پسر دانشجو به خاطر دوستی پنهانی با زنی جوان، شوهر وی را کشت.
شامگاه سوم شهریور سال ۹۷، ماموران کلانتری ۱۱۶ اندیشه، جسد خونین یک مرد را زیر پل صیاد شیرازی در فاز ۳ شهریار پیدا کردند که شواهد نشان میداد با ضربههای جسم سخت به سرش از پا درآمده است. جسد خونین با دستور بازپرس جنایی تهران به پزشکی قانونی منتقل و تلاش برای افشای هویت وی آغاز شد.در این میان روشن شد جسد متعلق به یک مرد ۴۳ ساله به نام جلال است.
با شناسایی هویت قربانی، پلیس در نخستین گام از تحقیقها به پرس و جو از همسر وی پرداخت.
زن۳۱ ساله به نام رضوان در بازجوییها به ماموران گفت: من و همسرم ۱۷ سال قبل با هم ازدواج کردیم و حالا صاحب دو فرزند هستیم. دخترم ۱۲ سال و پسرم ۱۴ سال دارد. ما زندگی خوبی داشتیم، اما از سال ۸۸ متوجه شدم همسرم به دام اعتیاد افتاده است. او سرکار نمیرفت و به ما خرجی نمیداد. من به عنوان حسابدار در یک شرکت خصوصی کار میکردم و خرج زندگی را میدادم. نمیدانم چه کسی همسرم را کشته است.
خیانت
پلیس
وقتی به اختلافهای دنباله دار رضوان و همسرش پی برد، ریز مکالمات تلفنی زن
جوان را بررسی کرد که رابطه پنهانی وی با یک پسر دانشجو به نام امیرحسین
فاش شد.
اعتراف قاتل
بدین ترتیب امیرحسین ۲۲ ساله ردیابی و بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. پسر دانشجو گفت: حدود یک سال قبل سوار ماشین در حال عبور از منطقه قلعه
حسن خان بودم که متوجه شدم ماشین زن جوان خراب شده است. او از من کمک خواست
و من به خاطر رضای خدا به او کمک کردم. سعی کردم ماشین را برایش تعمیر
کنم، اما چون نتوانستم، ماشین او را به تعمیرگاه دوستانم بردم. رضوان
میگفت پولی همراه ندارد، به همین دلیل پول تعمیر ماشین را پرداختم و شماره
کارت عابر بانکم را به رضوان دادم. عصر همان روز او پولم را واریز کرد.
وی ادامه داد: حدود دو هفته بعد زن جوان بار دیگر برایم پیامک ارسال کرد و از من خواست مارک تسمه ماشینی را که دوستم برای ماشین اش استفاده کرده بود، به او بگویم و این شروع آشنایی ما با هم بود. رضوان میگفت مجرد است و در یک شرکت خصوصی کار میکند. پس از مدتی من به او علاقهمند شدم و با وجود ۱۰ سال اختلاف سنی به او پیشنهاد ازدواج دادم. من هرگز فکر نمیکردم او صاحب دو فرزند باشد. چند ماه از این ماجرا گذشته بود که شناسنامه رضوان را در ماشین دیدم و متوجه شدم همسر و دو فرزند دارد. من تصمیم گرفتم رابطه ام را با او تمام کنم، اما او دست بردار نبود. رضوان میگفت با شوهرش اختلاف دارد و میخواهد هر طور شده از او جدا شود.
پسر جوان ادامه داد: من به او قول دادم تا زمان جدا شدن رضوان از همسرش منتظر او بمانم. اما چند روز بعد رضوان پیشنهاد قتل شوهرش را مطرح کرد. او میگفت؛ بهتر است چند نفر را اجیر کنیم تا با ماشین به شوهرش بزنند و او را در تصادف صوری بکشند، اما نتوانستیم چند نفر را برای اجرای نقشه مان پیدا کنیم.
امیر حسین درباره ملاقات با همسر رضوان توضیح داد: به اصرار رضوان سراغ همسرش رفتم و خودم را وکیل او معرفی کردم. من با جلال صحبت کردم و از او خواستم تا همسرش را طلاق دهد. جلال گفت: در ازای دریافت پنج میلیون تومان حاضر به طلاق است.
قرار شد ما پنج میلیون تومان را به جلال بدهیم، اما آخرین بار وقتی برای پرداخت پول به سراغ او رفتم از من ۲۰ میلیون تومان پول خواست. او را سوار پراید نوک مدادی کردم تا با هم صحبت کنیم، اما جلال میگفت با دریافت کمتر از ۲۰ میلیون تومان حاضر به طلاق همسرش نیست. من که عصبانی شده بودم با چکشی که در ماشین داشتم چند ضربه به سر او زدم و جسد را زیر پل رها کردم. من واقعا قصد کشتن نداشتم، در یک لحظه عصبانی شدم و تحت تاثیر حرفهای رضوان دست به چنین کاری زدم.
با اعترافهای این پسر، رضوان نیز بازداشت شد، اما ادعا کرد از نقشه قتل بی خبر بوده است و امیر حسین به تنهایی شوهرش را کشته است.
پرونده در دادگاه
به
دنبال بازسازی صحنه جرم برای پسر دانشجو به اتهام قتل و برای رضوان به
اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان
تهران فرستاده شد. قرار است متهمان به زودی از خود دفاع کنند. این در حالی
است که دو فرزند قربانی برای عاملان این جنایت حکم قصاص خواسته اند.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.