عدم شایستگی و ضعف مدیران دولتی عامل جوانمرگ شدن صنایع نامدار و مورد اعتماد مردم بوده است.
✍️ دکتر عبدالحسین ساسان
در دهههای اخیر در کشور ما صنایع بسیاری به قتل رسیدهاند یا به بستر مرگ افتادهاند. نامهای بزرگ، خاطرهانگیز و افتخارآفرینی مانند ارج، آزمایش، قوه پارس، چیت ری، کفش ملی، کفش بلا، مخمل کاشان و دهها نام بزرگ و افتخارآفرین دیگر.
این درحالی است که پرونده قتل یا نقص عضو و معلولیت همه آنها با یک قضاوت فوری و کلیشهای بسته شده، و وابستگان و دوستان آنها نیز قانع شدهاند که عامل قتل یا مجروحیت این صنایع ضعف مدیریت بوده است. هرچند که هیچ کس در این داوری تردید نمیکند که عدم شایستگی و ضعف مدیران دولتی عامل جوانمرگ شدن صنایع نامدار و مورد اعتماد مردم بوده است.
اکنون هنگام آن فرا رسیده است که از خویشتن بپرسیم مگر صرفا صنایعی که مدیران آنها را دولت منصوب کرده دچار مشکل یا ورشکستگی شدهاند؛ درحالی که در واقعیت بسیاری از صنایع بخش خصوصی یا بخش مردمی نیز به همین مشکل جوانمرگی، مرگ زودرس یا معلولیت دچار شدهاند!. بنابراین پروندههای مختومه مرگ صنایع را باید بار دیگر مورد ارزیابی و تجدید نظر قرار دهیم. زیرا یک سوءظن جدید برانگیخته شده است. سوءظن تازه این است که صنایع مقتول یا مجروح به دست صنایع رقیب خود از پا درآمدهاند.
داستان از این قرار است که کمتر از یک قرن پیش سرمایهگذاری در یک شرکت راهآهن سود عظیمی به بار میآورد. برای مثال شرکت ام.ترک که یک خط راهآهن در ساحل شرقی آمریکا ایجاده کرده بود در حقیقت به یک ماشین پول چاپکنی تبدیل شده بود که نه تنها سود سرشاری به سهامداران خود میپرداخت بلکه قیمت سهام آن با شتاب رو به افزایش گذاشته بود. بنابراین همه چراغهای راهنمای بازار بورس برای سرمایهگذاری در راهآهن سبز شده بودند. در چنین شرایطی بود که هیات موسس یک شرکت راهآهن جدید تشکیل شد و پذیرهنویسی با استقبال عظیم مردم روبرو گردید. سرمایه بزرگی گردآوری شد و یک خط راهآهن جدید کم و بیش به موازات خط راهآهن قدیمیتر احداث گردید.
چیزی نگذشت که غرش لوکوموتیوهای تازه در کنار غرش لوکوموتیوهای پیشین فضا را پر از شور و غوغا کرد. ولی پس از چندی بازار بورس با یک پدیده غیر منتظره روبرو شد. پدیدهای که بازار بورس را دچار شوک کرد این بود که هم سود شرکت راهآهن قدیمی و هم شرکت راهآهن جدید به شدت سقوط کرد، و حتی به زیان انجامید. به این ترتیب صفت مقدس که پس از واژه رقابت دیده میشد رفتهرفته جای خود را به صفت تازهای داد که چیزی نبود جز مرگبار یا Ruinous از آن پس اصطلاح رقابت مرگبار(Ruinos copetition) در ادبیات اقتصادی جایگاه ویژهای پیدا کرد.
رقابت مرگبار خود از پدیده دیگری به بنام بازده فزاینده به مقایس تولید یا Increasing Return to Scale سرچشمه میگیرد، که براثر پیشرفت تکنولوژی شدت گرفته است. این پدیده را بسیاری از کنشگران اقتصادی ایران «تیراژ تولید» نامیدهاند. موضوع از این قرار است که در برخی از صنایع هرقدر تیراژ تولید بالاتر باشد هزینه تولید کمتر و حاشیه سود بیشتر میشود.
همین پدیده، یعنی رقابت مرگبار، به یکی از عوامل ورشکستگی و نابودی صنایع و حتی فروشگاهها، مغازهها و مشاغل خورده فروشی در ایران تبدیل شده است. اکنون اقتصاد ایران نیازمند آن است که قوانین و مقرارت صنفی در مورد رعایت فاصله برای احداث فروشگاههای خورده فروشی و نیز برای جلوگیری از صدور پروانه احداث واحدهای صنعتی برای صنایعی که دارای بازده فزاینده به مقایس تولید هستند به شدت و بدون اغماض و چشمپوشی به اجرا درآیند. بانکهایی که مانند قارچ در کنار هم روییده میشوند و چهره خیابانهای ما را بیمار کردهاند نشانه آن است که یک بحران بزرگ در پیش است. بحران بزرگی که باید منتظر آن بود و آن خوردکردن صنایع، موسسات مالی و فروشگاهها توسط رقیبان است که در یک فرایند رقابت مرگبار به جنگ با یکدیگر مشغولند./نوسان
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.