۞مرکز مشاوره حال خوب
دکتر کبری درویش پیشه ؛ مشاور خانواده و زوج درمانگر (حضوری و تلفنی ) تلفن هماهنگی و تعیین وقت:09102904758

موقعیت شما : صفحه اصلی » آسیب های اجتماعی » جامعه » مقاله و یادداشت
  • شناسه : 29758
  • ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ - ۸:۱۱
  • ارسال توسط :
من محكوم نمي‌كنم
من محكوم نمي‌كنم

من محكوم نمي‌كنم

موضوع عميق‌تر و گسترده‌تر از زماني معدود و صنفي خاص است.

** حسن لطفی ، وقایع خبری

تا آنجا كه به خاطر دارم هر وقت اتفاق زشتي افتاده و گندش در آمده، پشت بندش نهادها، مراكز، سازمان‌ها و آدم‌هاي زيادي بيانيه داده‌اند و آن را محكوم كرده‌اند. درست مثل سازمان ملل كه هر وقت كشوري به كشوري حمله مي‌كند، مخالفان سياسي به بند كشيده و شكنجه مي‌شوند، روزنامه‌نگاران مورد تهديد قرار مي‌گيرند و… بيانيه محكوميت عليه بانيان جنگ، شكنجه، اختناق و… صادر مي‌كند.

در هر دو مورد هم نتيجه‌اش توقف جنگ، شكنجه و عمل زشت نيست. اين بيانيه‌ها حكم آن آخي طفلكي دارد كه وقتي از تن مجروحي خون مي‌رود يكي به زبان مي‌آورد. مانع تكرار آن و توقفش كه نمي‌شود هيچ! مرحم هم نمي‌شود. شايد به خاطر همين تفكر است كه از وقتي، متن بيانيه دردناك تعدادي از زنان سينماگر ايراني را خوانده‌ام بيشتر از محكوم كردن آن به پذيرش نقشي كه هر كدام از ما (نهادها، سازمان‌ها، اشخاص حقوقي و حقيقي) در آن داريم، فكر مي‌كنم. نقشي كه اگر درست و با دقت نگاه كنيم صرفا متوجه خشونت نسبت به دست‌اندركاران زن سينماي ايران نمي‌شود.

متاسفانه موضوع عميق‌تر و گسترده‌تر از زماني معدود و صنفي خاص است. شايد اگر شرايط فراهم شود زنان بسياري لب به سخن باز كنند و از رنجي بگويند كه برده‌اند و از خشونتي حرف بزنند كه تجربه كرده‌اند. خشونت رنجي كه تابوهاي رايج مانع از بيان آن شده است و زنان خود به تنهايي بار آن را به دوش كشيده‌اند. رنج و دردي كه براي زدودنش در گام اول به جاي محكوم كردن بايد به پذيرش نقش هر كدام‌مان اقدام كنيم. منظور از اين هر كدام تمام افراد، سازمان‌ها، مراكز، نهادها، قانونگذاران، مجريان قانون و… است كه زمينه چنين شرايطي را فراهم كردند. گزافه نگويم در اتفاق خشونت نسبت به زنان و خيلي از وقايع ديگر پاي خيلي‌هامان گير است.

مي‌توانيم مثل بسياري از وقت‌ها كه نقصي پيش مي‌آيد، گندي زده مي‌شود و خسارتي وارد مي‌شود در مورد فقره زنان از زير بار مسووليت شانه خالي كنيم و با رفتاري غير انساني وارد بازي رد كردني شويم و تمام تلاش‌مان اين باشد كه اتهام را از خود دور كنيم.

مي‌توانيم در عين نقش داشتن در آن محكومش كنيم و منتظر بمانيم تا آب‌ها از آسياب بيفتد! و بعد در دوباره روي همان پاشنه‌اي بچرخد كه در آن مادران، دختران، زنان، خواهران و عزيزان‌مان رنج مي‌كشند و دردشان را با دندان گزيدن از ما پنهان مي‌كنند! البته اين تنها راه نيست! راه اصلي در پذيرش نقشي است كه هر كس در ايجاد اين گند بزرگ دارد.

بايد بپذيريم و اصلاح كنيم. اگر نكرديم اصلاح‌مان كنند. باز تاكيد مي‌كنم اين هر كس همه افراد حقوقي و حقيقي و دولت‌هاي پيدا و پنهان، سازمان‌ها و… است كه در ايران نقشي ايفا مي‌كنند. پس من محكوم نمي‌كنم، براي اصلاح شرايط قدم برمي‌دارم.