
آرشیو : آسیب های اجتماعی, جامعه, خدمات اجتماعی, مقاله و یادداشت


عشق یا خیانت !
زن انگشت دستش را بالا می آورد تا عاشق شوریده حال ببیند که زن متاهل است.

امید ؛ واژه ی مظلوم و گم شده !
ما سالهاست که دیگر به گرمای زندگی ایمان نداریم.

آنکه ملال مردم را بر دوش می کشد قهرمان است
تختی هرگز نمی میرد و تختی برای همیشه زنده است.

اینجا هیچ خبری نیست؛ برای هیچ این همه دست و پا نزنید
هیچ موجود زنده ای که حیات از خدا گرفته و کالبدش به روح متصل است از مرگ دور نیست.

بهبود مهارت های ارتباطی ؛ تاثیر لبخند در یک لحظه
لبخند سخنران ؛ لبخند مخاطب را به دنبال خواهد داشت .

هیچ کس حالش خوب نیست !
یک وضعیت غیر عادی برای تمام مردم حادث شده تا بلاتکلیفی محض را به شکلی فجیع رونمایی کند

کودکی از سرما یخ زد و مُرد !
این معصومیت یخ زده والله که داغ بر دل می گذارد.

که سرما سخت سوزان است !
هوا سرد شده و رد سوزی زمستانی از لای هر درزی از هر خانه ای میوزد. سوزی که استخوان سوز است و تمام تن و جان آدمی را می لرزاند.
