اعتراضات اخير نشان داد معترضين پيدا و پنهان خواستههاي بحق بسياري دارند كه با تعارف و تو بگو من ميشنوم تحقق پيدا نميكند.
با احترام به همه كساني كه از برد تيم ملي ايران مقابل ولز خوشحال نشدند. بايد اعتراف كنم پيروزي در وقت اضافه اين تيم رويداد مهمي در تاريخ ايران است. البته اين نظر شخصي من است و برايش دلايلي دارم كه در ادامه از آن خواهم نوشت. اصراري هم به پذيرش آن ندارم.
قصد، ايجاد فضاي گفتوگو است. گفتوگويي كه سالهاي زيادي است تماميتخواهاني آن را به سمت تكگويي يكجانبه بردهاند. تكگويياي كه بيشتر شكل فرمان و دستور دارد. دستوري كه از پايين به بالا صادر ميشود (در علم مديريت رابطه بين نفرات درگير در زنجيره ارتباطات، گاه عمودي و گاه افقي است. در ارتباط عمودي رييس از بالا دستور ميدهد و زيردست از پايين ميپذيرد. اگر باور داشته باشيم دولتها نوكر مردم هستند و در رابطه بين مردم و حاكميت اين مردم و خواستهشان است كه در راس و در جايگاه رياست قرار ميگيرند، پس بايد صدا و فرمان مردم به سادگي صادر و اجرا شود) و اجرا يا بهتر بگويم اطاعت از آن به هزار دليل لازم و ضروري است.
بگذريم و برگرديم به قطر، بازيهاي ايران با انگليس و ولز و…. اتفاقاتي كه در مستطيل سبز افتاد در كنار حاشيههايي كه در ايران به وجود آمد همه نشانههايي براي اهميت بازيهاي تيم ملي ايران در اين دوره زماني است. دورهاي كه برخي از مسوولان خود و همفكرانشان را داراي گوشي شنوا ميدانند. (يك توضيح ضروري: در دروس دوران ابتدايي بحث تفاوت شنيدن و گوش دادن مطرح ميشود و دانشآموزان ياد ميگيرند در شنيدن همه صداها شنيده ميشود ولي به آنها توجه نميكنيم ولي در گوش دادن از بين همه صداها فقط به يك صدا توجه ميكنيم) بيترديد بازيهاي تيم ملي همانند اعتراضات پيدا و پنهان حاوي پيامهاي زيادي براي شنيدن است. تيمي كه بعد از سكوت در هنگام پخش سرود ملي توسط روزنامهنگاراني بيغيرت ناميده ميشود و كمتر از يك هفته بعد با خواندن سرود و برد در مقابل ولز تبديل به غيرتمنداني دلاور ميشوند. به اينكه در اين چند روز چه اتفاقي افتاده و چرا برخي از بازيكنان تيم ملي تغيير روش دادهاند نه تنها كاري ندارم به عمل آنها احترام ميگذارم و رفتار متضاد آنها را درك ميكنم. دركي كه گمانم براي كسي كه گوش شنوا (از نوع همه سو نگرش) داشته باشد حاوي صداهاي زيادي است. صداهايي كه بايد براي بهبود كشور نه تنها شنيد بلكه بايد به آن توجه كرد.
البته ذكر يك نكته هم ضروري است كه درك درست و فهميدن صداهاي مخالف زماني امكانپذير است كه براي آن صداها حرمت قايل باشيم. اعتراضات اخير نشان داد معترضين پيدا و پنهان خواستههاي بحق بسياري دارند كه با تعارف و تو بگو من ميشنوم تحقق پيدا نميكند. با گاز اشكآور و تير و تفنگ هم محقق نميشود. بهتر است بهجاي شيريني پخش كردن هنگام برد تيم ملي، به چشم باز و گوش شنوا صدايي را بشنويم كه بازيكنان در سكوت و بعضي حرفهاشان به آن اعتراف ميكنند. اعترافي كه در آن شادي ملت و برآورده كردن خواستههاشان در اولويت است.
حسن لطفی/ منتقد وفعال اجتماعی
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.