میلاد پیامبر
روز هفتم فرا رسید.«عبد المطلب»،براى عرض سپاسگزارى به درگاه الهى گوسفندى کشت و گروهى را دعوت نمود و در آن جشن با شکوه،که از عموم قریش دعوت شده بود،نام فرزند خود را«محمد»گذارد.وقتى از او پرسیدند:چرا نام فرزند خود را محمد انتخاب کردید،در صورتى که این نام در میان اعراب کم سابقه است؟گفت:خواستم که در آسمان و زمین ستوده باشد.
در باره میلاد پیامبر «حسان بن ثابت»شاعر رسول خدا چنین مىگوید:
فشق له من اسمه لیجله فذو العرش محمود و هذا محمد
آفریدگار،نامى
از اسم خود براى پیامبر خود مشتق نمود.از این جهت(خدا) «محمود»(پسندیده)و
پیامبر او«محمد»(ستوده)است و هر دو کلمه از یک ماده مشتقند و یک معنى را
مىرسانند.
قطعا،الهام غیبى در انتخاب این نام بىدخالت نبوده است.زیرا نام
محمد،اگر چه در میان اعراب معروف بود،ولى کمتر کسى تا آن زمان به آن نام
نامیده شده بود.طبق آمار دقیقى که بعضى از تاریخ نویسان بدست آوردهاند،تا
آن روز فقط شانزده نفر به این اسم نامگذارى شده بودند.
چنانکه شاعر درباره میلاد پیامبر می گوید:
ان الذین سموا باسم محمد من قبل خیر الناس ضعف ثمان
کسانى که به نام محمد،پیش از پیامبر اسلام نام گذارى شده بودند،شانزده نفر بودند.
میلاد پیامبر-ناگفته پیداست که:هر چه مصداق یک لفظ کمتر باشد،اشتباه در آن کمتر خواهد بود و چون کتابهاى آسمانى،از نام و نشان و علایم روحى و جسمى او خبر داده بودند،باید علایم آن حضرت آنچنان روشن باشد که اشتباه در آن راه پیدا نکند.یکى از آن علایم، نام آن حضرت است.باید مصداق آن به قدرى کم باشد،که راه هر گونه تردیدى را در تشخیص پیامبر گرامى از بین ببرد.مخصوصا هنگامى که بقیه اوصاف و علائم وى ضمیمه نام او گردد.در این صورت،بطور واضح کسى که انجیل و تورات از ظهور او خبر داده است،به خوبى شناخته خواهد شد.
اشتباه خاورشناسان در میلاد پیامبر
میلاد پیامبر-قرآن مجید،رسول گرامى را به دو و یا چند نام معرفى مىکند. در سورههاى آل عمران و محمد و فتح و احزاب،در آیه هاى ۱۳۸ و ۲ و ۲۹ و ۴۰،او را به نام«محمد»و در سوره«صف آیه ۶»به نام«احمد»خوانده است.علت داشتن دو نام اینست که:مادر رسولخدا،پیش از جدش،نام او را«احمد»گذارده بود،چنانکه در تاریخ منعکس است. بنابراین،آنچه را بعضى از خاورشناسان در مقام اعتراض گفته اند که:«انجیل»،به تصریح قرآن،در سوره«صف آیه ۶»،ظهور پیامبرى را بشارت داده است که نام او احمد است نه محمد،و شخصى که مسلمانان به رهبرى او معتقدند،نام او«محمد»است نه احمد،بى اساس است. زیرا قرآنى که پیامبر ما را به نام«احمد»معرفى نموده است،در چند جا او را به نام«محمد»خوانده است.اگر مدرک آنها براى تعیین نام این پیامبر،قرآن مجید باشد(چنانکه همانست)،قرآن او را به هر دو اسم نامیده،و او را در جائى به نام محمد و در جاى دیگر«احمد»معرفى نموده است.
اخلاق خانوادگی پیامبر
در اخلاق حضرت محمد , همين بس كه با آن جلالت و موقعيتى كه به سلاطين نامه دعوت مى نوشت در خانه , تا حد امكان كارش را شخصا انجام مى داد.
اهل سيره نوشته اند : پيامبر خدا در خانه خويش خدمتكار اهل خود بود , گوشت را تكه تكه مى كرد و بر سفره غذاى حقيرانه مى نشست و انگشتان خويش را مى ليسيد , بز خود را مى دوشيد و لباس خود را وصله مى نمود و بر شتر خود عقال مى زد و به ناقه خود علف مى داد , با خدمتكار منزل آرد را آسياب مى كرد و خمير مى ساخت.
ابن شهر آشوب در كتاب مناقب , (ج ۱, ص ۱۴۶) روايت كرده كه :
رسول
خدا (ص) كفش خود را وصله مى زد , پوشاك خويش را مى دوخت , در منزل را شخصا
باز مى كرد , گوسفندان و شترها را مى دوشيد و به هنگام خسته شدن خادمش در
دستاس كردن به كمك او مى شتافت و آب وضوى شبش را خود تهيه مى كرد. و در همه
كارها به اهل خانه كمك مى كرد. لوازم خانه و زندگانى را به پشت خود از
بازار به خانه مى برد.
گاه اتفاق مى
افتاد كه حضرت خانه خويش را نظافت مى كرد و جارو مى كشيد وخود مكرر مى
فرمود : كمك به همسر و كارهاى منزل , صدقه و احسان در راه خدا محسوب مى
شود.
از عايشه نقل شده كه گفته است : محبوب ترين كارها نزد رسول خدا (ص) خياطى بود.
پيامبراكرم (ص) با همه عظمت و موقعيت ممتازش در منزل كار مى كرد. و به نگهدارى و پرستارى از كودكان مى پرداخت.
عايشه همسر آن حضرت مى گويد : وقتى خلوت مى شد , پيامبر لباس خود را مى دوخت و كفش خويش را وصله مى كرد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.