۞مرکز مشاوره حال خوب
دکتر کبری درویش پیشه ؛ مشاور خانواده و زوج درمانگر (حضوری و تلفنی ) تلفن هماهنگی و تعیین وقت:09102904758

موقعیت شما : صفحه اصلی » بهداشت و درمان » نظام سلامت
  • شناسه : 9669
  • ۲۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۸:۳۸
  • ارسال توسط :
کرونا وتحریم‌ها را سرنوشت خود ندانیم
کرونا وتحریم‌ها را سرنوشت خود ندانیم

کرونا وتحریم‌ها را سرنوشت خود ندانیم

حفظ ایران در فراسوی شعر و شعار‌های ناسیونالیستی یعنی حراست از سطح سلامت ایرانیان.

نادر صدیقی -روزنامه‌نگار
مبارزه ضد کرونایی چیزهایی را کنارهم نهاده که معمولاً مرزی‌های ترسیم شده میان خودی وغیرخودی آنها را از یکدیگر جدا می‌کرد. حالا دیگر یک ملت هستیم و پرسش از اینکه چه‌کسی عضو برابر حقوق جامعه زندگی وزندگی جامعه هست و چه‌کسی نیست، پرسش بی‌موردی است. ما همچنین از خلال گفتمان زندگی خود را متعلق به «جامعه جهانی سلامت» می‌دانیم. هویت ترکیبی نوینی در نقطه تلاقی هویت ملی وجهانی حول گفتمان زندگی در حال شکل‌گیری است. با‌وجود جان باختن آن عزیزان پزشک وپرستار وبیمار در فرآیند مبارزه ضد کرونایی ما ارزش جان را از نو کشف کردیم.

ای حیات عاشقان در مردگی-دل نیابی جز که در دل بردگی

آیا می‌توانیم روزی به پای آن جوامع برسیم که بیماری و یا مرگ زود‌رس را ناشی از قصور در تصمیم‌های معطوف به سرمایه‌گذاری در «سرمایه انسانی» می‌دانند و براین باورند که «بیشتر»(اگر نه همه!) مرگ‌ها تا اندازه‌ای «خود کشی»اند، به این معنا که «اگر از منابع بیشتری در سرمایه ‌گذاری برای افزایش طول عمر استفاده شده بود، می‌شد مرگ را به‌تعویق انداخت؟» (توماس لمکه، زیست سیاست، ترجمه بهزاد رحمانی، ص ۱۱۱)
شرطی‌هایی از این دست که «اگر قم را در زمان لازم قرنطینه کرده بودیم»، اکنون جای خود را به‌شرطی‌هایی امروزی‌تر و اورژانسی‌تری از قبیل «اگر دست‌هایمان بشوییم» ، «اگر اپلیکیشن موبایلی برای رصد مکانی مبتلایان طراحی کنیم مبارزه ضد کرونایی ما هوشمند‌تر خواهد شد» می‌دهد. این قبیل توصیه‌ها نشان می‌دهد که ما کرونا و به‌همراه آن کردارها وگفتمان‌های معطوف به مرگ را تقدیر خودمان نمی‌دانیم.

در امتداد همین خط زندگی است که ظریف در نامه سازمان مللی خود به‌ظرافت و بصیرت تمام گزاره «اگر تحریم نبودیم» را در دل مبرم‌ترین گزاره‌های مبارزاتی علیه کرونا تعبیه کرده است. تحریم‌ها از طریق ممانعت از حق دسترسی به سلامت و به اقلام دارویی و غذایی سرعت پیشروی نظام سلامت را کاهش داده است. حق دسترسی به سلامت در عین حال حق دسترسی به اطلاعات و به‌فناوری اطلاعاتی نیز هست: «اعمال سانسور غیراخلاقی توسط گوگل بر نرم افزار موبایلی جدیدی تحت عنوان» ،  ۱۹ -ac طراحی یک شرکت ایرانی برای کمک به شهروندان برای تشخیص بالقوه و مبارزه با کرونا- نیز به‌دلیل تروریسم اقتصادی امریکا است که به تولیدکنندگان ایرانی نرم افزارها اجازه افتتاح حساب در گوگل را فارغ از هر هدفی حتی بشردوستانه نمی‌دهد.
داس مرگ کرونایی درهر مرحله از پویایی خزنده خود امنیت زیست شناختی کشور را در معرض مخاطره روزافزون خود قرار می‌دهد اما در این میان جوانه زدن یک عقلانیت نوین بیو-سیاستی در نامه ظریف خبر خوبی است در آستانه نوروز.
ظریف در نامه خود به‌طور دقیق و مستند نشان داده است که اگر امریکا کشورما و بخصوص نظام سلامت ما را در معرض تهاجم تروریسم اقتصادی قرار نداده بود می‌توانستیم آسیب‌پذیری کم تری در مقابل کرونا داشته باشیم:

«اگرچه تجهیزات پزشکی، پزشکان، پرستاران، بهیاران و دیگر دست‌اندرکاران بهداشتی ما جزو بهترین‌ها در دنیا هستند، اما تلاش‌های ما در تشخیص و درمان بیماران و مبارزه با شیوع کرونا و در نهایت شکست این ویروس با مانع تروریسم اقتصادی دولت ایالات متحده مواجه شده است»
دفاع از نظام سلامت کشورمان در نقطه  اوج مبارزه‌ای چنین نفس‌گیر با کرونا در حقیقت ایجاد فرصت تنفس و بازیابی برای کادر درمان کشورمان نیز هست. این دفاع سویه‌ای سیاسی دارد که «بیو-سیاست» نامیده می‌شود. سیاست وگفتمان زندگی به‌طور سنتی ترکیبی ناهمساز تلقی می‌شده است. سیاست و به‌همراه آن امنیت در کشورهای جهان سومی چیزی بوده برای تفکیک خودی از غیر خودی و طرد غیر خودی. بیو-سیاست اما یک جور بازاندیشی در مفهوم سیاست است وتلاشی است برای جذب آن چیزی که نگاه امنیتی به شهروند وامنیتی‌سازی سیاست ورزی، قصد طرد آن را داشته. آنچه که ظریف در آن نامه تاریخی نوشته بسی فراتر از دیپلماسی سلامت است. نگاه جدیدی است به سیاست و به امنیت که آن را وابسته به زندگی و به اراده معطوف به بقای زیست شناختی و منزلت شهروندی می‌کند. یعنی درست برعکس نگاه جهان سومی به امنیت که گفتمان زندگی را به‌زیر سیطره اولویت‌های من درآوردی خود می‌گیرد. برای مبارزه با تروریسم اقتصادی امریکا باید از گفتمان زندگی شهروندان دفاع کرد و مجهز به بیو-سیاست بود. بیو-سیاست یعنی آنکه همه چیز باید گرد خورشید شهروند و نیازهای زیستی و منزلتی او بچرخد و نه گرد نگاهی امنیتی که بر سیاست و برزندگی تحمیل شده است. نامه ظریف به ما می‌آموزد که امنیت یعنی حفظ نظام سلامت که اساس وبقای ایران وجمهوری اسلامی به آن وابسته است. جمهوری منهای جمهور مردم همان چیزی است که در به اصطلاح «جمهوری»‌های جهان سومی دیدیم که بردرک امنیتی منهای امنیت انسانی شهروندان استوار شده بود. نمی‌توان از امنیت در مفهوم انسانی وشهروندی وغذایی و دارویی و سلامت محور و کرامت بنیاد سخن گفت اما تحریم‌های ظالمانه را در معرض عادی‌سازی قرار داد و آن را سرنوشت محتوم ایرانیان دانست.
ظریف در این نامه به‌طور مستند ثابت کرده است که تحریم‌های ظالمانه امریکا به‌طور مستقیم علیه یارانه‌های دولتی از قبیل غذا و دارو سمتگیری شده و همزمان با هدف گرفتن آسیب پذیرترین قشر جامعه، توانمندی بخش خصوصی در جهت اشتغالزایی و تأمین خدمات و کالا را تضعیف کرده است. ظریف از بیان مستند این واقعیت نتیجه‌گیری می‌کند امریکا در چارچوب سیاست «فشار حداکثری» می‌کوشد منابع هردو بخش دولتی وخصوصی جهت «تضمین اصل بقای مردم ایران را از میان ببرد.» بنابراین مبارزه با تحریم‌ها از طریق افزایش سطح ارتباط با جامعه جهانی پیوند مستقیمی با افزایش سطح سلامت جمعیت ایرانی دارد و مبارزه‌ای است در جهت «حفظ بقای مردم». حفظ ایران در فراسوی شعر و شعار‌های ناسیونالیستی یعنی حراست از سطح سلامت ایرانیان. ظریف به زبانی فهم پذیر برای افکار عمومی جهانی و نهادهای بین‌المللی سخن می‌گوید و فقط به‌کمک این زبان است که می‌توان فشار افکارعمومی را علیه آن راهبرد شومی سمت دهی کرد که امریکا «فشار حداکثری» نامیده. هاناآرنت برای توضیح جنایات نازی‌ها مفهومی دارد که «پیش پا افتادگی شر» نامیده است. بزرگ‌ترین شرور عالم ابتدا از طریق سازوکارهای پیچیده‌ای در معرض «عادی سازی» قرار می‌گیرد و سپس به تولید انبوه می‌رسد. امریکا به شیوه مشابهی تلاش می‌کند که تحریم‌های ظالمانه را به‌نام مبارزه با یک «حکومت غیرعادی» در معرض عادی‌سازی قرار دهد. نباید در این تله گفتاری تحریم گران افتاد و تحریم‌ها را به‌مثابه امری «عادی» وآغشته با ذات امریکا وبا سرنوشت ایرانیان دید. نامه ظریف را باید زیر نور عادت زدایی وتقدیر زدایی از تحریم‌ها خواند. بدون مبارزه با تحریم‌ها نمی‌توان مبارزه کارآمدی با کرونا داشت. نامه ظریف به این اعتبار سند بیو-سیاست وزیست-مقاومت ایرانیان است ویک کیفرخواست زیستگانی بر ضد بیو-تحریم امریکایی.