تصور سازندگان برنامههای صدا و سیما از کسانی که ممکن است این برنامهها را ببینند اصلاً منطبق با واقعیت نیست.
دکتر عبدالله گیویان
استاد علوم ارتباطات اجتماعی و پژوهشگر حوزه رسانه
وقوع اتفاقاتی که گاهی در برنامههای مختلف صدا و سیما رخ میدهد در کار رسانهای عجیب نیست اما آنچه که عجیب است نحوه سازماندهی فعالیتهای تلویزیون است که منشأ این نوع اتفاقات میشود؛ زمانی که تلویزیون را بهعنوان سیمای ملی معرفی میکنید و مدیریت و مدیرانش جزو کسانی هستند که با معیارهای بسیار خاص دستچین میشوند، اتفاقاتی مانند توهین به یک گروه قومی یا شغلی یا جنسیتی و طبقهای به موضعگیری ملی تبدیل میشود. دقیقاً همان چیزی که پسوند سیما شده است.
مشکل اینجاست که یک سازمان به جای اینکه بگوید من یک رسانهام و این برنامه تهیه کننده و مجری دارد و این مجری یا تهیه کننده و کارگردان است که خطا کرده و باید پاسخگوی این خطا باشد، رسانه ملی شده و با این رویکرد خطای این خطاکاران را باید تمام سازمان به گردن بگیرد و تلویزیون که قرار است صدای ملت باشد و معمولاً اینطور نیست گرفتار میشود.
در واقع سازمان صدا و سیما با نحوه مدیریت بسیار متمرکز مجبور است تمام خطاها را خودش به گردن بگیرد در حالی که اگر غیر از این بود وقتی یک مجری اشتباهی کرده باید خودش این اشتباه را بپذیرد و تاوان آن را بدهد اما وقتی صدا وسیما را تبدیل به نماینده تمام مردم کرده اید باید این خطا را به گردن بگیرید.
برنامههای تلویزیون و رادیو ناظر کیفی داشته و مدیر گروه آن را برای پخش بازبینی میکنند و زمانی که اتفاقاتی مانند آنچه که در برنامه «دستپخت» رخ داد میافتد سؤالی که میشود بحق مطرح کرد این است که چطور افراد ناظر، این مشکلات را متوجه نشده اند؟
چه کسانی این افراد را انتخاب و منصوب کردهاند که گاهی حتی درک اجتماعی و شعور فرهنگی ندارند و مقابل چشمشان به طور مثال توهینی با این شدت و حدت به مشاغلی مانند رانندگان تاکسی، نادیده گرفته میشود؟ بهنظر میرسد مشکل جدی این است که کسانی که در این سازمان برنامهسازی میکنند برای همپالکیهای خودشان و گروهی خاص برنامه میسازند نه برای همه مردم و به همین دلیل دقت نمیکنند که هر حرف و هر برنامه چه تأثیری در جامعه میتواند داشته باشد.
تصور سازندگان برنامههای صدا و سیما از کسانی که ممکن است این برنامهها را ببینند اصلاً منطبق با واقعیت نیست؛ شاید از نظر کسی که این برنامهها را ساخته، اجرا کرده، نظارت و ممیزی کرده و اجازه پخش آن را میدهند بعضی مسائل توهینآمیز و نامناسب نیست.
بنابراین اینجا متوجه یک مشکل ساختاری دیگر میشویم؛ مشکل اینجاست که به نظر میرسد گروهی که از بسیاری از اتفاقات جامعه و اتفاقات جاری زندگی مردم و فرهنگ روزمره مردم اطلاع ندارند بهعنوان مقامات مختلف در صدا و سیما منصوب شدهاند.
تولید یک برنامه کار سادهای نیست و باید برای انجام این کار خصوصیتهایی داشته باشید به همین دلیل اگر قرار باشد برنامهسازان این خصوصیتها را داشته باشند کسانی که این افراد را تأیید و این برنامهها را ممیزی میکنند هم باید این خصوصیات را داشته باشند و در این خصوصیات مشترک باشند؛ از نظر مطالعات فرهنگی فاصلهای که میان فرهنگ رسانه و فرهنگ غیررسمی و رسانههایی از قبیل صدا و سیما وجود دارد منشأ این اتفاقات است که یکی از نتایج آن نداشتن شناخت درست از مخاطب است.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.