۞مرکز مشاوره حال خوب
دکتر کبری درویش پیشه ؛ مشاور خانواده و زوج درمانگر (حضوری و تلفنی ) تلفن هماهنگی و تعیین وقت:09102904758

موقعیت شما : صفحه اصلی » دسته‌بندی نشده
  • شناسه : 6502
  • ۰۶ آذر ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۳
  • ارسال توسط :
گریزی از  گفت‌وگو  نداریم
گریزی از  گفت‌وگو  نداریم

گریزی از گفت‌وگو نداریم

گفت‌و‌گو زمانی محقق می‌شود که بین دو جریان مبادله معنا صورت بگیرد

مجید رضاییان – روزنامه‌نگار
دولت‌ها یک استراتژی اقناعی در رسانه‌ها دارند. این استراتژی با اطلاع‌رسانی متفاوت و فرآیند‌محور است و می‌شود گفت از اطلاع‌رسانی اهمیت بیشتری دارد. در این فرآیند مخاطب در سیاستی که دولت می‌خواهد اجرا کند مشارکت می‌کند. برای رسیدن به این موضوع اولین قدم پژوهش است. یعنی ابتدا باید جامعه هدف مشخص و پس از آن نظرات مخاطب گرفته شود. در این صورت اگر فاصله‌ای بین اجرای سیاست و خواست عمومی وجود داشته باشد کم می‌شود. واقعیت این است که ما در اجرای سیاست‌هایمان به اطلاع‌رسانی توجه ناچیزی می‌کنیم. تا زمانی که بحران را از متن جامعه بازخوانی نکنیم، آن را واکاوی نکنیم و خواسته‌های عمومی و مطالبات‌ مرتبط با آن را بررسی نکنیم، سرمایه اجتماعی را از دست می‌دهیم و دچار بحران می‌شویم. نمی‌شود از بحران خارج شد.
چراکه نتیجه بی‌اعتنایی به اقناع افکارعمومی شکل‌گیری بحران اعتماد نداشتن و از دست رفتن سرمایه اجتماعی است.هابرماس می‌گوید گفت‌و‌گو زمانی محقق می‌شود که بین دو جریان مبادله معنا صورت بگیرد. گفت‌و‌گو به معنای مبادله، معنای بنیادین فرهنگ و دموکراسی است. بزرگ‌ترین کار فرهنگی که اکنون نیاز داریم این است که با مردم و جامعه هدف درباره اجرای هر سیاستی گفت‌و‌گو کنیم. اگر این گفت‌و‌گو صورت نگیرد مطمئناً نتیجه‌ای نخواهیم گرفت. اقدام لازم بعدی این است که دولت تمام ظرفیت‌های فرهنگی کشور را به خدمت بگیرد.
 البته هدف تنها ظرفیت‌های فرهنگ تخصصی نیست؛ بلکه باید هم فرهنگ عمومی، هم فرهنگ تخصصی و هم رشته‌های هنری به خدمت گرفته شود؛ جز این هیچ راه و چاره دیگری نداریم. این کار در کنار استراتژی رسانه‌ای، استراتژی اقناعی یا فرآیندی را محقق می‌کند. ما پشتوانه‌ها و باورهای فرهنگی بسیار بالایی داریم اما از اینها چه استفاده‌ای می‌کنیم؟
البته باید گفت این موضوع دو طرفه است. یعنی وقتی مردم را خطاب قرار می‌دهیم، مسئولان را هم باید مورد خطاب قرار دهیم. اگر به یک سمت این ماجرا توجه و به‌سمت دیگر بی‌توجهی کنیم در رسیدن به هدف‌مان ناکام خواهیم ماند. در حوادث اخیر مطالبات مردم از قیمت بنزین فراتر رفت. این وضعیت نشانگر این است که مطالبات جدی‌ای بین افکار عمومی وجود دارد که به آنها توجه نمی‌شود. به همین دلیل وقتی موضوعی مانند افزایش قیمت بنزین پیش می‌آید مطالبات دیگر هم در کنار آن سر باز می‌کنند و خودشان را به رخ می‌کشند.
مطالبات مردم باید شناسایی و گفت‌و‌گو حاکم شود. دولت هم باید صادقانه با مردم صحبت کند. جایی که می‌تواند وظایفش را انجام دهد به آن عمل کند و جایی هم که نمی‌تواند از ظرفیت‌های بخش خصوصی بهره ببرد. اینکه یک طرفه از بالا به پایین با مردم حرف بزنیم هیچ وقت نتیجه نداده و نمی‌دهد. مطالبات مردم باید شناسایی و سپس اولویت‌بندی شوند؛ پس از آن دولت مشخص کند توانش برای رسیدگی به این مطالبات چقدر است و محدودیت‌ها و مشکلات خودش را هم با مردم در میان بگذارد. اگر مردم برخورد صادقانه را ببینند حتی اگر به بخشی از مطالبات‌شان نرسند اعتماد عمومی افزایش پیدا می‌کند و حتی ترمیم می‌شود.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.