یکی از مهمترین مشکلات خاص مطبوعات کودک و نوجوان در ایران بیتوجهی به مخاطب است.
سیدعلی کاشفی خوانساری
نویسنده و روزنامه نگار کودک و نوجوان
مطبوعات کودک و نوجوان ایران امروز با مشکلات زیادی روبه رو هستند و بخش زیادی از نقش اجتماعی و تأثیرگذاری خودشان را از دست دادهاند. مشکلات مطبوعات کودک و نوجوان را به چند دسته میتوان تقسیم کرد. بخشی مشکلات جهانی هستند که در این سالها مطبوعات در تمام دنیا با آنها درگیر بودهاند و با رواج هرچه بیشتر اینترنت و شبکههای اجتماعی کارکرد مطبوعات تغییر کرد و بسیاری از مجلهها تعطیل شدند. اما مطبوعات نمردند و توانستند خودشان را با شرایط جدید وفق دهند و نقش تازهای ایفا کنند. امروز دیگر مطبوعات را یک رسانه جمعی نمیدانند و نقش آفرینی عمده مطبوعات در حد رسانههای گروهی است که در حوزههای خاص به حیات خودشان ادامه میدهند و از جمله حوزههایی که هنوز در دنیا مجلههایی برای آنها منتشر میشود حوزه کودک و نوجوان است.
اما بخش دیگری از مشکلات مطبوعات کودک و نوجوان داخلی است و البته شامل تمام مطبوعات ایران میشود. مسائلی مانند بیرغبتی مردم به مطالعه، نهادینه نشدن فرهنگ مطالعه و مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و بالا رفتن قیمت کاغذ که تمام اینها بر مطبوعات کودک و نوجوان تأثیر بیشتری هم گذاشته است. از سوی دیگر بعضی مشکلات خاص مطبوعات کودک و نوجوان ایران است. فضای این مطبوعات تا حد بسیار زیادی دولتی بود و نهادهای دولتی آن را منتشر میکردند و در قید و بند سود و زیان نبودند و برنامهریزی اقتصادی و بازاریابی نداشتند. بازخورد مخاطب برایشان مهم نبود و صدای مخاطب را نشنیدند و متوجه تغییرات مخاطب نشدند و راه خودشان را رفتند و نتیجه این شد که با این مشکلات جدید زمین خوردند. کمبود بودجههای عمومی و دولتی در سازمانهای مختلف تأثیر گذاشته و اولین چیزهایی که تعطیل شده مطبوعات کودک و نوجوان بودند و بعضی مجلهها هم که تعطیل نشدند بهصورت صوری و با تیراژ بسیار پایین و با کاربردهای درون سازمانی منتشر میشوند و فقط در ظاهر ادامه حیات میدهند.
گرچه کاهش تصدی گری دولت و نهادهای عمومی در عرصه فرهنگی یک اتفاق بزرگ و خوب است اما اتفاقاً از آخرین نقاطی که باید دولت از آنجا پا پس بکشد حوزه مطبوعات کودک و نوجوان است. ما همچنان نیازمند حضور نهادهای دولتی هستیم و خوب است که به این موضوع توجه و راهی پیدا شود تا این مطبوعات به حیاتشان ادامه دهند. به طور مثال در مؤسسه سروش مجله سروش نوجوان که بسیار هم مخاطب داشت تعطیل شد اما سروش بزرگسالان و هفتگی همچنان منتشر میشود. نشریهای که زمانی بسیار پرطرفدار و پرتیراژ بوده اما اکنون بدون مخاطب همچنان به انتشار خود ادامه میدهد و در مقابل سروش نوجوان که میتواند مخاطب داشته باشد تعطیل شده است.
در کنار همه این موارد یکی از مهمترین مشکلات خاص مطبوعات کودک و نوجوان در ایران بیتوجهی به مخاطب است. براساس اطلاعات جمعیتی تعداد نوجوانان امروز بسیار بیشتر از کودکان و خردسالان است اما مجلهای برای نوجوانان نداریم و اگر هم نشریهای باشد برای نوجوانان سن پایین و محصلان متوسطه اول است و برای خیل عظیمی از مخاطبان نوجوان که در دوره متوسطه دوم تحصیل میکنند و در بازار کتاب بسیار تأثیر گذارند مجلههای ویژهای نداریم.
کاهش جمعیت کودکان و کاهش نرخ باروری باعث میشود خانوادهها به فرزندی که دارند توجه بیشتری کنند و هزینه بیشتری بپردازند و اگر مجله خوبی منتشر شود میتواند با قیمت بالاتری فروش برود و تأثیرگذار باشد. اما وقتی مجلهها به نیاز مخاطب پاسخ نمیدهند امکان افزایش قیمت هم ندارند.
مجله امروز در دنیا یک محصول مستقل نیست. میوه گیاهی است که آن گیاه ریشه، تنه، ساقه و شاخههای مختلف دارد و میوهاش میتواند مجله باشد. بدون حضور در فضای مجازی و بدون برگزاری کارگاههای آموزشی، ایونتها و باشگاه خوانندگان نمیتوان مجله منتشر کرد. مجلهای که در شبکههای اجتماعی صفحه نداشته باشد نمیتواند بگوید من چرا موفق نیستم. مجلهای که مخاطبانش را تک تک نشناسد و با آنها صحبت نکند و تعامل نداشته باشد نمیتواند بگوید چرا فروش ندارم. آن جاده یک طرفه و از بالا به پایین که مطبوعات میگفتند و مردم میشنیدند خیلی وقت است که به پایان رسیده و مطبوعات بستری است برای حضور، حرف زدن و تعامل مردم و مطبوعات کودک و نوجوان هم درگیر همین مشکلات هستند.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.