۞مرکز مشاوره حال خوب
دکتر کبری درویش پیشه ؛ مشاور خانواده و زوج درمانگر (حضوری و تلفنی ) تلفن هماهنگی و تعیین وقت:09102904758

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 17016
  • ۲۸ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۵
  • ارسال توسط :
پایداری و ثبات احساس ناشادی در افراد جامعه
پایداری و ثبات احساس ناشادی در افراد جامعه

پایداری و ثبات احساس ناشادی در افراد جامعه

در بخش جمعی و اجتماعی توجه مسئولان، برنامه ریزان و سیاستگذاران به شادی مردم جامعه است.

دکتر فهیمه نظری
جامعه شناس، مدرس و پژوهشگر مسائل اجتماعی


بر مبنای «گزارش جهانی شادی»، در سال ۲۰۱۶ ایران از نظر شاخص‌های نشاط عمومی در میان ۱۵۷ کشور مورد بررسی، در رتبه ۱۰۵ قرار گرفت، طبق گزارش «آینده پژوهی ایران۱۳۹۶» مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست ‌جمهوری، ۷۵ درصد از مردم جامعه ما دچار یأس و ناامیدی هستند.

مؤسسه گالوپ نیز در گزارش اخیر مبنی بر بررسی وضعیت خشنودی و خوشحالی مردم در بین ۱۳۸ کشور در جهان، عراق را نخستین کشور غمگین جهان و بعد از آن؛ کشورهای ایران، مصر، یونان و سوریه را به ترتیب به‌عنوان ناشادترین کشورهای جهان معرفی کرده است. با استناد به همه این گزارش ها؛ باید گفت وضعیت جامعه ایران خوب نیست و زنگ خطر بزرگ برای جامعه ما به صدا درآمده است که گوشزد بزرگی برای مسئولان است.  یک نگاه اجمالی به وضعیت مردم در شهرها نشان می‌دهد چهره افراد در کوچه، خیابان، تاکسی و مترو شادان نیست. مردم کمتر می‌خندند، کمتر صحبت می‌کنند، کمتر احساس رضایت از وضعیت خود و زندگی خود دارند. در مجموع همه روزه شاهد این چهره‌های در خود فرورفته و عبوس هستیم. همه این حالات ناشی از احساس ناشاد بودن مردم است؛ البته بخشی از این ناشادی و ناخوش بودن به شرایط و احوالات درونی فرد بستگی دارد همانطور که گفتیم شادی حاصل حس رضایت درونی است که باید از درون فرد بجوشد و موجب بروز حس مثبت درونی فرد شود که بهتر است توسط خود شخص تقویت و بازآفرینی شود، غالباً این امر از طریق تعامل با افراد مثبت، گفت‌و‌گو کردن با آنها، رضایت درونی از وضعیت خود و اعتماد به نفس به‌دست می‌آید.

بخش دیگر احساس شادی و شاد بودن به عوامل محیطی و بیرونی (خارج ازفرد) بستگی دارد که تحت اراده و کنترل او نیست و به ساختارها و دیگر عاملان در جامعه مربوط می‌شود. ساختارها برگرفته از قواعد و منابع اجتماعی شکل می‌گیرند. ساختارهای مبتنی بر اعتماد، اعتماد و اطمینان می‌آفریند. در جامعه ما این ساختارها درهم ریخته‌اند و مبتنی بر روابط مادی وپولی شکل می‌گیرند. عدم هماهنگی بین ساختار و عاملان در هر جامعه‌ای موجب سرگشتگی، نگرانی، بی‌نظمی و در نتیجه احساس غم و ناراحتی افراد می‌شود.
در حال حاضر؛ آنچه به‌عنوان یک مسأله قابل تأمل مطرح است؛ پایداری و ثبات احساس ناشادی در افراد جامعه است. فروماندن مردم در غم، ناراحتی آنهم در زمان بلند مدت به علت کرونا موجب بروز خشم، عصبانیت و خشونت میان آنان شده است که مصادیق آن را در افزایش ناراحتی‌ها، دعواها، نزاع‌ها و خشونت‌های روزانه در خانه، کوچه و خیابان و محل کار و… شاهد هستیم. براستی کدام عوامل بیرونی در بروز شادی یا ناشادی مؤثراست؟
یکی از علل داشتن حس خوب؛ داشتن کار، شغل و امرار معاش حلال است که در بروز احساس شادی و شادمانی مهم تلقی می‌شود. برعکس آن، نبود کار و شغل مناسب و مورد علاقه فرد و عدم تناسب کار با مزایا و حقوق دریافتی می تواند زمینه بروز ناشادی را میسر سازد. سالهاست که بیکاری در کشور ما وجود دارد و بخشی از جوانان کشور ما بیکارند یا علاقه و تمایلی به نوع کار و حرفه خود ندارند؛ بدیهی است در این صورت مهم‌ترین قشر فعال و پویای جامعه یعنی جوانان تحصیلکرده ناشاد باشند. احساس اجحاف حق یا احساس بی‌عدالتی مقوله‌ای دیگر است که در جامعه موجب حس ناشادی می‌شود. بخشی از مردم بویژه زنان و دختران در جامعه ایران با این حس زندگی می‌کنند و معتقدند در حق آنها اجحاف شده است وعدالتی وجود ندارد. جوانان تحصیلکرده اعم از پسر و دختر در دستیابی به کار یا شغل مورد انتظار یا بازمانده‌اند یا مجبورند بیکارباشند یا وقت خود را به بطالت، خیابان گردی و پاساژگردی بگذرانند و دقیقاً از همین طریق آسیب‌های ناشی از آن را بر خود تحمیل می‌کنند. تعداد زیادی از خانم‌ها و آقایان متأهل بعد از تشکیل زندگی معتقدند حس یک زندگی شاد برخلاف آنچه تصور می‌کردند، است و زندگی مشترک موجب شده تا آنها بیشتر به فکر کار و امرار معاش باشند و نسبت به گذشته شادی کمتری دارند، این امر نیز دلیل دیگری بر ناشادی افراد جامعه ماست.

اگر امنیت جانی، روانی و روحی و ثبات آن موجب احساس شادی و شادمانی در جامعه می‌شود. عدم امنیت روانی موجب حس ناشادی می‌شود که در حال حاضر یکی از مهم‌ترین دلایل عمده ناشادی در میان ما ایرانی‌ها شناخته شده است. بخش زیادی از مردم جامعه ما از عدم احساس امنیت روانی در رنجند. عدم ثبات قیمت کالا و خدمات، عدم ثبات بازار عرضه و تقاضا بویژه برای کالاها و مایحتاج ضروری روزانه، درصدر قرار گرفتن اخبار مرگ، بحران، فجایع، درگیری و نزاع و… نبود برنامه‌های جذاب، مفید و سرگرم کننده مطابق با میل و سلیقه مردم، برگزاری یکنواخت مراسم و آیین‌های مربوط به جشن‌ها، مولودی‌ها و عزاداری‌ها، ساخت برنامه‌های یکنواخت و یک طرفه از رسانه ملی از عمده‌ترین موضوعات برهم خوردن امنیت روانی جامعه است و سال‌هاست جزو فرهنگ مردم جامعه شده است. بی‌توجهی یا کم توجهی به این موضوع دلیل دیگری بر حس مشترک ناشادی است.

در واقع اگراعتقاد داشته باشیم شادی مسری است؛ ناشادی و احساس غمگین بودن نیز مسّری است و متأسفانه ناشادی در جامعه ایران روز به روز سرایت بیشتری می‌یابد. بروز و ظهور بحران‌ها نیز سهم ویژه‌ای بر این ناشادی دارند.بحران شیوع بیماری کرونا در ماه‌های اخیر نیز برمسائل و بحران‌های گذشته افزوده وموجب شد تا روال عادی زندگی اکثر مردم بیشتر تحت تأثیر قرار بگیرد و پیامدهای ناشی از آن زندگی را تلخ‌تر از گذشته کند. امروز هریک از ما با پیامدهای ملموسی چون نبود رونق اقتصادی در بازارکسب و کار، عدم رونق روابط اجتماعی، کاهش ارتباطات وتعاملات، کمرنگ شدن دید وبازدیدها و گفت‌و‌گوها، کم شدن رفت و آمد، تعطیلی اماکن تفریحی و مذهبی، سفر نکردن مردم، طولانی شدن قرنطینه خانگی، ارائه اخبار مرگ روزانه هموطنان، نبود برنامه‌ریزی و سیاستگذاری‌ها از سوی مسئولان جهت رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم، عدم برنامه‌ریزی برای آینده، کاستی در مدیریت اجتماعی و شهری در شهرهای کوچک و کلانشهرها و از همه مهمتر ترس و هراس اجتماعی از سرعت بالای اپیدمی ویروس کرونا و… مواجهیم. این مؤلفه‌ها همگی در ثبات خشم، ناامیدی، ناتوانی، غم، اندوه، سوگ، ناتوانی و سرزنش خود، احساس درماندگی و ناشادی جامعه ما مؤثراست.
 به نظر می‌رسد تراکم این مسائل و مشکلات از یکسو و ناتوانی در رسیدگی و ارائه راه حل برای آن از سوی دیگر؛زمینه رابرای بحرانی عظیم‌تر یعنی«افسردگی جامعه» فراهم می‌کند که باید برای آن راه حلی جدّی جست‌و‌جو کرد. یکی از اقدامات مناسب؛ عزم جدی وتلاش همگانی در کنار تلاش بی‌وقفه کادر درمان است و آن همکاری دیگر نهادها و سازمان‌های متولی(صداو سیما، آموزش وپرورش، بهزیستی، بهداشت و درمان، تأمین اجتماعی و…) در این امر است که همیاری لازم و اقدامات مثبت بموقع آنها برای حال خوب وخوش مردم نوید شادی است.
 مهم‌ترین این اقدامات در دو بخش فردی و جمعی قابل ارائه است:در بخش فردی؛ آنچه اهمیت دارد «مدیریت فردی» است. هریک از ما می‌توانیم در این ایام به اقداماتی بپردازیم. نظیر: مطالعه و ورزش روزانه، پیاده روی، دیدن فیلم‌های کمدی، پرهیز از شنیدن اخبار منفی و بد، تعامل و گفت‌و‌گوی مجازی با نزدیکان وآشنایان بویژه افرادی که موجب ایجاد حس خوب در ما می‌شوند به ایجاد یک حس خوب و شاد در درون خود کمک کنیم؛ همچنین کمک کردن در حد توان به اعضای خانواده، همسایگان و دوستان نیز حس شادی را در ما دوچندان می‌کند.
در بخش جمعی و اجتماعی توجه مسئولان، برنامه ریزان و سیاستگذاران به شادی مردم جامعه است. مسئولیت‌پذیری حاکمیت، الزام به تعهدات و وظایف قانونی دولت، پاسخگویی مسئولان در حل مشکلات دست اول و ضروری مردم، رصد وضعیت معیشت افراد مستحق و نیازمند و رسیدگی فوری و آنی برای آن، تحقق وعده‌های عمل نشده بویژه در زمینه اقتصادی موجبات شادمانی عمومی را فراهم می‌کند. همچنین ایجاد و زمینه‌سازی و البته اقدام جهت اشتغال جوانان، کنترل قیمت‌ها بسیار مؤثر است. در این بین نهاد رسانه بیشترین مسئولیت را باید برعهده گیرد. ملزم بودن رسانه(دیداری و شنیداری) دربازتاب مشکلات مردم و رصد کردن آن، ارائه و ساخت برنامه‌های شاد و مفرح، برنامه‌های آموزشی و پررنگ کردن بخش‌های سرگرمی و تفریحی از مهم‌ترین آنهاست که با در نظر گرفتن سهم گروه‌های سنی و جنسی در جامعه می‌تواند به‌عنوان مهم‌ترین و فوری‌ترین اقدامات در شادی مردم در نظر گرفته شود.