مخالفان حضور پژمان جمشیدی در دنیای بازیگری میتوانند فیلمهای او را تماشا نکنند.
محدثه واعظیپور
وقایع خبری-در نشست خبری فیلم «خط فرضی» (فرنوش صمدی) در سینمای رسانه، سؤالی تکراری از پژمان جمشیدی پرسیده شد، او با متانت همیشگی به این سؤال پاسخ داد. اما نفس این سؤال (آن هم با ادبیاتی سخیف)، پس از سالها فعالیت جمشیدی در سینما، تلویزیون و تئاتر بیمورد و نشاندهنده حسادت و غرضورزی است. بازیگران سینمای ایران، مسیرهای یکسانی برای ورود به این عرصه نداشتهاند. گروهی از دانشکدهها، عدهای از روی صحنه تئاتر، بسیاری به دلیل روابط و بسیاری دیگر به خاطر نسبتهای خانوادگی در بخشهای مختلف سینما فعالند. درست است که همیشه روابط، به ورود بازیگران کمک کرده، اما ادامه مسیر، بدون داشتن استعداد و توانایی دشوار است. در میان فرزندان کارگردانها، تهیهکنندگان و بازیگران سینمای ایران، همه موقعیتی مثل باران کوثری، ساعد سهیلی و لیلا حاتمی ندارند. کم استعدادترها، به مرور حذف یا کمکارتر شده و حضورشان در بطن سینمای حرفهای، طولانیمدت و مستمر نبوده است.
پژمان جمشیدی حدود یک دهه است به عنوان بازیگر فعالیت میکند و از روز اول به خاطر سابقه ورزشیاش نقد شده است. حالا و پس از گذشت هفت سال حضور مستمر، این نگاه، نخنما و غیرحرفهای است. میتوان عملکرد او یا انتخابهایش را داوری کرد، اما نمیتوان به دلیل انتخاب حرفه بازیگری به او اعتراض کرد. کجای دنیا، چنین رویهای وجود دارد؟ ستارگان موسیقی، ورزش، مد و حتی سیاستمدارها مقابل دوربین میروند، در صنعت پولساز و جذاب سینما کار میکنند، گاهی موفق هستند و گاه شکست میخورند. از رده خارج میشوند یا با کارنامهای قابل قبول به کارشان ادامه میدهند.
این میزان تنگ نظری مخصوص ماست، ما که اغلبمان حتی بازیهای جمشیدی را روی صحنه تئاتر یا در سینما ندیدهایم و فقط به سریال «پژمان» (سروش صحت) یا فیلم «خوب، بد، جلف» (پیمان قاسمخانی) استناد میکنیم. جمشیدی به همان اندازه که در سینما و تلویزیون کار کرده، در تئاتر هم فعال بوده است. همه تجربههایش به نمایشهای طنز و برای مخاطب گسترده محدود نمیشود. در نمایش «فرانکنشتاین» (ایمان افشاریان) نقشی دشوار را تجربه کرد و در نمایش «یادم تو را فراموش» (ژاله صامتی) مقابل صامتی بازی کرد که روی صحنه و مقابل دوربین بازیگری شش دانگ و تمامعیار است. تجربهگری جمشیدی، در فضایی که بسیاری به فروش فیلمها و نمایشهایش حسادت میکنند و بیحاشیه بودنش، قابل توجه است. او که از دنیای فوتبال به سینما آمده، قاعده بازی را خوب میداند و خودش را رودرروی مخالفان قرار نمیدهد.
قضاوت درباره پژمان جمشیدی، معمولاً با مترهای حرفهای نیست. کمتر کسی به این موضوع توجه میکند که او در سریالهای طنز، دلنشین و شیرین است. در «زیرخاکی» (جلیل سامان) در کنار گوهر خیراندیش و ژاله صامتی مثلثی را شکل داد که اگر نبودند سریال دیده نمیشد. در «جهان با من برقص» (سروش صحت) جنس بازیاش شبیه پژمان در سریال «پژمان» یا فریبرز باغ بیشه «زیرخاکی» نیست. در «هزارتو» (امیرحسین ترابی) نقشش رگههای منفی دارد و در «سوءتفاهم» (احمدرضا معتمدی) سراغ تجربهای متفاوت رفته است. آنهایی که در تئاتر با او کار کردهاند معتقدند منضبط، کوشا و پرتلاش است. برای کارش احترام قائل است و از اینکه در معرض تجربههای سخت قرار بگیرد، ابایی ندارد.
مخالفان حضور پژمان جمشیدی در دنیای بازیگری میتوانند فیلمهای او را تماشا نکنند. به نظر میرسد پس از هفت سال، تخریب کردن فقط انگیزه این بازیگر را برای ادامه این مسیر سخت بیشتر میکند.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.