زرین زردار- عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
این روزها در تلویزیون شاهد استفاده مجریان از ماسک هستیم اما از طرفی برنامههایی مانند «دورهمی» بدون رعایت پروتکلها و با حضور تماشاچیانی که ماسک ندارند اجرا و پخش میشوند. تلویزیون به اقتضای فعالیتش و حداقل در تجربههای اخیر و به خصوص از زمانی که شروع به تأمین مالی برنامههایش از مسیر تبلیغات کرد پر از این تضادها بوده است.
در این شرایط راهکار درست این است که برنامههای سرگرمکننده را بدون حضور تماشاچی برگزار کنیم هر چند که به برنامه لطمه خواهد زد. این اتفاق در تمام دنیا افتاده و تاک شوهای پرمخاطب دنیا و شوهای تلویزیونی مشهور مخاطبان داخل استودیو را حذف کردهاند. اما این اتفاق در ایران و در تلویزیون ایران نیفتاده است چون انگار این دشمن نامرئی هنوز برای ما جدی تلقی نشده و سلامت مردم در اولویت اول ما قرار نگرفته است.
ما هنوز در تعارف با کووید ۱۹ هستیم . با گذاشتن این تصاویر در کنار بعضی اظهارنظرها به این نتیجه میرسیم که به نظر میرسد عزمی وجود دارد که شرایط را عادی نشان دهد و به همین دلیل برنامه سازان در این تناقض قرار گرفتهاند. تناقض این که باید مطابق شرایط عادی رفتار کرد در حالی که همه میدانیم شرایط غیرعادی است.
چیزی که بهعنوان تناقض در تلویزیون میبینیم محصول این نگاه است و
نتیجهاش این است که بخش زیادی از افراد بحران را جدی تلقی نمیکنند. در صورتی که
اگر این تغییر را در تلویزیون ببینیم که مجری با این
که اصولاً باید صورتش دیده شود خیلی جدی ماسک میزند تأثیر عمیقتری
بر مخاطب میگذارد و متوجه میشود بحران جدی است و وقتی بر حیاتیترین چیزهایی که
برای پخش تلویزیونی واجب است تأثیر گذاشته پس زندگی ما هم باید تحت تأثیر تغییر
شرایط متحول شده و سبک زندگیمان باید تغییر پیدا کند.
وقتی مخاطب میبیند که برنامه سرگرمکننده تولید میشود و برای این که به برنامه لطمه نخورد پروتکلها کنار گذاشته میشود، ناخودآگاه
احساس میکند دوست دارد فشار را از روی ذهنش بردارد. صحبت از یک تأثیر روانی است.
همه ما دوست داریم به شرایط عادی و زندگی بدون ماسک برگردیم و طبیعی است که بهصورت
گزینشی دنبال شواهدی بگردیم که به ما بگوید اوضاع عادی میشود. انسانها دنبال نقطه امید میگردند و تبلیغات تلویزیونی و برنامههایی
مانند «دورهمی» نشان میدهد میتوانیم کورسوها را به صورت گزینشی در تلویزیون
پیدا کنیم. با پخش این تصاویر هم الگوسازی غلط اتفاق میافتد و هم ضد تبلیغ انجام
میشود.
چند سال پیش مطالعهای درباره یکی از شبکههای تلویزیونی انجام و
منتشر شد که در آن از مدیران خواسته بودند اهداف کوتاه مدت شبکه را براساس اولویتشان
رتبهبندی کنند. محتوا، تجهیزات، تکنولوژیهای جدید و مخاطب هم بین این اولویتها
بود. در بین این اهداف کوتاه
مدت مخاطب رتبه ۱۲ را گرفته و آخرین بود.
در این شرایط بسیار طبیعی است که مخاطب و نیازهایش دیده نشود.ما مدتها درگیر این وضعیت و شیوع بیماری کرونا خواهیم بود بنابراین وقت آن است که رسانههای ما خودشان را با این وضعیت تطبیق دهند. شاید نتوانیم به این زودیها برنامههای قبلی را تولید کنیم و باید به سمت دیگری حرکت کنیم. نشان دادن اینکه مسأله جدی است کمک میکند زودتر از این بحران خارج شویم.
وقتی شبکهای از برنامهای پرمخاطب میگذرد این هشدار جدی را به جامعه میدهد که مسأله جدی است و ما با تمام منافع مادی و معنوی این برنامه تصمیم گرفتیم آن را تعطیلش کنیم و مخاطب متوجه میشود که اگر شبکهای از منافعش میگذرد یعنی ما هم باید از بسیاری چیزها چشم پوشی کنیم چون با بحران واقعی مواجه هستیم.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.