آیت الله صانعی بهطور کلی یک نگاه بسیار مثبتی به زنان و جایگاه آنها در مناسبات اجتماعی داشت
سیدعلی میرموسوی
دینپژوه و استاد دانشگاه
آیتالله صانعی را میتوان به معنای واقعی کلمه یک فقیه نواندیش و آزاداندیش دانست که در مجموعه عملکردش به سه مقوله بسیار مهم توجه مستمر و ویژه داشت؛ اول نیازهای واقعی بشر، پس از آن حقوق بشر و در نهایت دردهای بشر.
شخصیت و البته کارنامه ایشان دارای ابعاد مختلفی بود که برجستهترین آنها بعد فقهی است. مرحوم آیتالله صانعی فقیهی بود که فقه را به مثابه دانشی برای تنظیم مناسبات زندگی و کاهش آلام و دردهای بشر و انسانها میدید. همچنین به رابطه بین فقه و زندگی بسیار اهمیت میداد و این دو را هیچگاه از یکدیگر جدا نمیکرد. به عبارتی نزد ایشان مقاصد و اهداف اصلی شریعت بیش از ظواهر و صورت آن دارای اهمیت بود.
از همین منظر هم در رویههای فقهی خودشان به عقل و رویههای عقلانی هم اهمیت ویژهای میدادند و از کسانی بودند که دغدغه عقلانیسازی اجتهاد را داشتند. به این معنا که در پی آن بودند که فهمی از دین ارائه کنند که با یافتههای عقلی همسو باشد و در تعارض به عقلانیت و منطق روز قرار نگیرد و همچنین مهمتر از آن بتواند پاسخگوی نیازهای واقعی انسان در شرایطی باشد که بشر در آن قرار میگیرد.
از همینرو بود که در اندیشه فقهی ایشان پرداختن به مشکلات اجتماعی و مسائلی که پیش روی جامعه قرار میگرفت جای بسیار ویژه و ممتازی داشت. در این بین میتوان از مجموعه آرای فقهی ایشان به روشنی نتیجه گرفت که یکی از مهمترین اصول مورد توجه ایشان تحقق عدالت و نفی تبعیض بود. یعنی ایشان سعی و تلاش زیادی داشت تا عدالت را به مثابه یک قاعده در فقه مورد توجه قرار بدهد. در همین راستا بود که شاهد بازنگری ایشان در برخی احکام فقهی و شرعی بودیم و گامهایی بسیار مهم برای نفی تبعیض و خصوصاً نفی تبعیض جنسیتی و به رسمیت شناختن حقوق زنان برداشت. ایشان بهطور کلی یک نگاه بسیار مثبتی به زنان و جایگاه آنها در مناسبات اجتماعی داشت که این نگاه در شرایط دهههای اخیر کشور دارای اهمیت بسیار زیادی است. چرا که مسأله حقوق زنان یکی از مشکلات جدی جامعه ماست. بر همین مبناست که مرحوم آیتالله صانعی احکام نوآورانهای در مباحثی چون تساوی دیه زن و مرد، تساوی ارث زن و مرد، سن بلوغ دختران و نظایر آن داشت و به همین دلیل هم هست که ایشان سهم بسیار برجستهای در ارتقای حقوق زنان در چارچوب نگرش فقهی داشتند. از نظری میتوان گفت ایشان همان رویهای را که مرحوم امام(ره) در نواندیشی در برخی احکام مانند حکم شطرنج داشتند پیگیری میکرد. چرا که حضرت امام(ره) هم در جاهای زیادی به اجتهاد مصطلح پایبند نمیماند و دست به نوآوریهایی میزد.
بعد دیگر کارنامه و شخصیت آیتالله صانعی ابعاد سیاسی و اجتماعی ایشان است. آیتالله صانعی یک احساس مسئولیتی نسبت به دردها، ستمها و نابرابریهای اجتماعی و سیاسی داشت و نسبت به سرنوشت جامعه خودش از این حیث بیتفاوت نبود. از همان دوران قبل از انقلاب که مبارزه با استبداد یکی از اصول زندگی ایشان بود، همچنان این مسیر را در همه زندگی ادامه داد و پیوند و ارتباط خویش با جامعه را هیچگاه قطع نکرد. به عبارتی در تمام این چهل سال سعی کرد یک فقیه مردمی باقی بماند و همواره در موضع دفاع از حقوق قشرهای مختلف مردم باشد. به طور خلاصه باید گفت که ایشان همواره بر داشتن یک نوع نگرش دموکراتیک به حکومت پایبند ماند و در مراحل مختلف همواره دفاع از حقوق مردم را بر هر مقوله و موضع دیگری مقدم میدانست.
در این میان باید به ابعاد اخلاقی شخصیت ایشان هم اشاره شود. در زندگی شخصی ایشان خوی تواضع و فروتنی و سادهزیستی و دوری از تشریفات و تکلفات مرسوم طی سالهای اخیر بسیار برجسته بود. یعنی به همان شکل که در مواضع سیاسی و اجتماعی خود همواره نگاه به سمت مردم داشت، در زندگی شخصی خود نیز میکوشید که ارتباطی مستمر و مستقیم با مردم داشته باشد و فضای محدودکنندهای از این حیث برای خویش ایجاد نکند. اما امروز که فقدان آیتالله صانعی را تجربه میکنیم میراث همه این کارنامه او، راهی است که با دیدگاه نوگرایانه خویش در فقه و نسبت دادن آن به مسائل روز جامعه گشود. راهی که نه تنها با این فقدان مسدود نمیگردد بلکه قطعاً در آینده توسط شاگران مستقیم و غیرمستقیم مکتب فکری وی و دیگر علمای نوگرای دینی پیموده خواهد شد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.