احمد خرم -فعال سیاسی
این مسأله که نشر اخبار کذب و شایعات بدون اساس فقط میتواند تأثیری مقطعی و موقت به نفع ناشران داشته باشد، واقعیتی است که از اثبات عملی آن سالهاست میگذرد. شایعهسازی هر چند میتواند در کوتاه مدت به نفع سازندگان باشد اما در دراز مدت آثاری سوء برای همه جامعه به همراه خواهد داشت. آخرین نمونه این موارد، بحث قلب و تغییر هدفمند اخبار مربوط به یک ملک متعلق به نهاد ریاست جمهوری در محله جماران است که به شخص رئیس جمهوری نسبت داده شد.
در این دست موارد البته میتوان به موضوعات حقوقی و اشکالاتی در اجرای قانون در قبال ساخت این دست شایعات پرداخت که خود بحثی مفصل میطلبد. اما فارغ از مسائل حقوقی و قانونی، از منظر سیاسی و اجتماعی نیز این موضوعات اهمیت زیادی دارند. خصوصاً وقتی به دامنه تأثیر آنها توجه شود. در همین مورد مربوط به ساختمان نهاد ریاست جمهوری هر چند در نهایت انتساب ملک مذکور به شخص رئیس جمهوری به صورت رسمی تکذیب شد اما بعید است که آن تکذیبیه تأثیر اصل شایعه را در افکار عمومی از بین ببرد و به اندازه خبر کذبی که منتشر شده بود، مورد توجه جامعه قرار بگیرد.
به عبارت دقیقتر به دلایل متعددی، تکذیبیههای رسمی به هیچ عنوان تأثیری همپای شایعات ندارند و آنچه در نهایت در ذهن جامعه به عنوان واقعیت پذیرفته میشود، شایعه منتشر شده است نه تکذیبیه ناظر به آن.
بعید نیست که سازندگان شایعات مختلف درست با وقوف به همین واقعیت دست به اقدامات خود بزنند و خیال کنند که در نهایت برنده بازی آنها خواهند بود. اما این نقطه، پایان این داستان نیست. چرا که مجموعه و سلسله این شایعات مانند قطرات آبی که به مرور زمان باعث تغییر شکل سنگهای سخت میشوند، در طول دورههای مختلف زمینهساز سایش و فرسایش اعتماد عمومی میگردند. این درست همان نقطهای است که چالش ایجاد شده توسط گروههای شایعهساز، علیه منافع خود آنها نیز عمل میکند چرا که تغییر شأن شایعه و واقعیت در یک جامعه، کلیت جامعه را به خطر میاندازد و در درازمدت منافعی برای هیچ گروهی باقی نمیگذارد. از بین رفتن گروههای مرجع، فرسایش اعتماد عمومی، تعمیق حس فساد و تبعیض سیستماتیک و افزایش احساس بیپناهی اجتماعی در بین مردم از جمله بدیهیترین و واضحترین ثمرات بهکارگیری این دست روشها در سیاستورزی برخی گروههاست.
به طور مثال جامعه از خودش میپرسد که چطور باید به صندوق رأیی اعتماد کند که فرد خارج شده از آن، در میان تمام مشکلات اقتصادی جامعه این گونه به فکر منافع شخصی خود است؟ آیا تثبیت این سؤال در ذهن جامعه و ایجاد چنین تردیدی تنها منافع رقبای سیاسی شایعهسازان را هدف میگیرد و یا اینکه آثارش ناظر به کل حاکمیت خواهد بود؟
واقعیت این است که ساخت یک شایعه و انتشار آن کاری نه چندان سخت و البته قابل کنترل است. اما کنترل دامنه واکنشها به آن شایعه بعد از انتشار دیگر کاری نشدنی است. وقتی هم که ما با انباشتی از شایعات مختلف در طول زمان مواجه هستیم این موضوع پررنگتر میشود. با این توصیف اگر فکری برای پایان دادن به این روشها نشود، بعید است راهی برای کنترل آثار سوء آن در آینده پیدا شود.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.