۞مرکز مشاوره حال خوب
دکتر کبری درویش پیشه ؛ مشاور خانواده و زوج درمانگر (حضوری و تلفنی ) تلفن هماهنگی و تعیین وقت:09102904758

موقعیت شما : صفحه اصلی » رادیو و تلویزیون » سینما و تئاتر » فرهنگ و هنر
  • شناسه : 19338
  • ۰۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۸:۱۹
  • ارسال توسط :
بزرگترین سرمایه‌ام بازیگری‌ است
بزرگترین سرمایه‌ام بازیگری‌ است

بزرگترین سرمایه‌ام بازیگری‌ است

پای صحبت‌های ستاره اسکندری بازیگر و کارگردان سینما و تئاتر

سیاری او را به‌عنوان بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون می‌شناسند اما این فقط یک بخشی از زندگی و فعالیت‌های این بانوی فعال و هنرمند است. ستاره اسکندری علاوه بر بازیگری، دغدغه آموزش و فرهنگسازی‌ را همیشه در وجودش دارد و ماحصلش را می‌توان در سال ۱۳۹۶ با راه‌اندازی «خانه فرهنگ و هنر مانا» و در اسفند ۱۳۹۷ با تاسیس «خانه‌موزه خیمه‌شب‌بازی ایران» همراه با سیاوش ستاری دید. همچنین این هنرمند نخستین ماشین خیمه‌شب‌بازی را با هدف ایجاد شادی و رؤیا برای کودکان بلوچ در منطقه آزاد چابهار به حرکت درآورد. البته کار او در چابهار با این خیمه‌شب‌بازی شروع و با ساخت نخستین فیلم سینمایی بلندش ادامه پیدا کرد. اسکندری دست پر در جشنواره فیلم فجر امسال حضور خواهد داشت و کارگردانی در یک فیلم و بازی در ۲فیلم او را در جرگه فعالان جشنواره قرار داده است. به این بهانه سراغش رفتیم تا از فعالیت‌های هنری‌‌اش بیشتر جویا شویم. البته تجربه درخشان او در کسب ۲جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره تئاتر فجر و ساخت چندین تله‌تئاتر، گفت‌وگوی ما را به سمت و سوی این هنر نیز کشاند.


    از کارگردانی فیلم «خورشید آن ماه» که به جشنواره فجر امسال راه یافته و در ستایش فرهنگ بلوچستان است برایمان بگویید. تجربه نخستین کارگردانی فیلم بلند شما با کمی سختی همراه بود.
اولین بار در سال ۹۷ به‌واسطه جشنواره مد و لباس به چابهار عازم شدم و برخلاف تصویر بسیار خشن که همیشه در سینمای ما از این خطه منعکس بوده، با مردمان بسیار مهمان‌نواز و فرهنگ غنی و ثروتمند آنجا مواجه شدم. این جمله همیشگی من است که من به جادوی این خطه و مردمان چابهار گرفتار شدم. این یک نقطه آغازی بود برای همکاری‌های من با منطقه آزاد چابهار که در نخستین همکاری با آقای سیاوش ستاری نخستین ماشین خیمه‌شب‌بازی ایران را آنجا راه‌اندازی کردیم که روستا به روستا و مدرسه به مدرسه برای کودکان بلوچستانی خیمه‌شب‌بازی اجرا شد. بعد تصمیم گرفته شد فیلمی ساخته شود که به‌واسطه آن تصویر واقعی آن خطه به دیگر استان‌ها یا حتی خارج از مرزهای ایران معرفی شود. معتقدم هیچ‌چیز به اندازه ساخت یک فیلم به معرفی واقعیت‌های آن خطه کمک نمی‌کند؛ در نتیجه طرح خورشید آن‌ماه توسط آقای محسن علی‌خانی نوشته و قرار بود که خود ایشان کار کنند اما به‌واسطه اتفاقات شخصی، ایشان انصراف دادند و قرار شد که کارگردانی کار را من به‌عهده بگیرم و آن طرح با کمک خانم سمیه تاجیک نوشته و تبدیل به فیلمنامه شد. این فیلم تجربه اول کارگردانی فیلم بلند سینمایی من است که یک کار سنگین به‌واسطه تعداد بازیگرها، لوکیشن‌های متعدد و سختی‌های ایام کرونا بود. این فیلم با حمایت منطقه آزاد و سرمایه شخصی و فقط با هدف نشان دادن واقعیت‌های فرهنگی آن جامعه ساخته شده است. عوامل این فیلم در کنار شاعر و خواننده برجسته این خطه دست‌به‌دست هم دادیم تا این فرهنگ را به بهترین حالتی که ممکن است معرفی کنیم. امیدوارم توانسته باشیم واقعیت‌های فرهنگی آن خطه را منعکس کنیم و فیلم در جشنواره درست دیده شود.

    مدتی است در حوزه بازیگری به‌ویژه بازی در سریال‌ها، گزیده کار شده‌اید. آیا قرار است این روند را ادامه دهید یا منتظر یک فیلمنامه خوب هستید؟
در یک‌سال اخیر به‌شدت درگیر پروژه خورشید آن‌ماه بودم و فرصت کمتری برای بازیگری داشتم اما کماکان بازیگری برای من در یک درجه از اهمیت است که ترجیح می‌دهم منتظر بمانم تا کارهای بهتری به من پیشنهاد شود. خوشبختانه سال گذشته فیلم «قاتل و وحشی» آقای حمید نعمت‌الله را در پرونده بازیگری‌ام داشتم که امسال به جشنواره فیلم فجر رسیده است و امیدوارم این کار به بهترین حالت دیده شود. و همچنین فیلم «چپ، راست» آقای حامد محمدی. البته یک کم از سریال فاصله گرفتم علتش هم یک بخشی مشغولیت به فیلم سینمایی خودم بوده و یک بخشی هم برمی‌گردد به ارجحیت کمیت به کیفیت. بسیاری از سریال‌ها با ذائقه من سازگار نیست و کیفیت گذشته را ندارند.

    با شیوع ویروس کرونا بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی و هنری تعطیل شده و هنرمندان زیادی به‌ویژه در عرصه تئاتر متضرر شدند. به‌نظر شما راه برون‌رفت از این بحران حداقل برای هنرمندان چه می‌تواند باشد؟ با توجه به تجربه خوب شما در این زمینه، تله‌تئاتر می‌تواند موقتا کارگشا باشد؟
در بحران کرونا که تمام دنیا دچار این مسئله شده‌اند راه‌های مختلفی هست فقط این را می‌توانم با قاطعیت بگویم که هنرمندان تئاتر ما مظلوم‌ترین افرادی هستند که دچار این شرایط شده‌اند. متأسفانه خصوصاً در این دولت به‌شدت اهالی تئاتر برای حقوق اولیه‌شان نادیده گرفته شدند. البته سال‌هاست که این اتفاق افتاده و کرونا فقط یک تیر خلاص زد. انگار اهالی تئاتر متولی ندارند که بتواند برای خروج از شرایط پیش‌آمده سیاستگذاری کند. به قول شما تله‌تئاترها نخستین چیزی بود که می‌توانست با فاصله و حفظ پروتکل‌های بهداشتی بسیاری از هنرمندان را مشغول کار کند اما این اتفاق نیفتاد. من و نسل من به واسطه تله‌تئاترهای تلویزیونی علاقه‌مند به تئاتر شدیم. تله‌تئاترهای بسیار جذابی که وقتی هنوز تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت ما را پای تلویزیون میخکوب می‌کرد. شاید جمله من سنگین باشد اما انگار اصرار به حذف اندیشه وجود دارد. انگار باید یک برنامه‌سازی‌هایی با یک‌سری اطلاعات سخیف و زرد باشد تا زمان بگذرد و کسی به آن فکر نکند. گویا اصراری به ساخت برنامه‌ها و تله‌تئاترهایی که می‌تواند ادبیات، فکر، اندیشه، نقاشی و موسیقی را معرفی کند، وجود ندارد و ما می‌خواهیم ذهن مردم را برای دریافت اطلاعات زرد و بی‌خود تربیت کنیم. به همین‌خاطر است که در فضای مجازی یک‌سری اطلاعات و پست‌های بی‌خودی بیشتر دیده می‌شود. واقعیت این است که هیچ‌چیز به اندازه تلویزیون نمی‌تواند در این ابعاد بزرگ ذهن مردم را تربیت کند. خلاصه کلام اینکه واقعاً و صادقانه تئاتر دغدغه متولیان فرهنگی ما نیست. در هر مراسمی همیشه اهالی تئاتر در خط مقدم حضور داشته و فعال بودند اما به‌محض اینکه به مشکل و اشکالاتی برمی‌خوریم تئاتری‌ها انگار اصلاً وجود خارجی ندارند. با اینکه تئاتر شاخصه فرهنگی یک کشور است اما به‌شدت سرکوب شده است و انگار اصرار بر نبودن این تخصص است.

شما همیشه دغدغه آموزش هنرهای نمایشی از جمله تئاتر را به نسل جدید دارید. به‌نظر شما برپایی ورک‌شاپ‌های مختلف آموزشی در قالب شیوه‌های نوین تئاتری به جوان‌ها چقدر در آینده هنرهای نمایشی ایران مؤثر است؟
طبیعتاً تعلیم و تربیت در حرفه من نقش بسیار مهمی دارد و بسیار دوست دارم آن چیزی را که تجربه کرده‌ام به نسل بعدی منتقل کنم. اما بیاییم یک کم واقعی نگاه کنیم؛ این واقعیت تلخ وجود دارد که درصد کمی از افرادی که آموزش می‌بینند در تئاترها، سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی امروز به‌کار گرفته می‌شوند. مثلاً یکی از دلایلی که من خودم اجتناب می‌کنم این است که من این نسل نو را با یک اندیشه و آرمان‌هایی بزرگ می‌کنم یا به آنها تجاربی را منتقل می‌کنم که امروز دیگر کارساز نیست. ما امروز در دام و تله‌ای به نام فضای مجازی قرار گرفته‌ایم که همه‌‌چیز را قابل دسترس کرده است. بدون سختی می‌توانند سخیف‌ترین حرکات را انجام داده و سخیف‌ترین حرف‌ها را بزنند و به یک شاخ مجازی تبدیل شوند. اینها دردناک است و چطور می‌توان به بچه‌ای در این نسل بگوییم که باید کتاب بخواند، موسیقی درست گوش بدهد، نقاشی خوب ببیند، تاریخ بخواند، فلسفه بداند، در جایی که آن بچه می‌گوید چه اهمیتی دارد وقتی که این‌طوری آدم‌ها انتخاب می‌شوند. خیلی شرایط سخت و پیچیده‌ای است. قطعاً هیچ‌چیز به اندازه تعلیم و تربیت درست در بالندگی و رشد یک بازیگر یا یک سینماگر در هر مقامی مؤثر نیست اما متأسفانه فاصله بین واقعیت و حقیقت خیلی زیادشده است.

    شما خانواده هنرمندی هستید. هنر در خانواده شما استعداد ذاتی است یا نه تشویق و تأثیر اعضای خانواده است که موجب شده چنین فرزندان هنرمندی را در خانواده اسکندری داشته باشیم؟
هیچ‌چیز به اندازه خانواده در شکل گرفتن شخصیت فرزندان مؤثر نیست؛ بله من برادرزاده زنده‌یاد عبدالحسین اسکندری، مجری رادیو و تلویزیون هستم. از دوم دبستان با او در راهروهای شبکه دو در خیابان الوند بودم و از نزدیک به جادوی این حرفه دچار شدم. در خانواده‌ای بودیم که پدر و مادرم معلم بودند و پدرم همیشه با کسانی معاشرت کرده‌‌اند که اهل ادبیات و موسیقی بودند و ما از کودکی اینها را دیدیم و طبیعتاً مؤثر بوده است. من، لاله، برادرها و خواهر بزرگترم به نوعی در این حرفه در رشته‌های بازیگری، کارگردانی، عکاسی و چهره‌پردازی و… نقشی داریم. اما بعد از ما که خیلی خانواده نوه‌داری نیستیم، دختر خواهر بزرگ‌ترم هم آموزش دیده بازیگری است و از کودکی روی صحنه تئاتر بوده و ناخودآگاه این بستر برایش آماده است و رشد کرده است.

    گویا از آن دسته بازیگرانی هستید که بسیار اهل سفرید. گرچه این روزهای کرونایی لذت سفر را هم از ما گرفته اما دوست داریم از نگرش و دیدگاه شما به سفر برایمان بگویید.
بله من اهل سفر هستم و متأسفانه این سالی که گذشت واقعاً سال سختی بود که آدم را محدود می‌کرد ولی ساخت خورشید آن‌ماه این امکان را به من داد که حدود ۵۰ روز در چابهار بمانم. همیشه دیدن جغرافیای متفاوت و فرهنگ‌های متفاوت چه در قومیت‌های ایران و چه در خارج از ایران این باور را در من نهادینه می‌کند که همانگونه که جغرافیا، فرهنگ‌ها، غذاها و رسم متفاوتند باید پذیرفت که آدم‌ها هم متفاوتند. من فکر می‌کنم که سفر به گستردگی روح آدم و پذیرش تفاوت‌هایی که بین ابنای بشر وجود دارد کمک می‌کند. در زندگی این سال‌های ما که دچار یک شهرنشینی و محدودیت شده‌ایم و همچنین فضای مجازی همه ما را پای موبایل‌ها میخکوب و ذهن ما را تبدیل به ذهن گذرا کرده است، طبیعت باعث می‌شود که دوباره بتوانیم فکر کنیم. خلاصه اینکه سفر چیز بسیار دلچسبی است.

    بزرگ‌ترین سرمایه زندگی‌تان بعد از چند دهه فعالیت هنری چیست؟
در حرفه‌‌ای زیست کرده‌ام که به من این امکان را داده است که در قالب‌های مختلف زندگی کنم چه به‌عنوان بازیگر در قالب نقش‌های مختلف، چه به‌عنوان تهیه‌کننده و کارگردان و چه مؤسس بنیاد فرهنگی و… کمتر شغلی این امکان را به آدم می‌دهد که در صور مختلف زندگی کند و اینها به‌نظرم بزرگ‌ترین سرمایه‌های من هستند و تلاش می‌کنم یک آدم مؤثر در فرهنگ باشم.

گفت وگو:الناز عباسیان