وقتی تلفنی با کسی حرف میزنید عملاً 55 درصد ارتباط را از دست میدهید
وقتی کسی با من حرف میزند بیش از آنکه به واژههایی که میگوید دقت کنم، حرفهایی که نمیزند را میشنوم! جان کلام آدمها در حرفهایی است که نمیزنند. پنهان میکنند، یا معنای اصلیشان در آنها نهفته است، یا در سوالهایی است که می پپرسند.
با تمرین و تجربه و مطالعه اندک، متوجه مقدمه چینی آدمها میشوم. وقتی حرف میزنند، مثالی به میان میآورند، به در میگویند تا دیوار بشنود. برخلاف تصورشان من متوجه میشوم که حرف اصلیشان چیزی نیست که میگویند بلکه آن چیزی است که نمیگویند و گمان میکنند من متوجه نمیشوم و البته خیلی اوقات کمکشان میکنم که حس کنند موفق شدهاند و من نفهمیدهام! این به معنای آگاهی تام من نیست. چون این راه پایانی ندارد و من در حال آموختنم. کتاب و جزوه خاصی هم ندارد. فقط باید دقت کرد. با صبوری گوش داد و آماده یاد گرفتن بود.
وقتی در یک جمع قرار میگیرم سریع سعی میکنم به لحن افراد، واژههایی که به کار میبرند، تکیه کلامها، دامنه لغات و حتی زبان بدنشان را کشف کنم. رابطهای که با نفرات دیگر دارند. نحوه نشستنشان. نوع لباس پوشیدنشان، اینکه به حرف دیگران گوش میدهند یا فقط حرف میزنند. اینکه وقتی حرف میزنند دنبال تایید گرفتن یا انتقال مفهوم هستند یا برایشان صرفاً حرف زدن مهم است. خیلیها فکر میکنند شیک حرف زدن و جملهبندی بی پنهایت اهمیت دارد. البته که مهم است اما مطالعات نشان میدهد وقتی با کسی حرف میزنیم این نسبتها برای انتقال معنا و مقصودمان بیشترین نقش را دارند:
۱- واژهها و کلمات تنها ۷ درصد نقش دارند.
۲- 38 درصد مربوط به لحن صدای ماست.
۳- ۵۵ درصد دیگر مربوط به زبان بدن است. دست تکان دادن، نگاه دزدیدن، لبخندهای سرد و تصنعی یا گرم و پرشور و …
وقتی تلفنی با کسی حرف میزنید عملاً ۵۵ درصد ارتباط را از دست میدهید اما هنوز لحن را دارید. به فراز و فرود کلام، به مکثها یا سریع جواب دادنها، به تمایل طرف برای ادامه دادن جملات یا اشتیاقش برای پایان دادن به صحبت دقت کنید… همه اینها آموختنی است. هر لحظه سعی میکنم از هر کسی بیاموزم. هر کسی تکنیک خودش را دارد، لحن و سبک و شیوه خودش را برای انتقال مفاهیم دارد. از هر کسی می شود آموخت.
** احسان محمدی – دانشجوی دوره دکتری ارتباطات اجتماعی
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.