردم هم چاره‌ای ندارند و نباید خرده‌ای به آنان گرفت.
به‌تازگی تألیف یازدهمین رمانم را به پایان رسانده‌ام. در این رمان برخلاف دیگر نوشته هایم خبری از مسائل سیاسی نیست، این رمان که به احتمال زیاد عنوان آن «تخم شر» خواهد بود در دهه‌های هفتاد و هشتاد سپری می‌شود. ماجرای رمان در حال و هوایی روشنفکری نوشته شده و درباره روابط زن و شوهر تحصیلکرده‌ای روایت می‌شود که متعلق به قشر روشنفکر جامعه هستند. از عمده مضامینی که با مطالعه این رمان با آنها مواجه می‌شوید مسائل فلسفی و نگاهی ست که این دو شخصیت اصلی نسبت جهان هستی و حتی خودشان دارند.

از آنجایی که بخشی از رمان‌ها و مجموعه داستان‌های من همچون نوشته‌های دیگر نویسندگان نشأت گرفته از تجربه‌های شخصی‌ام است درباره فضای روشنفکری حاکم بر این رمان هم باید بگویم که این دنیای فکری را کم و بیش می‌شناسم. فضایی که بیشتر میان تحصیلکرده‌ها حاکم است واغلب در شهرها شکل می‌گیرد. مخاطب در این رمان از دو زاویه با ماجراهایی روبه‌رو می‌شود، راوی به نوعی همان دانای کل است؛ منتهی نه آن دانای کل محدود و به معنای کلاسیکی که می‌شناسیم. راوی همچون دوربین فیلمبرداری که پشت سر شخصیت‌ها قرار گرفته اتفاقات را پیش روی خواننده می‌گذارد. کار تألیف رمان تازه به پایان رسیده، دست نویس آن بیش از ۵۴۰ صفحه شده که آن را برای نشر به انتشارات ققنوس می‌سپارم. البته هنوز بازنویسی نهایی انجام نشده و دقیق نمی‌دانم چه وقتی منتشر خواهد شد. نمی‌دانم چقدر موفق شده‌ام اما تلاش کرده‌ام تا به مفهوم خیر و شر در این رمان بپردازم و اینکه این خیر و شر به کجا ختم می‌شود.