۞مرکز مشاوره حال خوب
دکتر کبری درویش پیشه ؛ مشاور خانواده و زوج درمانگر (حضوری و تلفنی ) تلفن هماهنگی و تعیین وقت:09102904758

موقعیت شما : صفحه اصلی » فرهنگ و هنر » هنر و ادبیات آیینی
  • شناسه : 33276
  • ۱۵ آذر ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۴
  • ارسال توسط :

من اگر آخوندی‌ام نگرفت، می‌آیم کارمند بانک می‌شوم!

چاه‌کن تا به آب نرسد که مستحقّ دستمزد نیست…

تاکندی (۱)میوه تعارف کرد به مهمان و گفت: «خوش به حال شما!… من اگر آخوندی‌ام نگرفت، می‌آیم کارمند بانک می‌شوم!… شما موقع پول‌شمُردن اشتباه می‌کنید و جبرانش با بانک است!»…

کارمند پقّی زد زیر خنده و گفت: «حاج آقاجان! کلّی شرط‌ وشروط دارد… نمی‌دانم چیجوری به عرض شما رسانده‌اند… تازه امر نامتعارفی نیست… رانندهٔ شما آقا رضا خورهشتی هم اگر خدانکرده در خیابان به ماشین جلویی بزند، بیمه خسارتش را می‌دهد… در بانک هم اگر ما در طول روز در محاسباتمان آن‌هم تا میزان مشخّصی خطا کنیم، یاروگفتنی بانک ضامن جَریره است… امّا شرط دارد… من باید موقع کار نهایت دقّتم را بکنم و به بانک هم ثابت شود کارمند اهمال‌کاری نیستم… بعدش اگر خطای انسانی رخ داد، اداره تقبّل می‌کند و کسورات را جبران ‌می‌کند… خب این خیلی مایهٔ قوّت قلب کارمند است که بدون دغذغه تحویلداری کند… تازه خارجی‌ها از ما در این خصوص جلوترند… در ضمن مگر در حوزهٔ علمیّه از این سرویس‌ها به شما نمی‌دهند حاج آقا؟… به چه ذوقی آنجا می‌مانند طلبه‌ها پس؟»…

تاکندی خنده‌ای کرد و گفت: «به این صورت نه… ولی چیزی شبیهش را داریم… گاهی طلبه کلّی تلاش علمی می‌کند تا برای یک مسئله راه حل پیدا کند… ولی جواب نمی‌گیرد… برخی می‌گویند: اجری ندارد… چون چاه‌کن تا به آب نرسد که مستحقّ دستمزد نیست… طلبگی هم عین چاه‌کندن با سوزن است… برخی دیگر هم می‌گویند: باید یک حداقل دستمزد برای مجتهد که جَهد علمی کرده، در نظر ‌گرفت… اگر به آب رسید، بیشتر بهش می‌دهیم… اگر نرسید و ره به خطا برد، دست‌خالی ولش نمی‌کنیم… به قائلان این دستمزدِ حدّاقلّی «مُخَطّئه» می‌گویند… یک جا هم تعبیر «مصلحت سلوکیّه» داریم؛ یعنی جادّه که درست باشد، بقیّه‌اش حل است… یک فرعی را هم اگر اشتباه بپیچی، مشکلی نیست.»…

کارمند گفت: «اگر حمل به اظهار فضل نفرمایید، من یک ناخنکی به ادبیّات هم می‌زنم گاهی… در ادبیّات فارسی خودمان هم این نگاه را داریم… سعدی می‌گوید: وقتی من در مسیر درست باشم، حتی اگر خلاف کنم، جای نگرانی نیست… چرا که رو به سوی تو دارم… می‌گوید: «هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن / وگر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم»…

تاکندی گفت: «چه اشارهٔ خوبی کردید… از قضا من جوانتر که بودم، این شعر را جور دیگر معنا می‌کردم و توی نوشته‌جاتم هم هست… آن موقع معتقد بودم انسان با خدا که باشد می‌تواند از بادیه‌های خطرناک نفسانیّات عبور کند… امّا اگر خلاف کند، دیگر کارش تمام است… چون رویش به سوی خدا نیست و به سوی نفس امّاره و خواهش‌های نفسانی رو کرده، بدبخت می‌شود… به سوی تو باشم را اینجوری معنا می‌کردم… اما الان که شما اینجوری تفسیر می‌کنید، می‌بینم نظر شما صائب‌تر است… جادّه که درست باشد اگر یک فرعی را هم اشتباه بپیچی، مشکلی نیست… قابل جبران است… اصل که محکم باشد، فرعیّات مهم نیست و قابل اغماض است… خلاف هم بکنی چون رو به سوی او داری، ازت درمی‌گذرند.»…

کارمند گفت: »این را ما در دنیای پزشکی هم داریم. من دوستی دارم به نام دکتر صلاح‌الدّین دلشاد که می‌گفت: زمانی که در انگلیس مشغول کار بودم، در کتابخانه‌هایشان در کنار کتاب‌های مُتعارف پزشکی، کتب مربوط به عوارض جرّاحی هم دیده می‌شد… این کتاب‌ها به این می‌پرداخت که ممکن است در حاشیهٔ یک عمل جرّاحی خوب، عارضهٔ بدی هم رخ دهد… در این شرایط نباید یقهٔ پزشک را گرفت… ایشان می‌گفت در همان ایّام خانمی گردنش را عمل کرده بود و به خطا عصب دستش هم در حین عمل قطع شده بود!… دو ماه به خاطر این مشکل در بیمارستان بود و هر روز معالجاتی رویش انجام می‌شد… وقتی با او صحبت کردم، دیدم راحت با این قصّه کنار آمده و شکایتی از پزشک ندارد… معلوم بود به این باور رسیده که پزشکانِ متعهّد، جهد و تلاششان را می‌کنند و اگر یک در هزار خطای انسانی رخ دهد، پای آن‌ها نباید گیر باشد… اگر این اتفاق در ایران افتاده بود، جریمهٔ سنگینی برای جرّاح خاطی مقرّر می‌شد…

فعلاً در این حد توانسته‌ایم برای کارمند قوّت قلب درست کنیم که اگر در شمارش پول خطا کرد، بانک پاسخگو باشد… و راننده اگر زد به جلویی، بیمه جبران کند.

*رضا شیخ محمدی (شیخاص)

۱- علی شیخ‌محمدی تاکندی قزوینی (۱۳۱۲ -۱۴۰۰ش) از روحانیون معاصر قزوین و از شاگردان آیت‌الله بروجردی و امام خمینی(ره)، نماینده استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری (دوره سوم)، استاد سطوح عالی حوزه، عضویت در شورای مدیریت حوزه علمیه قزوین