۞مرکز مشاوره حال خوب
دکتر کبری درویش پیشه ؛ مشاور خانواده و زوج درمانگر (حضوری و تلفنی ) تلفن هماهنگی و تعیین وقت:09102904758

موقعیت شما : صفحه اصلی » علم و دانش » فناوری های نوین
  • شناسه : 28927
  • ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ - ۸:۵۳
  • ارسال توسط :
رسانه‌هاي نوين و…
رسانه‌هاي نوين و…

رسانه‌هاي نوين و…

زنان به ميزان ۷۶ درصد از شبكه‌هاي اجتماعي از پلت‌فرم‌هاي مختلف اينترنتي استفاده مي‌كنند.

زهرا نژاد بهرام

تحولات وقايع اجتماعي امروزه به بستري متفاوت گره خورده، تحت عنوان رسانه‌هاي نوين. اين رسانه‌ها كه برگرفته از بروز و ظهور اينترنت است قابليت‌هاي جديدي براي تغيير و بازنگري و بازخواني در عرصه رسانه و اجتماع فراهم كرده است. 

همگرايي مسالمت‌آميز فناوري‌هاي ارتباطي و پيوند آن با ساختار اقتصاد اطلاعاتي جديد، نظام سرمايه‌داري را در دهه‌هاي اخير وارد عصر و جامعه تازه‌اي كرده است كه بازيگر اصلي آن رسانه‌هاي جديد و اطلاعات هستند، مثلث فناوري ارتباط جمعي، انفورماتيك و ارتباطات دور، انسان‌ها را در ضبط، ذخيره‌سازي، پردازش، بازيابي، انتقال و دريافت اطلاعات در هر زمان و مكاني ياري مي‌كند. اين مهم به نظر مي‌رسد موجب تعالي رسانه‌ها ازيك سو و بستري براي ارتباط دوطرف در عرصه اطلاع‌رساني ايجاد كرده است. اين رسانه‌ها بستري براي تحقق تغييرات اجتماعي ايجاد كرده‌اند كه جامعه را از سرعتي غيرقابل تصور برخوردار كرده است. رسانه‌هاي نوين با ورود اينترنت به عرصه زندگي اجتماعي تحولي جدي را بعد از انقلاب صنعتي و صنعت چاپ در زندگي اجتماعي ايجاد كرده است بستري كه در عرصه‌هاي گوناگون قابل مشاهده است. اكنون رسانه‌هاي نوين به ظرفي فراگير و بزرگ در عرصه تعاملات اجتماعي براي انتشار خبر و گزارش و… مبدل شده‌اند. اين رسانه‌ها با ايجاد ظرفيت تعاملي، گفت‌وگويي، تبادل اطلاعات؛ تخصيص اطلاع‌رساني را از روزنامه‌نگاري نوشتاري و… خارج كرده و عناصر تازه‌اي تحت عناوين شهروند خبرنگار را به عرصه فعاليت اجتماعي وارد ساخته‌اند.

دراين جا به نظر مي‌رسد گذري به مدل لاسول در مورد رسانه‌ها قابل تامل باشد او در مدلش ۵ عنصر را تحت عناوين زير بيان مي‌كند: ۱- چه كسي؟ (فرستنده يا منبع)؛ ۲- چه مي‌گويد؟ (پيام)؛ ۳- از چه كانالي؟ (كانال)؛ ۴- به چه كسي؟ (گيرنده)؛ ۵- با چه تأثيري؟ (تاثير). مخاطب، فرستنده، موضوع و گوينده و شبكه بستري است كه لاسول در دهه ۴۰ ميلادي آن را مورد تاكيد قرارداده است. حال با تولد رسانه‌هاي نوين و ايجاد نوعي همگرايي رسانه‌اي و شبكه هوشمندي از رسانه‌هاي نوين فعال شده كه كاركرد اجتماعي آن را مي‌توان دراين حوزه‌ها مشاهده كرد: 
الف رهبران رسانه‌ها
ب- مكانيسم ارتباطي رسانه‌هاي نوين
ج- ارتباط رسانه‌هاي نوين با جامعه

دراين ميان به نظر مي‌رسد اين رسانه‌هاي در پاسخ‌گويي به نيازها و توليد نيازها گام‌هاي بلندي را برداشته‌اند. ورود گروه‌هاي حاشيه‌اي به عرصه مسائل اجتماعي از يك سو و طرح بسياري از مسائل كه پيش‌تر در حاشيه كمرنگي از خبر و گزارش قرار داشته بستر پيام و گوينده و مخاطب را تغيير داده است. نكته مهم اين است اين بستر منجر به بروز انفجار اطلاعات به معناي خاص نيز شده است.  

 به عبارتي به نظر مي‌رسد رسانه‌هاي نوين ديگر جزو اصلي جريان رسانه‌اي شده‌اند و جريان رسانه‌اي را با خود همراه كرده‌اند بروز و ظهور شبكه‌هاي مجازي متفاوت اعم از توييتر و اينستاگرام و… براي جريان رسانه‌اي اصلي منجر به پيوستگي اين دو شده و ديگر گفت‌وگو از رسانه نوين نيازمند بازخواني است؛ ظاهرا جريان رسانه‌اي جديدي متولد شده كه برگرفته از عملكرد اين دو يا پيوستگي اين دو است!
اين جريان رسانه‌اي قادراست با طيف وسيعي از مخاطب (بي‌شمار) و در گستره‌اي به وسعت همه گيتي و با حجمي كلان به‌دور از دغدغه‌هاي زماني و مكاني و به قيمتي ارزانتر از آنچه مي‌توان تصور كرد در عرصه جريان رسانه‌اي بستري نو‌ظهور براي ادبيات جديد رسانه‌اي كه شايد بخشي از آن برجا مانده از اصول و تكنيك‌هاي اصلي خبر‌نويسي نظير تيتر و ليد و منبع و… است عصري جديد را براي اطلاع‌رساني فراهم كند. دراين ميان اين عصر كه برگرفته از ادبيات اينترنت و رسانه به مفهوم پيشين آن است كاركرد‌ي اجتماعي و گسترده نيز يافته، كه مهم‌ترين آن تحول درانديشه و روش نگرش مخاطب است! مخاطب تا پيش از اين تنها شنونده يا بيننده بود اما اكنون نويسنده است و همتراز با رسانه به اظهارنظر مي‌پردازد. 

در گذشته مخاطب با خبر سوخته مواجه بود اما اكنون با خبر تازه و لحظه‌اي و ثانيه‌اي روبرو مي‌شود، مخاطب اثر‌گذار نبود و تاثيرپذير اما اكنون اوست كه با تعداد لايك‌ها و كامنت‌ها و انتشار مي‌تواند بستر اثر‌گذاري خبر و گزارش را تعريف كند! در چنين رويكردي جامعه‌اي پويا نسبت به خبر  و گزارش متولد شده كه با كوتاه‌نويسي و بلند‌گويي مواجه شده است.  دراين جامعه حاشيه‌نشين‌ها خبر دارند و تنها رهبران و صاحبان‌نام  توليد‌كننده خبر نيستند مثل خبر‌نويسي در گذشته كه از عناصر ارزش خبر‌ي صاحب‌نام بودن بود! اكنون شايد يك نفر ناشناخته به دليل ماهيت خبر و گزارشش مورد اقبال قرار بگيرد و فرصت ديده شدن خبر‌ش فراهم بشود.  با اين رويكرد جامعه به نوعي دموكراسي در منبع و دموكراسي در بيان روبرو مي‌شود كه اين مهم تنها به واسطه اين اتفاق و تحول يعني شكل‌گيري جريان جديد رسانه‌اي حاصل شده است. اين مهم بستري براي طرح مسائل حاشيه‌اي از نگاه جريان رسانه‌اي قبلي و افرادي در حاشيه مانده فراهم كرده است كه كاركرد اصلي آن باور‌پذيري به حضور درجامعه و ارتقاي اعتماد به نفس فردي و پذيرفتگي در جامعه است.  اين بستر قادر است كه فرآيند هويت بخشي و انسجام اجتماعي را با نگرشي ديگر معنا كند. نگرشي كه به همه جامعه فرصت گفتن مي‌دهد. دراين ميان زنان كه نيمي از جامعه هستند بخش بزرگي از اين تازه‌واردين را با طرح مسائل و حضور خود دراختيار گرفته‌اند! ايسنا در سال ۹۸ گزارشي از موسسه تحقيقات    PEW منتشر كرده كه نشان مي‌دهد با اينكه استفاده زنان از شبكه‌هاي اجتماعي و گشت و گذار در فضاي مجازي اندكي بيشتر از مردان است اما نكته جالب توجه اينجاست كه به‌جاي ساعات و ميزان مصرف، هدف استفاده آنها از اينترنت و شبكه‌هاي اجتماعي متفاوت است. اين بدان معناست كه زنان از پلت‌فرم‌هاي شبكه‌هاي اجتماعي و اپليكيشن‌هاي پيام‌رسان بيشتر به منظور برقراري تماس و ارتباط با دوستان، آشنايان و اعضاي خانواده خود استفاده مي‌كنند اين در حالي است كه مردان بيشتر به منظور آگاهي يافتن از اخبار و اتفاقات مختلف در سراسر جهان به وب‌گردي و استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي مشغول مي‌شوند.

بر اساس نتايج و يافته‌هاي تحقيقات صورت گرفته، زنان به ميزان ۷۶ درصد از شبكه‌هاي اجتماعي و مردان اندكي كمتر، به ميزان ۷۲ درصد از پلت‌فرم‌هاي مختلف اينترنتي استفاده مي‌كنند. اين نتايج تقريبا يافته‌هاي قبلي مبني بر استفاده بيشتر زنان از فضاي مجازي در مقايسه با مردان را تاييد مي‌كند. در اين گزارش كه در وب سايت brandwatch منتشر شده است، همچنين ذكر شده است كه مردان بيشتر استفاده‌هاي تجاري از شبكه‌هاي اجتماعي و محيط اينترنت مي‌كنند و نسبت به زنان، تمايل بسيار بيشتري براي جمع‌آوري اطلاعات و افزايش تاثيرگذاري خود بر افراد پيرامون خود به خصوص در زندگي كاري و حرفه‌اي دارند در حالي كه زنان تمايل بيشتري براي به اشتراك گذاشتن زندگي خصوصي خود با ديگران و صحبت كردن درباره تجربيات شخصي و احساسي خود دارند. اين مهم بيانگر عرصه تازه ديگري در زندگي اجتماعي است و آن ديده شدن است. افراد جامعه با استفاده از اين ظرفيت تمايلات ناشي از ديده شدن را بر صفحه نمايشگر به اشكال گوناگون به نمايش مي‌گذارند. آنها با ابراز علاقه به چيزهاي گوناگون خواست ديده شدن را تحقق مي‌بخشند و باز اين مهم براي گروه‌هاي به حاشيه مانده يا رانده شده بيشتر است. رسانه‌هاي نوين كاركردهايي بسيار متفاوت را توانسته‌اند در جامعه ايجاد كنند كه بخشي از آن دراين مفاهيم قابل طرح بود و سه مفهوم رهبران رسانه‌اي و كاركرد اجتماعي رسانه‌هاي جديد و مكانيسم ارتباطي در بازتعريفي از خود و ديگري قرار گرفته‌اند و رسانه را همگاني كرده‌اند.