مردم ایران با اتحاد و حضور فعال، توانستند دشمن را ناکام بگذارند .
دکترآرش شایسته نیا- دکتری مدیریت رسانه

بامداد جمعه بیست و سوم خردادماه (برابربا ۱۳ ژوئن) ؛ درست در زمانی که جمهوری اسلامی ایران در حال انجام مذاکره غیر مستقیم در حوزه مسائل هسته ای با ایالات متحده آمریکا بود ، رژیم جعلی صهیونیستی در تجاوزی آشکار ، حملات وحشیانهای را به جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد و با به شهادت رساندن تعدادی از فرماندهان ارشد کشور ، دانشمندان هسته ای و جمعی از شهروندان مظلوم و بی دفاع عملا آتش جنگ با جمهوری اسلامی ایران را برافروخت.
هنوز چند ساعتی از این تجاوز های آشکار نگذشته بود که جمهوری اسلامی ایران به سرعت وارد فاز عملیاتی گردید و با فرمان و راهبری مستقیم مقام معظم رهبری ، با به کار بستن تکنیک ها و تاکتیک های رزمی به روز، در کوتاه ترین زمان ممکن پاسخهای کوبنده خود را آغاز کرد تا آن جا که این پاسخگویی، رژیم منحوس و کودک کش اسرائیل را برآن داشت تا تنها پس از گذشت دوازده روز از نبرد ناجوانمردانه خود، درخواست آتش بس داده و جمهوری اسلامی ایران نیز با هدف جلوگیری از کشته و مجروح شدن ساکنان مناطق مسکونی در اسرائیل، موافقت خود را با آن آتش بس اعلام نماید .
آن چه باید نوشت تا در دل تاریخ برای همیشه ثبت و ضبط شود آن است که جنگ دوازده روزه ای که رژیم جعلی اسرائیل با هدف درهم شکستن اراده و توان راهبردی ایران طراحی و اجرا کرد؛ در نهایت علیرغم موفقیتهای کوچک اولیه برای اسرائیل و خسارات انکارناپذیر برای جمهوری اسلامی ایران ، اما به یک شکست بزرگ استراتژیک برای ائتلاف متخاصم و نقطه عطفی برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد.
اسرائیل با چه محاسباتی و با چه اهدافی جنگ با جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد؟
آن چه نباید از نظر تحلیل گران حوزه دفاعی دور بماند ؛ تصور باطل و انگاره خام اسرائیل است. تصویر آنان از جمهوری اسلامی ایران، « ایران ضعیف» و « شکست پذیر» بود. رژیم اسرائیل این تصور خام را در ذهن سیاه و تاریک خود پرورانده بود که جمهوری اسلامی ایران پس از سقوط نظام سیاسی سوریه و ترک اسد از آن کشور و شهادت جمعی از رهبران حماس و حزبالله در ایران ، غزه و فلسطین؛ بازوان پر توان بینالمللی و توان عملیاتی خود علیه اسرائیل را از دست داده است. از سوی دیگر ؛ در عرصه داخلی نیز محاسبه دیگر رژیم غاصب اسرائیل آن بود که فضای داخلی ایران به دلیل مشکلات فراوان در حوزه مسائل اقتصادی متشنج بوده و همین عامل سبب شکل گیری اختلافات حاد سیاسی – اجتماعی درون جامعه شده است که اگر به ایران حمله نماید ؛ در کوتاه ترین زمان ممکن، مردم آماده شورش های داخلی و خیابانی را وارد صحنه کرده و بیش ترین و بهترین بهره برداری را می نمایند .
بر این اساس و با همین تصورات و تخیلات خام و خیالی بود که بنیامبن نتانیاهو حمله خود را آغاز کرد و تنها ساعتی پس از آغاز حمله های تروریستی خود ، در شامگاه جمعه با حضور در برنامه ای تبلیغاتی پیامی را برای مردم ایران منتشر می کند. در این پیام آمده است: « زمان آن فرا رسیده است تا مردم ایران متحد شوند و برای آزادی خود قیام کنند». تحلیل پیام های ارسالی در چند روز نخست تجاوزها به جمهوری اسلامی ایرانبه خوبی بیانگرو گواه این موضع و هدف سیاه رژیم اسرائیل ، یعنی براندازی نظام جمهوری اسلامی است و گواه این ادعای پوشالی ، مطالعات پژوهشگران حوزه علوم دفاعی و نظامی است .
این مطالعات بیانگر آن است که رژیم غاصب صهیونیستی تمام تلاش خود را به کار بسته بود تا با ترور ناجوانمردانه فرماندهان ارشد جمهوری اسلامی ایران در سازمان هوا فضای سپاه ، تلاش برای حذف سران قوا، ارسال پیام های تهدید آمیز برای مسوولین عالی رتبه کشور، حمله به زیرساختها و دعوت عمومی از مردم جهت قیام مسلحانه و به آشوب کشاندن کشور ؛ ضمن رسیدن به هدف شوم خود، یعنی تغییر نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران ؛ به حیات آن نیزخاتمه دهد.
اگرچه ترامپ و دولت او در ابتدای حمله های وحشیانه رژیم غاصب اسرائیل حمایت عملی خود را از عملیات های متجاوزانه و تروریستی نتانیاهو به شکلی آشکار و علنی بیان نکردند و تلاش داشتند تا در نقش کشوری« بی طرف» ظاهر شوند تا ضمن تغییر وضعیت مذاکره از غیر مستقیم به شکل مستقیم ؛ خواسته های منفعت خواهانه خود را به کشور جمهوری اسلامی ایران با پایان دادن به افزایش دانش و توانمندی های دانش هسته ای را تحمیل نماید ؛ اما با مشاهده ضعف خود در برابر برنامه های دانش هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران از یک سو و حمایت مردم از این برنامه و تابعیت محض از فرامین مقام معظم رهبری ، مجبور گردید تا حمایت همه جانبه خود را از اسرائیل آشکار و علنی نماید .
آن چه نباید به آسانی ازآن عبور کرد توجه به این موضوع مهم است که برخلاف تصور خام و خیالی دشمنان ؛ جامعه ایران نه تنها در دوران جنگ دوازده روزه و حتی پس از آن دچار چند پارگی سیاسی نگردید که حتی مردم ، بار دیگر نتیجه وحدت و تبعیت از فرامین مقام معظم رهبری را مشاهده کرده و پشتیبانی خود را از آیت الله خامنه ای اعلام کردند.
مرور اخبار رویدادهای جنگ ۱۲روزه به خوبی مبین آن است که مقام معظم رهبری از ابتدای جنگ ۱۲ روزه نه تنها با برقراری ارتباطات چند سویه با روسای سه قوه نظام ، فرماندهان عالی رتبه در نیروهای مسلح قوت قلبی برای آنان شد که حتی با برقراری ارتباطات بی واسطه با عموم مردم نیزضمن تفقد و دلجویی با خانواده معظم شهدای جنگ ۱۲ روزه و ارسال پیام های پر مهر خود به مجروحان و آسیب دیدگان حمله های وحشیانه اسرائیل ؛ نصرت و وعده الهی را به آنان ابلاغ می کرد .
مقام معظم رهبری در نخستین پیام خود به مردم که هم زمان با شلیک موشک های ایرانی به اسرائیل منتشر گردید؛ عملا به تمام قدرت های جهانی ابلاغ کرد که این شلیک ها تنها با هدف « دفاع مشروع » صورت گرفته است و همان گونه که بارها اعلام شده است، تاکید می گردد که توان هسته ای ایران در راستای تامین منافع ملی و اجرای سیاست صلح طلبی است .
با آن که اسرائیل از میزان توانایی و توانمندی دفاعی جمهوری اسلامی ایران مطلع گشته بود و این توانایی را در عملیات های «وعده صادق» رصد و مورد ارزیابی قرار داده بود؛ اما تصور می کرد با حمله به مناطق مسکونی در سایر نقاط کشور و با به شهادت رساندن جمعی از مردم بی دفاع در کنار حمله به تاسیسات و مراکز نظامی و هسته ای ؛ به آسانی می تواند شعله های خشم مردم را شعله ور کرده و زمینه اغتشاش های خیابانی را فراهم نماید غافل از آن که دم مسیحایی رهبر معظم انقلاب مانع از رسیدن دشمن به این خیال خام خواهد شد .
آیت الله خامنه ای در پیام دوم خود در روز ششم جنگ ؛ مردم را به «ایستادگی ، آرامش و تسلط بر اوضاع » دعوت می نمایند تا با خنثی سازی نقشه های شیطانی دشمنان ، آرامش روانی بر کشور حاکم گردد .
نتایج پژوهش فعالان حوزه مسائل دفاعی گواه این ادعا است که ارتش اسرائیل تنها در چند ساعت نخست حمله به کشور جمهوری اسلامی ایران میدان دار این نبرد بوده است و پس از آن ، این کشور جمهوری اسلامی ایران است که با مدیریت فرماندهی معظم کل قوا ، شکل بازی را به نفع خود تغییر می دهد ، اگرچه اسرائیل تلاش داشت تا با ایجاد یک پروپاگاندا ، شکل جنگ را از « نظامی » به « روانی » تغییر دهد اما این بار نیز مقام عظمای ولایت در پیام روشنگرانه سوم خود به مردم ، با برملا ساختن کید و حیله های دشمن ؛ مانع تحقق «روایت غلط» دشمن گردیدند .
وظایف مردم پس از جنگ ۱۲روزه
اگر در جنگ ۱۲ روزه نقش مردم نه تنها در حمایت مستقیم و غیر مستقیم نظامی و امنیتی خلاصه می شد بلکه در انسجام اجتماعی، اعتماد رسانهای، مدیریت بحران و تغییر معادلات جهانی هم تعیینکننده بود. پس از جنگ نیز وظایف مردم عمدتاً بر محور حفظ وحدت ملی، مشارکت در بازسازی، حمایت از نهادهای مسئول و تقویت انسجام اجتماعی قرار دارد.
این تجربه نشان داد که مردم ایران با اتحاد و حضور فعال، توانستند دشمن را ناکام بگذارند و الگویی برای تابآوری ملی و حکمرانی آینده ارائه دهند.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.