فرع را نباید جایگزین اصل کرد و حاشیه نباید جای متن را در فعالیتها و ماموریت های ارشاد بگیرد.
اقدام اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان (قزوین) در مواجهه با خانه مطبوعات( استان قزوین) و رئیس آن و دامنه دار شدن این تقابل ها و بگومگوها اولا قانونی نیست چون حکم قضایی در خصوص پرونده آقای جعفری صراحت دارد و نیازی به تفسیر نیست و از پیچیدگی خاصی هم برخوردار نیست که روایت متکثر تولید کند.
حکم صادره می گوید رای نظارت قضایی شامل فعالیت ایشان در خانه مطبوعات نمی شود. همین قدر واضح و شفاف!
در ادامه اما تن ندادن اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان به این حکم و دور زدن آن و از مجاری بالاتر اقدام کردن و مکاتبه با هیات مدیره خانه برای برگزاری جلسه و انتخاب فرد جایگزین، امری غیر حرفهای و بدون از اخلاق رسانه است و موضوع را بیشتر به یک اختلاف و دعوای شخصی و کینه و کدورت سطحی و قبیله ای فرو می کاهد.
سوم اینکه این نوع برخورد و تقابل دوسویه، حقیقتا از جنس اختلاف فرهنگی و تفاوت دیدگاه و رهیافت هم نیست چون جوهره امر فرهنگی، پذیرش تکثر و مدارا، ترویج فرهنگ نقد و گفتگو و تحکیم و ترویج اخلاق رسانه و به رسمیت شناختن سلایق و نظرات مختلف است که در این رویارویی و کشاکش چند ماهه، این مفروضات و ملزومات فرهنگی و اخلاقی کاملا مفقود و غائب است، آنچه در صحنه افکار عمومی و در سطح رسانهها شاهدیم به یقه گیری و نزاع کوچه بازاری بیشتر شباهت دارد تا اختلاف بین دو عنصر و مجموعه فرهنگی! در این فضای تنش و مخاصمه طرفین گویا صرفا در حال زورآزمایی و در پی رو کم کنی از یکدیگر هستند تا اینکه در پی حل ریشه ای مشکل باشند. این شکل از تقابل حقیقتا در شان مدیران و فعالان حوزه فرهنگ و رسانه نیست و تداوم آن نه تنها مشکل را حل نمیکند کند که گره بر گره می افزاید و آب فرهنگ را گل آلود و فضای رسانه را به فضایی جنینی و خون آلود فرو می کاهد.
و مهم تر این که این شکل از مواجهه و انعکاس و انتشار خبر از سوی فرهنگ و ارشاد،فاقد تدبیر مدیریتی است چون فضای فرهنگی، سیاسی و رسانه ای استان در این مدت چنان متاثر از این مساله شده که گویی موضوع حیثیتی است؛ فلذا همه ماموریت و رسالت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیری و حل و فصل نهایی و قطعی این مساله است و سایر فعالیتها و برنامههای این دستگاه فرهنگی را تحتالشعاع قرار داده است. در حالی که فرع را نباید جایگزین اصل کرد و حاشیه نباید جای متن را در فعالیتها و ماموریت های ارشاد بگیرد و تا این درجه خودش را تقلیل بدهد. خانه ای که بعنوان یک تشکل صنفی و غیردولتی باید تحت نظارت و حمایت دستگاه متولی باشد بعنوان یک رقیب بدان نگریسته شود و این چیز خوبی نیست.
سخت گیری و تعصب، خامی است
تا جنینی،کار خون آشامی است!
امیدوارم این نکات از سوی این حقیر بعنوان یک دانش آموخته جامعه شناسی و فردی که صبغه و سابقهای اندک و کم وزن در سطوح مدیریت و فعالیت رسانه ای در این حوزه دارد، همدلانه نگریسته شود و مداقه در آنها بتواند روزنه ای برای به رسمیت شناختن اختلاف نَظرات و رویکردها و در پیش گرفتن مشی تعامل و غلبه نگاه اخلاقی و فرهنگی و گشودن گره با تکیه بر قانون، نظرات کارشناسی خبرگان،اصحاب فکر و قلم و بزرگان این عرصه بگشاید.
نکته پایانی اینکه در چنین مواردی انتظار این است که مسئولان و مدیران بالادست با نظارت، تعامل و ورود به موقع و ساماندهی و هماهنگی بین بخشی، فضای فرهنگی را تلطیف و احترام آمیز کرده و از وقوع و تکرار چنین اتفاقاتی در آینده پیشگیری کنند و بیش از گذشته در این عرصه به شکل فعال و مسئولانه تری ورود کنند.
نصرت اله علیرضایی – دانش آموخته جامعه شناسی
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.