۞مرکز مشاوره حال خوب
دکتر کبری درویش پیشه ؛ مشاور خانواده و زوج درمانگر (حضوری و تلفنی ) تلفن هماهنگی و تعیین وقت:09102904758

موقعیت شما : صفحه اصلی » مصاحبه
  • شناسه : 6921
  • ۲۴ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۱
  • ارسال توسط :
مرجعیت‎های سیاسی مردمی از بین رفته است
مرجعیت‎های سیاسی مردمی از بین رفته است

مرجعیت‎های سیاسی مردمی از بین رفته است

اعتراضات آبان ماه آنقدر قوی بود که 750 بانک در آن به آتش کشیده شد.

ابراهیم فیاض، جامعه‎شناس اصولگرا معتقد است مردم دیگر اصولگرایان و اصلاح‎طلبان را نماینده مردم مستضعف نمی‌دانند و اگر بخواهیم دقیق نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که دیگر هیچ کدام از این جریان‌ها نمایندگی مردم عادی را برعهده ندارند. به همین دلیل است که شلوغ بازی‌های اقشار پایین جامعه شروع شده و تازه اول ماجراست.
وی در گفت‏ وگو با سایت جماران در تحلیل اتفاقات آبان ماه با بیان اینکه جنبشی که امروز در جامعه ایجاد شده، کور است ولی تبدیل به تئوری خواهد شد، گفت: اعتراضات آبان ماه آنقدر قوی بود که ۷۵۰ بانک در آن به آتش کشیده شد. حالا ممکن است یک عده به کنشگری پرداخته و بگویند که سازمان‌های جاسوسی نقش داشتند. بله این مسأله نه تنها در ایران بلکه در هنگ‌کنگ یا هر جای دیگر دنیا هم هست. اول انقلاب هم بود و جوانان عدالت طلب به همین خاطر سفارت امریکا را گرفتند. اما بحثی که من در رابطه با وقایع اخیر دارم، بحث کنشی نیست و بسیار ساختاری است.
فیاض ادامه داد: معتقدم امروز دیگر مرجعیت‎های سیاسی مردمی در ایران از بین رفته است. یعنی نه اصلاح‎طلبی می‎تواند مرجع سیاسی باشد نه اصولگرایی. ما اگر نتوانیم در این مقطع یک نوع تکنوکراسی بومی را خلق کنیم، چنان که در عراق و لبنان نیز همین خواسته وجود دارد، قادر نخواهیم بود به روند فعلی ادامه دهیم. این مدلی است که مقتدی صدر نیز به آن اشاره می‎کند و نشان می‎دهد که ساختار اجتماعی جهان چنین چیزی می‎خواهد و دیگر ایدئولوژی‎های سیاسی از بین رفته است.
وی گفت: آن چه در هفته‌های اخیر رخ داده همین طوری به وجود نیامده، بلکه روندی را طی کرده که به موجب آن مردم در مقابل ساختارها قرار گرفته‌اند. این مقطع آغاز تحولاتی خواهد بود که نه تنها در ایران، بلکه در عراق و لبنان هم حاکم است.
فیاض در ادامه گفت: در اتفاقات اخیر بیشترین جاهایی که به آتش کشیده شد، بانک‌ها بودند. بعد هم فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ بود. دلیل این تخریب‌ها می‌تواند این باشد که مردم بانک‌ها را مراکز اصلی رباخواری تلقی می‌کنند. من افرادی را می‌شناسم که عمری در بازار با شرافت زندگی کردند ولی این بانک‌ها آنها را به روز سیاه نشانده و امروز دیگر خانه و سرمایه ندارند. در این میان روحانیت باید تکلیف خود را روشن کند. یعنی یا عدالت‌طلب و مردمی باشد یا همراه با دین اشرافی و عرفانی بماند.
این جامعه‌شناس با بیان اینکه امروز همان روند اشتباه گذشته در راستای اشرافی‌گری دنبال می‌شود گفت: این مجموعه‌‎ها کاری به عدالت ندارند و در تلاشند تا همان اشرافیت خانوادگی مذهبی را دنبال کنند. از این‌رو، مثلاً جبهه پایداری‏ ها نمی‌توانند رهبری مستضعفین جامعه را برعهده گیرند چون مردم به آنها اعتقادی ندارند.