این که نجفی کیست و در کارنامه خود چه چیزی به ثبت رسانده است شاید برای نسل جوان ما تا وقوع این حادثه تلخ روز در روز سه شنبه هفتم خردادماه زیاد مشخص نبوده و حتی می توان گفت که جالب نباشد . اما اکنون با این اتفاق تلخ شاید دیگر کم تر کسی است […]
این که نجفی کیست و در کارنامه خود چه چیزی به ثبت رسانده است شاید برای نسل جوان ما تا وقوع این حادثه تلخ روز در روز سه شنبه هفتم خردادماه زیاد مشخص نبوده و حتی می توان گفت که جالب نباشد . اما اکنون با این اتفاق تلخ شاید دیگر کم تر کسی است که نه او را نشناسد و نه میترا استاد را . زنی که پس از طلاق از همسر اولشو با داشتن فرزند نوجوانی با آقای شهردار تهران که هنوز ردای شهرداری را به تن نکرده است ، تنها به خاطر یک اشتباه سهوی و نشستن بر روی صندلی چرخ دار چرمی مردی که تا چند ماه بعد همسرش خواهد شد ، آشنا شده و اکنون وتنها کمتر از یکسال از عروسی اش ، در وان حمامی در سعادت آباد تهران که رنگ خون گرفته است جان باخته و شناسنامه قهوه ای رنگ او دراداره کل ثبت احوال تهران برای همیشه به بایگانی فرستاده می شود .
با وقوع این رویداد تلخ تمامی افراد جامعه اعم از چهره های سیاسی ، قضات ، وکلای دادگستری ، جامعه شناسان ، روان شناسان و حتی مردم کوچه و بازار نظر و دیدگاه خود را به طریقی بیان و عرضه کرده اند که خواندن و تامل بر روی هریک از این نظرها و دیدگاه ها جای بحث و گفت و گو دارد .
غلامحسین کرباسچی ، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در توییتی در تحلیل این حادثه به ماجرای شهردارشدن نجفی درسال ۹۶می پردازد و می نویسد : ماهیت تاسف بار حادثه قتل میترا استاد هرچه باشد، نمی توان مسوولیت کسانی را که دو سال قبل علی رغم اصرار و تذکر برخی دلسوزان و مراکز مسوول ، این چاه ویل را برای اصلاحات و نجفی حفرکردند ، نادیده گرفت . سازندگی ، س ۲، ش ۳۸۱، ص اول .
معصومه اصغری در صفحه ” جامعه ” روزنامه شرق و در گزارشی با عنوان ” سرنوشت تلخ یک تکنوکرات ” می نویسد: خوب است اصلاح طلبان یک بار دیگر برگردند و نتایج یک انتخاب را از ابتدا تا انتها مرور کنند و ببینند چطور خودشان با دست خودشان می توانند دست به تخریب خودشان بزنند و چطور زمینه ای از تخریب این جریان را برای گونشینان فراهم کنند خوب بود بررسی می کردند که وقتی اقدام به انتخاب شهرداری می کنند ، به سوابق شخصی آن فرد دقت کنند و تکلیف شهردار را روشن کنند که نمی شود هم زبان تند انتقاد و پیگیری پرونده های خاص داشت و هم زندگی خصوصی چند وجهی که بتواند دستمایه ای برای داستان های عجیب شود . شرق ، س شانزدهم ، ش ۳۴۳۹، ص۱۳٫
علی نجفی توانا ، حقوقدان نیز در یادداشت خود در روزنامه ایران می نویسد: داستان آقای نجفی داستان عجیب در میان حوادث جنایی این سال ها است . با این حال اقدام به قتل توسط یک چهره سیاسی اما و اگرهای بسیاری دارد که در شرایط فعلی نمی توان درباره چرایی این موضوع اظهار نظر کرد . باید صبر کرد و دید چه اتفاقی برای وزیر با سابقه کشور پیش می آید و او در چه شرایطی قرار داشته که دست به چنین اقدام غیر متعارفی می زند . ایران ، س بیست و پنجم ، ش ۷۰۷۲ ، ص ۱۴٫
اما آن چه نباید ازآن غافل شد بررسی پوشش خبری این واقعه است .
دکتر محمد سلطانی فر و دکتر شهناز هاشمی در کتاب “پوشش خبری ” ( ۱۳۸۲) خود در تعریف پوشش می نویسند: پوشش خبری را مجموعه ای از فعالیت هایی می دانند که بر روی خبر صورت می گیرد تا ارزش یک خبر در جایگاه آن از وضعیت واقعی آن بالاتر یا پایین تر مطرح و ارزش آن خبر در مجاورت مطالب دیگر کم تر یا بیش تر یا صفر شود .
دکتر حسن سبیلان اردستانی هم در کتاب ” جعل و تحریف خبر در رادیوهای بیگانه ” ( ۱۳۸۷) در تعریف پوشش خبری می نویسد: فراگرد بازنمایی وقایع و رخدادها از طریق وسایل ارتباطی است .
سیمای جمهوری اسلامی ایران که مشاهده شده است که در انعکاس اخبار و رویدادهای کشور همیشه چند گام عقب تر از سایر رسانه های مجازی است ، این بار زودتر از همیشه وجلو تر از بقیه رسانه ها به بطن ماجرا ورود کرده و گزارش لحظه به لحظه رویداد را از طریق شبکه ” خبر ” پخش می کند و این ماجرا تا آن جا برای این رسانه جالب می شود که خبرنگار خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پشت به رییس پلیس آگاهی تهران و محمد علی نجفی ایستاده و از روی میزی که سلاح کمری محمد علی نجفی بر روی آن است و مقتول با آن به قتل رسیده ، اسلحه را برداشته و شروع به شمارش فشنگ های باقی مانده در خشاب می نماید و همین تصویرگری شروع یک گمانه زنی در نزد اصحاب سیاست و رسانه می شود هرچند برخی از کارشناسان و حقوق دانان معتقدند که رسانه ملی با هدف اطلاع رسانی و شفاف سازی اقدام به پخش سریع و لحظه به لحظه این حادثه داشته است .
هرچند دکتر مهدی فرقانی ، رییس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی نیز با توجه به خبر قتل ” استاد” معتقد است : چارچوب های اخلاقی و حرفه ای خاصی برای رسانه ها در زمان چنین حوادثی وجود دارد و بر همین اساس لازم است آن ها در زمان پخش اخباری که حاوی بدآموزی و خشونت است بسیار محتاطانه عمل کنند . این چارچوب ها تنها مربوط به کشور ما نیست و تمام کشورهای دنیا ملزم به رعایت آن هستند . بر اساس قانون مطبوعات و مجازات عمومی ، رسانه قبل از اثبات جرم و صدور حکم محکومیت مجاز به پخش تصویر و اطلاعات مجرم نیست .
او در یادداشت انتقادی خود که به روزنامه ایران داده است ، می نویسد: آلت قتل باید توسط پلیس ضبط می شد . این در حالی است که شاهد به دست گرفتن اسلحه توسط خبرنگار رسانه ملی بودیم . بر اساس قانون ، آلت قتل باید همان طور که از مظنون ضبط شده در اختیار پلیس قرار بگیرد نه این که در روز اول اسلحه را به خبرنگار بدهند و از او فیلم بگیرند ( ایران ، ش ۷۰۷۲، ص۱۴) .روزنامه کیهان در صفحه نخست خود با درج تیتری معمولی می نویسد ” نجفی شهردار اسبق تهران به قتل همسر دوم خود اعتراف کرد ” . این روزنامه در خبری کوتاه در صفحه ۱۰ خود می نویسد : شهریاری سرپرست دادسرای امور جنایی تهران در گفتوگو با فارس در خصوص آخرین اخبار مربوط به جنایت خانوادگی امروز در منطقه سعادت آباد تهران گفت: لحظاتی قبل محمد علی نجفی به پلیس آگاهی تهران مراجعه کرده و خود را تسلیم مأموران کرد. وی گفت: نجفی با اعتراف به قتل همسرش انگیزه خود را از ارتکاب جنایت، اختلافات خانوادگی مطرح کرده است.
شاید حرفه ای ترین کار خبری از خبر شلیک مرگبار ” محمد علی نجفی ” به همسر دوم مرحومش ” میترا استاد ” کار زیبا و پسندیده روزنامه ایران در شماره ۷۰۷۱ چهارشنبه ۸خرداد۱۳۹۸ سال بیست و پنجم خود باشد . ایران در صفحه اول خود بدون به کارگیری هر نوع عکسی – نه از نجفی و نه از استاد – ؛ ( لااقل در صفحه نخست خود ) قتل در آپارتمان ۲۷۰۱ را تیتر می زند و برای این تیتر ، رو تیتر : گزارش ” ایران ” از ماجرای شلیک مرگبار محمد علی نجفی به میترا استاد را می نویسد .
بر خلاف روزنامه ایران ، نخستین مجله ی بامدادی ایران – روزنامه ی صبح ایران – ” سازندگی ” با زدن تیتری بزرگ به درازای عرض صفحه ، ” تراژدی استاد ” را با دو رنگ ” سیاه ” و” قرمز ” بر روی عکسی سلفی که ” استاد ” از خود و همسرش ، نجفی گرفته است به روی پیشخوان روزنامه فروشی ها روانه می کند ؛ کاری که مختص مطبوعات عامه پسند ( یا همان تابلوئید و زرد ) بوده و از ” محمد قوچانی ” به عنوان یک روزنامه نگار حرفه ای کاملا بعید به نظر می رسد .
از مطبوعات عامه پسند تعریف غیر قابل مناقشه و کاملا مورد توافقی در دست نیست با این حال صاحب نظران در تعریف آن نکاتی را مطرح می کنند که نشان می دهد درباره برخی از این نکات توافق وجود دارد . مطبوعات عامه پسند ترجمه ( Popular press) و روزنامه نگاری عامه پسند ترجمه رایج ( Popular journalism ) است . از نشریات و روزنامه نگاری عامه پسند با تعابیری چون روزنامه نگاری زرد نیز یاد می کنند و به خاطر قطع فشرده و کوچکی که دارند به ” تابلوئیدی “هم معروفند .
شعبانعلی بهرامپور در مقاله ” ویژگی ها و کارکردهای نشریات عامه پسند ایرانی ” در خصوص ویژگی های این دسته از نشریات می نویسد : نشریات عامه پسند ایرانی عموما با قطع فشرده و کوچک ( ۳۳ در ۲۶) منتشر می شوند . هیچ کدام یونیفورم ( شکل هنری و گرافیکی ) ندارند . لوگو یا آرم و نشانه بیش تر آن ها به راحتی خوانده نمی شود و در شماره های مختلف جای آن ها ثابت نیست … نشریات عامه پسند در صفحات اول با تیترهایی با فونت بسیار بزرگ و درشت ، غیر معمول و یک یا دو عکس بزرگ هنرپیشه ، فوتبالیست و یا یک جنایتکار صفحه آرایی می شوند . رسانه ، ش ۶۰ ، صص۸۲-۸۳) .
در مقاله روزنامه نگاری تابلوئید و حوزه عمومی ” نوشته هنریک اورن برینگ و آنا ماریا جانسون می خوانیم :
نخستین مورد از روزنامه نگاری عامه پسند با هدف مخاطب قرار دادن گروه های مردمی غیر نخبه در امریکا در حدود سال ۱۸۳۰با مطبوعات معروف به ” یک سنتی ” ظهور کرد … چون مطبوعات یک سنتی به عنوان نوعی دیگر از روزنامه نگاری عمل می کردند و به دلیل جنجال برانگیزی ، احساسات گرایی و سایر ویژگی هامورد انتقاد بودند . با ورود این گونه روزنامه ها ، هم دلیل چاپ روزنامه و هم محتوای آن ها تغییر کرد … عامل مهم در این نوع جدید روزنامه نگاری علاقه به زندگی روزمره مردم بود و در مطبوعات یک سنتی بود که اخبار مربوط به علائق انسانی متولد شد. این نوع روزنامه نگاری کم اهمیت تر و شایسته توجهی کم تر به حساب می آمد و هنوز هم می آید ( همان ، ۶۰ ، صص۳۹-۴۰ ) .
هرچند محمد قوچانی با نوشتن یادداشتی مصور و کوتاه با عنوان ” چرا فقط سازندگی؟ ” در ستون ” بازتاب سازندگی ” درروزنامه شماره ۳۸۴ یک شنبه ۱۲خرداد۱۳۹۸ صفحه ۳ سعی می کند تا از این اقدام دفاع نماید .او با درج تصاویر صفحه نخست روزنامه های آرمان امروز ، هفت صبح ، شهروند صفحه اینستاگرام شبکه بی بی سی فارسی می نویسد: چون در فضای عمومی منتشر شده اند از لحاظ حرفه ای و قانونی مصداق عکس خصوصی نیستند و از لحاظ اخلاقی چون این دو ، همسر قانونی بوده اند حتی هنجار شکن نیستند اما نسبت به تظاهر بیرونی مسوولان جمهوری اسلامی متفاوتند . همان تفاوتی که ظاهرا دکتر نجفی از طرح آن پرهیز نداشت اما برخی مخاطبان که خود بر همین پوشش اند آن را هنجارشکن می خوانند تا سازندگی را به چاپ عکس نامتعارف متهم کنند . این یک عکس معمولی است که در همه خانواده های ما موجود است .
او در بخش دیگری از این یادداشت می نویسد: ما مثل اصولگرایان نیستیم که اصلاح طلبی را یک قبیله بدانیم و چشم بر خطاهای خود ببندیم حتی اگر خطاکار مردی خوش سلبقه چون محمد علی نجفی باشد که خود قصد جان خویش کرد و یک سرمایه ملی را از جبهه اصلاحات دریغ کرد . تیتر ما البته فقط خبر بود و عکس ؛ اما نقد ، اول باید بر جبهه اصلاحات باشد که خود به این تخلف تشکیلاتی نپرداخت و نتوانست از تبدیل یک خطای شخصی به فاجعه ای سیاسی جلوگیری کند و آنگاه به جناح مقابل که خطای یک اصلاح طلب را خطای جبهه اصلاحات می پندارد .
دکتر اکبر نصراللهی ، عضو هیات علمی دانشگاه و رییس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه در مصاحبه با ” خبر آنلاین ” معتقد است : رسانه ها در برخورد با ماجرای قتل همسر دوم نجفی ، برخوردی احساسی و غیر حرفه ای داشتند . پوشش رسانه ها در مورد قتل میترا استاد و بررسی اتهام نجفی نه بزرگ نمایی ، نه کوچک نمایی ، نه انکار و نه سکوت بلکه باید ” واقع نمایی ” ماجرا باشد .
درحقیقت وظیفه مطبوعات انتشار اخبار نیست چون اخبار را مردم از فضای مجازی و احتمالا رادیو و تلویزیون میگیرند. مطبوعات باید از ابعاد و زوایای مختلف به این موضوع بپردازند. سوالهایی مثل این که چرا فردی مثل آقای نجفی با آن همه سوابق، باید دست به این قتل بزند؟ یا اینکه وقتی خانم میترا استاد در مصاحبه خودش اعلام میکند که عاشق آقای نجفی است، چطور بعد از حدود یک سال آن عشق تبدیل به نفرت میشود؟ یا اینکه میترا استاد چه کسی است و آقای نجفی از چه اطلاعاتی میترسید؟ پاسخ به هر کدام از این سوژهها میتوانست گزارشها و مطالب بسیار مفید و جذابی برای مخاطب باشد و مردم از آن استفاده کنند ولی متاسفانه رسانهها به این ماجرا خنثی پرداختند و آن چه که مسلم است مردم پاسخ سوالهایشان درباره ماجرای قتل استاد را از مطبوعات پیدا نکردند.
نصراللهی در ادامه تاکید می کند : روزنامهها خودشان با عملکردشان به مردم پیغام دادند که به درد مردم نمیخورند و مردم در چنین شرایطی به روزنامهها مراجعه نکنند . روزنامهها باید کارهای زیادی انجام بدهند تا مردم مجددا به سمت آنها برگردند (کد خبر ۱۲۶۵۲۳۲) .
وی در مصاحبه دیگری با خبرگزاری ” پانا ” بازهم تاکید می کند که عملکرد خبرنگاران در مواجهه با موضوع قتل همسر دوم محمد علی نجفی ، نشان می دهد که آنان به اندازه کافی حرفه ای نیستند .
رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی در گفتوگو با پانا می گوید : ماجرای قتل میترا استاد ، همسر دوم آقای نجفی مثل یک بمب خبری بود که ارزشهای خبری دربرگیری، استثنا، شهرت، مجاورت و برخورد را دارا بود. ارزشهای خبری این حادثه با توجه به سابقه آقای نجفی (وزیر دو وزارتخانه مهم آموزشی و تربیتی، معاون رئیس جمهوری و شهردار تهران )، به حدی مهم و خاص بود مخاطبان داخلی و حتی خارجی به خاطر این ویژگیها علاقمند بودند تا درباره زوایای مختلف این ماجرا بیش تر بدانند .
در پایان می توان گفت آن چه که مدیران رسانه ها نباید آن را فراموش نمایند ” مدیریت خبر” است که طیف بسیار گسترده ای را در بر گرفته و از مدیریت انتخاب موضوع تا انتشار را شامل می شود . مدیران رسانه ها باید با تدوین استراتژی ” واقع نمایی ” پاسخ روشنی را نیز به افکار عمومی عرضه نمایند . استراتژی که در آن اخبار نه بیش از ارزش خبری و نه نیاز مخاطبان و نه کم تر از آن منتشر می شود بلکه به میزان ارزش و اهمیتی که دارند به آن بها می دهند .
*دکترآرش شایسته نیا – دکتری مدیریت رسانه
* منابع :
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.