۞مرکز مشاوره حال خوب
دکتر کبری درویش پیشه ؛ مشاور خانواده و زوج درمانگر (حضوری و تلفنی ) تلفن هماهنگی و تعیین وقت:09102904758

موقعیت شما : صفحه اصلی » انتخابات » پژوهش » جامعه » علم و دانش » مقاله و یادداشت
  • شناسه : 1231
  • ۲۲ تیر ۱۳۹۸ - ۹:۰۶
  • ارسال توسط :
رسانه­ های آزاد، ستون انتخابات پرشور مردمی
رسانه­ های آزاد، ستون انتخابات پرشور مردمی

رسانه­ های آزاد، ستون انتخابات پرشور مردمی

مشارکت سیاسی درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی از عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی سیاسی است.

  • توحید صمدی دانشجوی دکتری علوم سیاسی

چکیده:

در عصر حاضر گسترش و شیوع وسایل ارتباط جمعی با رسانه­های گروهی از قبیل تلویزیون، مطبوعات، شبکه­ های اجتماعی به حدی رسیده زیاد شده که این عصر را عصر ارتباطات نامیده ­اند. که برخی از این وسایل ارتباط جمعی در شکل­ دهی و جهت دادن به نگرش و باور و افکار جامعه و همچنین تولید، بستری مناسب در عرصه فرهنگ- سیاست- ورزشی و غیره نقش انکار ناپذیری دارند. بطوری که این رسانه ­ها تاثیر خود را از دست خواهند داد. رسانه­های گروهی نقش بسزایی در آگاهی دادن و اطلاع رسانی به افراد جامعه دارند. رسانه­ ها یکی از وسایل ایجاد تغییرات در جوامع بشری محسوب می­شوند که این روند به تسریع مشارکت اجتماعی خواهند انجامید. کنش­ ها و واکنش ­ها را جهت دار و متناسب با دیگر ابعاد جامعه بسازد. اهمیت و نقش رسانه ­ها برای دولت­ ها چنان مهم است و با ارزش هستند که تمامی دولت­ها تلاش خود را در بکارگیری این وسایل ارتباطی برای تحکیم و تثبیت حاکمیت خود بکار گیرند. در این مقاله به نقش رسانه­های آزاد برای هر چه بیشتر شدن مشارکت اجتماعی پرداخته ­ایم.

واژگان کلیدی: مشارکت اجتماعی و سیاسی، انتخابات، رسانه، فرهنگ سیاسی

مقدمه:

مشارکت سیاسی درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی از عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی سیاسی است.

بطور اجتناب ناپذیری مشارکت سیاسی با اجتماعی شدن رابطه­ ای نزدیک دارد، مشارکت اجتماعی از لحاظ تاریخی به زمان اولین اجتماعات بشری برمی­ گردد چون همین که نخستین اجتماعات مانند: خانواده، طایفه، قبیله، روستا و دهکده شکل گرفت و پیوستگی­ های دیگر و اولین ارتباطات اجتماعی بین انسان­ های اولیه به وجود آمد که همین مساله باعث شد افراد یک اجتماع از حال و روز هم به وسیله وسایل ارتباطی و… باخبر شوند و نسبت به یکدیگر احساس همدردی، همدلی، یگانگی و همبستگی کنند. بنابراین بین این افراداعتماد نسبت به یکدیگر به وجود آمد، اینگونه بود که مشارکت اجتماعی در سطحی بسیار ساده­ای، شکل گرفت و موجب شد تا در مقابل تهاجم حیوانات وحشی و بیگانگان متحد شوند و به مبارزه علیه آنان برخیزند به مرور زمان این اجتماعات توانستند به پیشرفت­های اجتماعی نائل آیند و روز به روز بر دامنه آن بیفزاید.

نظریات مطرح شده در تعریف مشارکت سیاسی و اجتماعی می­ گویند: اگر انسان راموجودی فطرتا اجتماعی بدانیم باید میل و علاقه او را نسبت به دخیل بودن در سرنوشت اجتماعی خویش، از ویژگی­های ذاتی وی به حساب آوریم. حاکمیت انسان بر سرنوشت اجتماعی خویش، یکی از اولین دغدغه­ های او پس از ورود به جامعه بوده است که در گذر زمان، ابعاد و پیچیدگی تازه پیدا کرده است.در قرآن کریم بطور صریح به این موارد اشاره شده است. مثل: سوره رعد- آیه ۱۱ “اِنَّ الله لا یُغَیَّرُ ما بِقَومٍ حَتَّی یُغَیَّروا ما بأنفُسِهِم” «خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی­دهد، مگر آنکه آن قوم خود سرنوشت خود را تغییر دهند». یا دانشمند «آلن پیرفیت» در کتاب دیباچه اثر دسته جمعی و مشارکت چیست، می­ نویسد: مشارکت به مورد مشورت قرار گرفتن قبل از تصمیم­گیری را گویند. به نحوی که اظهار نظر شخصی و اعمال مراقبت در جریان اجرایی این تصمیم و تحول نتایج آن امکان داشته باشد. با توجه به اهمیت رسانه ­های جمعی در عصر ارتباطات، در کشورهای مختلف و ایران بویژه در سال­های اخیر، مطالعه آن به عنوان یک مقوله مهم در جامعه شناسی و علم سیاست مورد تاکید قرار گرفته است و در اکثر رشته­ های علوم اجتماعی به آن توجه کافی شده است؟ چرا که اساس تبلیغات، ارتباطات و روابط عمومی بر پایه شناخت وضعیت افکار عمومی چگونگی مشارکت دادن آنهاست. در این مقاله ابتدا تاریخچه ­ای از پیدایش و همچنین گسترش رسانه­ها ارائه خواهیم داد و در ادامه به نقش رسانه ­ها در به وجود آوردن مشارکت سیاسی و اجتماعی می­پردازیم و پس از آن پدیده­های نوظهور ارتباطات برخواهیم شمرد و نیز نقش رسانه ­ها در بیان سطح بینش سیاسی مردم اشاره خواهیم کرد.

لیپست (۱۹۶۰) جامعه شناس سوئدی در کتاب خود به نام انسان شناسی، تلاش می­کند تا در دو سطح توصیف و تبیین، مدل نسبتاً جامعی از عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت سیاسی و شرکت در انتخابات ارائه کند. به گفته وی، الگوی شرکت در انتخابات در اکثر کشورها یکسان است. بدین صورت که مردان بیشتر از زنان، آموزش دیده­ها بیشتر از کمتر آموزش دیده­ها، شهرنشینان بیشتر از روستاییان، ۳۵-۵۵ ساله­ها بیشتر از جوانان و پیران، متأهلان بیش تر از مجردان، افراد دارای منزلت اجتماعی بالا بیشتر از افراد دارای منزلت اجتماعی پایین، اعضای سازمان­های مختلف بیش از غیرعضوها در انتخابات شرکت می­نمایند. (کاظمی­ پور،۱۳۸۸:۲۱۸-۲۱۷) این محقق عوامل اجتماعی موثر بر میزان شرکت در انتخابات را به شرح زیر دسته بندی نموده است:

۱) ارتباط سیاست­های دولت با فرد: یعنی اینکه علایق و منافع فرد تا چه حد در معرض تأثیر سیاست­های دولت است: الف- وابستگی به حکومت به عنوان کارمند آن. ب- در معرض فشار اقتصادی ناشی از اعمال دولت قرار گرفتن. پ- در معرض محدودیت­های اقتصادی حکومتی بودن ج- دارا بودن ارزش­های اختلاقی- مذهبی متأثر از سیاست­های دولت د- دسترسی بر حقوق سیاسی مرتبط ر- وضعیت­های عمومی بحرانی

۲) فشارگروهی برای رأی دادن: یعنی فرد برای رأی دادن چه میزان در معرض فشارهای اجتماعی سوق دهنده است: الف- محرومیت از مزایای اجتماعی و بیگانگی ب- قوت و قدرت سازمان سیاسی طبقات پ- میزان تماس­های اجتماعی ج- هنجارهای گروهی مخالف با رأی دادن.(خوش­فرم،۱۲۵:۱۳۸۷) متغیرهای موردنظر لیپست در تبیین مشارکت سیاسی را می­توان در سه دسته کلی تقسیم بندی کرد: ۱- موقعیت اقتصادی خانواده که متغیرهایی چون سطح درآمد، شغل، محل سکونت و منزلت را دربر می­گیرد. این متغیرها از نظر لیپست به عنوان متغیرهایی پایه­ای عمل می­کنند که به طور غیرمستقیم از طریق برخی متغیرهای دیرگ نظیر ایدئولوژی سیاسی، عضویت حزبی و … رفتار سیاسی افراد را تحت تأثیر قرار می­دهند. ۲- موقعیت‌های اجتماعی فرد که متغیرهایی چون وضعیت تأهل، مشارکت در نهادهای سیاسی- اجتماعی، شهری یا روستایی بودن، مهاجر یا بومی بودن، سطح تحصیلات و میانسال یا جوان بودن را در بر می­گیرد. ۳- موقعیت سیاسی- مذهبی فرد که متغیرهای این دو وجه تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. متغیرهایی چون ایدئولوژی سیاسی فرد که ارتباط تنگاتنگی با میزان مذهبی بودن دارد، به نوبه خود متأثیر از ویژگی سیاسی خانواده نیز هست. (هاشمی و دیگران،۲۰۶:۱۳۸۸)

لرنر در تبیین علل مشارکت سیاسی، مدل خود را براساس طرح بسیج اجتماعی که برای اولین بار از سوی کارل دویچ به کار برده شد، بیان می­کند. بسیج اجتماعی در مطالعات دویچ عبارت است از یک فرآیند تغییر بنیادی در مجموعه کل نظام سنتی در جهت یک جامعه مدرن که شاخص­های عمده آن تحرک اجتماعی و پیدایش انسان نوگرا است. لرنر استدلال می­کند که بسیج اجتماعی زمانی در جوامع تحقق می­ یابد که فرد در جامعه سنتی آمادگی همگرایی و ادغام با محیط­ های متفاوت را داشته باشد و تغییرات روانی لازم در آن ایجاد شود تا فرد بتواند خود را با آن همساز نماید. در صورت تحقق چنین شرایطی است که انسان سنتی خود را با زندگی مدرن منطبق کرده و تحقق بسیج اجتماعی در ساختار سنتی را تسهیل می­کند. لرنر همچنین اضافه می­کند که در انسان دو خصلت ویژه وجود دارد که سبب می­شود تا آنها با دیگران همگرا شوند. یکی از این خصوصیات شباهتی است که فرد با دیگران دارد و دیگری گرایش به شبیه بودن فرد با دیگران است. در نتیجه، لرنر استنباط می­کند که بسیج اجتماعی زمانی گسترش می­ یابد که افراد همدلی بالایی داشته باشند. (کواسمی،۱۳۷۵: ۱۶-۱۷) به اعتقاد لرنر همدلی عبارت است از توانایی فرد در تصور خویش در نقش دیگران. (ازکیا،۶۸:۱۳۷۴) در واقع با پیدایش چنین ظرفیتی انسان می­تواند پذیرای ایفای نقش ­ها و روابط جدید در جامعه باشد و خود را به صورت رایگان در تشکیلات نو و سازمان­های جدید قرار دهد و از تعهدات سابق عدول کند و از طریق مشارکت درخواست­های سیاسی نماید. از این رو، لرنر علل مشارکت سیاسی را در بسیج اجتماعی جستجو می­کند که عامل نخست در تکوین و گسترش آن، صنعت و شهرنشینی است و بعد از پیدایش آن دو، نرخ سوادآموزی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی (به لحاظ کاهش ارتباطات چهره به چهره) افزایش می یابد. زیرا نیازهای ارتباطی از سوی سازمان های بروکراتیک، مطبوعات، رادیو، سینما و … برطرف می شود.لذا برای استفاده از وسایل ارتباط جمعی کسب سواد، ضروری به نظر می­رسد. چنانکه با افزایش نرخ باسواداران گرایش به سوی وسایل ارتباط جمعی نیز فزونی می­یابد و هر جامعه­ای که با تحولات ارتباطی مواجه شده باشد، تشکلات مشارکتی (به خصوص شرکت در رأی گیری) در آن جامعه گسترش می­یابد. (کواسمی،۱۷:۱۳۷۵)

میلبراث و گوئل در تبیین مشارکت سیاسی از هفت عامل عمده نام می­برند. این عوامل شامل محرک (انگیزه سیاسی)، موقعیت (پایگاه) اجتماعی، ویژگی­های شخصیتی، محیط سیاسی، مهارت، منابع و تعهد می­باشد. ۱- محرک (انگیزه سیاسی): منظور این دو دانشمند از محرک سیاسی، عواملی از قبیل مناظره­های سیاسی، تعلق خاطر نسبت به یک سازمان، درگیری در فعالیت­های سیاسی و دسترسی به اطلاعات درست و … می­باشد. هرچه افراد بیشتر در معرض چنین محرک­های سیاسی قرار گیرند به همان اندازه میزان مشارکت سیاسی آنها بالا می­ رود. ۲- موقعیت (پایگاه) اجتماعی: از نظر این دو اندیشمند پایگاه اجتماعی با شاخص­هایی چون میزان تحصیلات، موقعیت محل سکونت، تعلق طبقاتی و قومیت سنجیده می­شود و افراد با پایگاه اجتماعی بالاتر بیشتر علاقمند به شرکت در مسائل سیاسی هستند. ۳- ویژگی­های شخصیتی: منظور از ویژگی­های شخصیتی عبارت است از، خصوصیاتی چون اجتماعی بودن، برونگرایی و … افرادی با خصوصیات مذکور، بیشتر خود را درگیر مسائل سیاسی می­کنند. ۴- محیط سیاسی: عبارت است از محیطی که افراد در آن به سر می­برند. برای مثال فرهنگ سیاسی معینی می­تواند افراد را نسبت به مشارکت در مسائل سیاسی تشویق کرده و یا او را باز دارد. ۵- مهارت: شامل توانایی تحلیل قدرت، سازمان دهی، مهارت در سخنرانی و خطابه می­باشد. افراد با ویژگی­های مهارتی فوق از توان مشارکت سیاسی بالایی نسبت به بقیه برخوردارند. ۶- منابع: به عقیده این دو محقق، منابع، اشاره به منابع مالی (کمک پولی) و کمک­های غیرنقدی دارد کهمی­تواند در قالب تماس­ها و روابط افراد با دولتمردان و سران احزاب باشد که بر مشارکت سیاسی افراد تأثیر می­گذارد. ۷- تعهد: منظور از تعهد تعلق خاطر نسبت به یک سازمان، گروه، حزب یا فرد خاصی است که این پیوند و دلبستگی نسب به موارد مذکور بر مشارکت سیاسی افراد تأثیر قابل ملاحظه­ای دارد. (خوش­فر،۱۳۸۷: ۱۲۷-۱۲۸) میلبراث و گوئل معتقدند که مدارک و شواهد فراوان و گسترده­ای وجود دارد که مشارکت سیاسی در تمام سطوح بر طبق پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات، شغل، جنسیت، سن، مذهب، قومیت، ناحیه و محل سکونت، شخصیت و محیط سیاسی یا زمینه ای که در آن مشارکت صورت می­ گیرد فرق می ­کند.

تاریخچه رسانه ­ها

در هر کشوری مطبوعات در خور ایجاد یک فعالیتی در یک برهه از تاریخ آن کشور بوجود آمده است. مثلا در زمان جنگ ناپلئون، خبرهای شکست و نابودی ارتش ناپلئون در ژوئن ۱۸۱۵ میلادی در واترلو توسط ماشین­های چاپ سیلندری چاپ شدند با پیشرفت ماشین آلات چاپ از تاریخ تاسیس شرکت فابریک آگسبورگ[۱]تا حالا نشریات زیادی در دنیا به چاپ رسیده است. روزنامه امروز در چهارصدمین سال تولد خود به رسانه­ای تبدیل شده است که از جنبه شیوه­ های عرضه روزنامه نگارانه مطالب بسیار ثروتمند است بسیار آسان خوانده می ­شود از تصویر و صفحه آرایی مطلوبی برخوردار شده است که بیش از یک میلیارد نسخه از آن در ۲۰۰ کشور حضور دارد.روزنامه ارتباط ایارلیشن در ماه ژوئن در سال ۱۶۰۵ در شهر لستراسبورگ آلمان آن زمان و فرانسه امروز پا به عرصه وجود نهاد و این نشریه نخستین روزنامه در جهان نبوده است ولی اولین نشریه عمومی است که اختصاص به اخبار دربار پادشاه دولت محلی و مدح این و آن نداشت و همه گونه مطالب درباره هرکس را که احساس می­کرد کاری کرده و یا این که می توانسته کاری کند ولی نکرده بود منتشر می­ ساخت و نشریه­ای بود با قیمت معین جهت فروش، تاریخچه انتشار که باز قدیمی­تر روزنامه اکتادیوما در زمان حکومت زولیوس سزار (دوهزار و اندی سال پیش) که درج تصمیمات سزار را در آن درج می­کرد. در ایران در سده سوم میلادی با انتشار توسط اردشیر بابکان- کارنامه­ای تحت عنوان «روزنامک (ک=ه)» فعالیت­های و اخبار دربار در آن درج و انتشار می­شد که یک نوع خبرگزاری دولتی حساب می­شد. از سال ۱۷۰۱ میلادی روزنامه نگاری امری عادی و به تدریج به صورت یک حرفه درآمد و دارای اصول قاعده شد و بعدها به عنوان رُکن یا قوه چهارم دموکراسی نام گرفت.

تاریخچه پیدایش واژه فضای مجازی 

فضای مجازی در واقع نامی است که تعداد زیادی از کاربردهای امروز فناوری­های جدید ارتباطی را در برمی­ گیرد، این نام نخستین بار بوسیله شخصی بنام “ویلیام گیبسون”در رمان نورومانس(۱۹۸۴) ابداع شد. کلمه فضای مجازی (سایبر اسپیس) از درون کلمه سایبر نتیکس[۲] که در سال ۱۹۴۸ بوسیله نوربرت وینر ابداع شده پدید آمد.

در اینجا ابتدا به نقش رسانه­های آزاد در مشارکت سیاسی و اینکه به چه مقداری است باید پرداخت. اساسا در جوامعی که ما زندگی می­کنیم نباید نقش رسانه­ها و ارتباط آن با زندگی مردم جدا دانست بطوریکه رسانه­ها را به عنوان رکن چهارم از دموکراسی یاد کرده­اند، رکنی که از یک طرف با مردم و از طرفی با حکومت در ارتباط است. که نقش رسانه­ها در مشارکت در همین بین معنا پیدا می­کند.

به جرأت می­توان گفت رسانه­های آزاد ستون مشارکت پرشور مردمی در انتخابات و دموکراسی هستند. به غیر اینها عواملی دیگر نیز در مشارکت مردم نقش دارند که در ایجاد مشارکت سیاسی لوازم گوناگونی نیاز است. از جمله آن لوازم، ابتدا موضوع یا محملی خاص برای مشارکت دوم کارگزاران و متولیان صالح و امین مشارکت یعنی کسانی که برای مشارکت برنامه­ریزی و سازماندهی می­کنند. سومین عامل شهروندان و در آخر کانال­های اتصال بین کارگزاران و شهروندان که این کانال­ها در مشارکت­های گسترده و نوین رابط رسانه­ها هستند. بدین معنا که رسانه­ها توده­ ها را بسیج می­ کنند تا اندیشه­های جدید و تکنیک­های مدرن را بپذیرند و از سوی دیگر ساختار سیاسی باثبات و پایداری را بنا کنند که در آن ساختار، محیط اجتماعی همگون و شایسته­ای پدید آید. البته یکی از وظایف رسانه­ها به تصویر کشاندن واقعیت­های سیاسی و اجتماعی است. برخی منتقدان اصحاب رسانه­ای معتقدند: نهادهای قدرت نگاه دشمن انگارانه­ای به رسانه­ها دارند. رسانه­ها در هر کشوری اساسی­ترین نقش را در ارتقای مشارکت سیاسی مردم در جامعه دارند، وسایل ارتباطی جمعی امروزه به عنوان یکی از ارکان حکومتی مطرح است و این خود نشان از ارتباط و تاثیر رسانه­ها بر مردم و حکومت است بدون بهره­گیری از وسایل ارتباطی نظام­های سیاسی در به نظم بخشیدن به جامعه و مشارکت دادن مردم در زندگی سیاسی نخواهند بود. رسانه­ها در متحد کردن مردم- واداشتن آنها به مشارکت در طرح­های توسعه ملی- به تصویر کشیدن درست واقعیت­های سیاسی و اجتماعی یا حفظ آنها- توسعه ـ آگاهی­های فکری و سیاسی جامعه- بحران سازی و بحران زایی- اعتدال سیاسی و غیره نقش سیاسی بسیار مهمی دارند.در مقابله با تهاجم فرهنگی باز نقش رسانه ­ها قابل توجه است. ذهن مردم ما از طرف هزاران رسانه و ابزار اطلاع رسانی بیگانه بمباران می­شود. می­توان گفت که یک جنگ تمام عیار رسانه­ای در جریان است که می­خواهد مردم ما را از تداوم اصلاحات و بهتر شدن امور نا امید کند. عده­ای فریب خورده یا منفعت طلب در داخل هم صدا با دشمنان خارجی بر طبل تخریب و نا امید کردن مردم از دولت اعتدال ولی بی اثر نمایاندن صندوق­های رای می­کوبند و نمی­گذارند مردم اطلاعات موثق و صحیح بدست بیاورند. برای موفقیت در این عرصه، در اختیار داشتن ابزار تبلیغاتی ضروری است. قرن حاضر، قرن سیطره ابزار تبلیغ و وسایل ارتباط جمعی است. مشارکت در زندگی سیاسی از جمله عضویت در احزاب، مشارکت در انتخابات و ایجاد ارتباط متقابل با سیاستمداران ایجاب می­کند که مردم به رسانه­های گروهی دسترسی داشته باشند. رسانه­ها می­توانند به اطلاع رسانی درباره دیدگاه­ های طیف­های مختلف فکری و سیاسی پرداخته و سطح سواد سیاسی و قدرت تجزیه و تحلیل مردم را بالا ببرند. این نقش از طریق رصد دقیق رخدادها، بویزه در آستانه هر انتخابات می­تواند به بهترین نحو ایفا شود.بطور منطقی از رسانه ­ها انتظار می­رود که عینی­گرایی، قانون­گرایی و انصاف در اطلاع رسانی را رعایت کنند. رسانه ­ها می­توانند شور و نشاط سیاسی در جامعه ایجاد کنند. برای ایجاد روحیه نشاط و شور سیاسی، رسانه­ها نیازمند اطلاعات از عملکردها بویژه عملکرد دستگاه­های دولتی هستند. در صورتی که این امکان برای آنها فراهم نباشد نمی ­توان انتظار افزایش انگیزه سیاسی و ایجاد ترک سیاسی در گروه­های مختلف را داشت. از سویی دیگر به دلیل ایفای نقش جایگزین توسط رسانه­ها در ایران و انجام برخی از فعالیت­ ها و موضع گیری­هایی که عموما از فعالان سیاسی انتظار می­ رود، رسانه­ها همواره در معرض آسیب­ها وآفت­های جدی در آستانه هر انتخاباتی بوده­اند. با مطالعه تاریخ مطبوعات و رسانه در ایران پی می­بریم که این رسانه­ های جمعی بوده ­اند که در پاره­ای از موارد جای خالی احزاب و نهادها وتشکل­های سیاسی و مدنی و صنفی را پر کرده­اند و رسانه نگارها بجای فعالان سیاسی نشسته­ اند و کار رسانه­ای در ایران مساوی کار و کنش سیاسی انگاشته شده است در حالیکه این دو مقوله­ای جدا از هم هستند.

مشارکت سیاسی و انتخابات

در دیدگاه­های جدید سیاسی،متعارف و متداول­ترین نوع مشارکت سیاسی شهروندان ویکی از ارکان اصلی دموکراسی « مشارکت انتخاباتی » است. (بودن و بوریکو،۷۳:۱۳۸۵)انتخابات ابزاری است که به وسیله آن می­توان اراده شهروندان را در شکل­گیری نهادهای سیاسی وگزینش صاحبان اقتدارسیاسی مداخله داد. از طریق انتخابات رأی دهنده، ضمن رأی دادن که عملی سیاسی و حقوقی محسوب می­ شود، درحقیقت با برگزیدن نماینده یا نمایندگان در اداره امور سیاسی جامعه خود مشارکت می­کند. در واقع از طریق انتخابات است که اعضای جامعه به صورت مستقیم و غیر مستقیم در شکل دادن به سیاست عمومی مداخله می­کنند. (دارابی،۲۰:۱۳۸۸)

رفتار­رأی دهی وانتخابات

رأی یا رأی­دادن وانتخاب نماینده عمومی ترین وبنیادی ترین واژه­ هایی هستند که برای مشارکت سیاسی به کار می­روند.انتخابات،شکلی از سازوکار اجتماعی میان افراد است که به دلیل نوع خاصی از ترجیحات صورت می­گیرد.در انتخابات،عموم مردم سخن می­ گویند، حتی آنهایی که در آن شرکت نمی­کنند. رسانه ­ها و تحلیل­گران سیاسی نیز دیدگاه­خود را مطرح می­کنند. همچنین، سیاست­مداران نظر و برداشت خود را می­گویند. برای نمونه ادعا می­ کنند که انتخابات تغییر حال­ و هوای عموم را نشان می ­دهد. اما مشکل زمانی است که این­ گونه ادعاها وتفسیرها، غیر مستدل وغیر مستند باشند. در انتخابات ممکن است که مردم سخن گفته باشند،اما فهم آنچه گفته­انددشواراست.دشواری تفسیر نتایج انتخابات شاید در این نکته پنهان است که بدانیم چرا رأی­دهندگان، در انتخابات شرکت می­کنند وچنین رأی می­دهند. جامعه­ شناسان­ سیاسی، روان­شناسان اجتماعی و اندیشمندان علوم سیاسی، سالها با این موضوع درگیر هستند،اما نتوانسته­اند نظریه­ای پایدار و یکسان درباره دلایل رأی دادن در جوامع مختلف وانتخابات گوناگون ارائه دهند که مورد پذیرش همگان ودر مکان­ ها وزمان­ های مختلف تعمیم­پذیر وتکرار شونده باشد.

رفتار رأي‌دهي بر پايه تاثيرات كوتاه‌مدت و بلندمدت شكل مي‌گيرد. تاثيرات كوتاه‌مدت مختص انتخاباتي خاص‌اند و امكان نتيجه‌گيري كلي درباره الگوهاي رأي دادن را فراهم نمي‌كنند. مهم‌ترين اثر كوتاه‌مدت، وضعيت اقتصادي است كه نشان مي‌دهد بين محبوبيت حكومت و متغيرهاي اقتصادي مانند بيكاري، تورم، رشد اقتصادي و توليد ناخالص ملي به طور معمول رابطه‌اي وجود دارد. به نظر مي‌رسد خوش‌بيني به وضعيت مادي شخص و شرايط اقتصادي جامعه، در رفتار رأي‌دهي فرد نقش‌آفرين است. عامل ديگري كه در كوتاه‌مدت بر رأي مردم اثر مي‌گذارد، شخصيت و موقعيت اجتماعي نامزدها و حاميان آنهاست. اين تاثير با تبليغات رسانه‌اي، بيشتر و موثرتر مي‌شود. متغير كوتاه‌مدت ديگر در تعيين رفتار رأي‌دهي مردم، سبك و شيوه تبليغات نامزدها و حاميان آنها در دوره رقابت انتخاباتي است. معمولا سنجش افكار عمومي و نظرسنجي‌هاي انتخاباتي در اين‌باره و در چنين دوره‌اي، اهميت بيشتري دارد. آخرين عامل اثرگذاري كوتاه‌مدت، رسانه‌ها هستند كه با پوشش رسانه‌اي سوگيرانه يا طرفدارانه خود مي‌توانند بر رفتار رأي‌دهي شهروندان موثر باشند. رسانه‌هامي‌توانند تاثير بلند‌مدت نيز داشته باشند، چون ممكن است الگوي پوششي و جهت‌گيري آنها در انتخابات مختلف تغيير كند، رسانه، به عنوان متغير كوتاه‌مدت در رفتار رأي‌دهي محسوب مي‌شود.

استفاده از رسانه­ ها

مردم یک جامعه برای ابلاغ پیام ­ها، بیان افکار و انتقال مفاهیم از رسانه­ها استفاده می ­کنند. امروز با توجه به پیشرفت­هایی که در زمینه فناوری اطلاعات به وجود آمده است. رسانه­هابیش از هر دوره دیگری اهمیت یافته­اند. افراد، گروه‌ها و احزاب سیاسی نیز به منظور آگاهی دادن به مردم از طریق اخبار و اطلاعات داخلی وخارجی، ایجاد فرصت تفکر و اندیشه برای مردم از راه تفسیر و تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی واجتماعی، آموزش مردم، رشد آگاهی سیاسی واجتماعی مردم، آگاهی جامعه از اهداف و برنامه­های سیاسی خودو… از رسانه­ها بهره می­ گیرند. (همان)،(رجب زاده، ناصری و ملکی،۱۳۸۸)

رسانه و مشارکت سیاسی

اساسا از رسانه­ ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی یاد می­شود رکنی که از یک طرف با مردم واز سوی دیگر با حکومت در ارتباط است. نقش رسانه­ها در مشارکت در همین بین معنا پیدا می­کند.برای ایجاد مشارکت لوازم گوناگونی نیاز است از جمله این لوازم، ابتدا موضوع یا محملی خاص برای مشارکت، دوم کارگزاران ومتولیان مشارکت یعنی کسانی که برای مشارکت برنامه ریزی و سازماندهی می­کنند. سوم شهروندان و در آخر کانال­های اتصال بین کارگزاران و شهروندان است که این کانال­ها در مشارکت‌های گسترده ونوین رابط رسانه­ها هستند.از این منظر رسانه ­ها به خودی خود واجد قدرت نیستند، آنچه به رسانه­ها قدرت می­ بخشد توانایی آنها برای شکل دهی به افکار عمومی له یا علیه حکومت می­باشد. بنابراینمی­توان این تعبیر را هم به کاربرد که رسانه ­ها واسطه اصلی میان سیاست‌گذاران وتوده مردم هستند. بدین معنا که رسانه­ها توده ­ها را بسیج می­کنند تا اندیشه­ های جدید و تکنیک­های مدرن را بپذیرند واز سوی دیگر ساختار سیاسی با ثبات و پایداری را بنا کنند که در آن ساختار، محیط اجتماعی همگون و شایسته­ ای پدید آید. البته یکی از وظایف رسانه­ ها این است که واقعیت­های سیاسی و اجتماعی را به درستی به تصویر بکشند. ایفای نقش وجدان جمعی مستلزم این است که رسانه­ها بتوانند تمام نظام اجرایی را نقد کنند، زیرا انتقاد سازنده با رفع خطا واجرای درست امری سازنده است. تحت شرایطی نقش رسانه­ها هدایت وتاثیرگذاری بر افکار عمومی، ساختن ایدئولوژی و فرهنگ توده‌ای پرورش شهروندانی نقاد وایجاد همبستگی اجتماعی در جامعه‌ای باز و کثرت گرا می­باشد.

برای جلب مشارکت شهروندان در تمام زمینه­ های سیاسی واجتماعی، نیاز به برنامه ریزی دقیق و واقع بینانه است. اولین اصل در این برنامه ریزی تعریف یکسان و مورد توافق شهروندان و مسئولین از مشارکت است. اگر تعریف مشخص و یکسانی از مشارکت، انواع آن حیطه، سطوح و ابعاد آن وغیره وجود نداشته باشد. هرکس براساس اندیشه وسلیقه شخصی خود، خواهان مشارکت شهروندان می‌شود که این عدم انسجام ووحدت رویه در جلب مشارکت عمومی را به همراه خواهد داشت.(حدادپور،۵۰:۱۳۸۹)

رسانه­ها وجلب مشارکت عمومی

الف- همگان یا Publics

همگان، گونه خاص از اجتماعات انسانی است که بر اثر ظهور وسایل ارتباط جمعی نوین و استفاده افراد از آنها شکل گرفته و تحت تأثیر محتوای آگاهی بخش این وسایل دارایخصیصه جمعی خاصی می­باشد، همگان­ها از مناسبات اجتماعی پیشرفته­ای برخوردار شده است و دارای عقاید و اهداف مشترک می­باشد، این نوع از اجتماع انسانی تنها در دموکراسی­های غربی شکل می­گیرد و ارتباط ارگانیک دارد. این ارتباط ارگانیک باعث می­شود که در امور اجتماعی مهم و شکل گیری افکار عمومی گونه خاصی از گرایش بروز دهند. (معتمدنژاد،۱۳۷۲)

  بسترسازی رسانه­ها برای مشارکت

اولین وظیفه رسانه­ ها در امر مشارکت بسترسازی است. اگر بستر کافی و مناسب برای مشارکت وجود نداشته باشد کارگزاران در مراحل بعدی نیز در جلب مشارکت عمومی ناکام خواهند ماند. نکته دیگر درباره مخاطبان یا شهروندان، عدم آگاهی آنها از نحوه برقراری ارتباط مشارکتی است. ارتباط مشارکتی ارتباطی است که شهروندان یا گروه­ها می­توانند به واسطه آن فعالیت­هایی را انجام دهند که از عهده یک نفر خارج باشد. اما برای اینکه همکاری و همیاری شهروندان به نحوی باشد که باعث رسیدن به مقصود شود احتیاج به آموزش­ها و مهارت­ های ویژه ای دارد. باید متذکر شد که در جهان سوم به علت عدم قدمت مشارکت، افراد نیز برای فعالیت­های عمومی مهارت لازم را ندارند و در اکثر فعالیت­ های عمومی، شهروندان می­ خواهند خود رهبری دیگران را در دست گیرند و یا کسانی که رهبر آن فعالیت هستند از اندیشه­ های مشارکتی برخوردار نبوده و رهبریت آمرانه را در پیش می­ گیرند. رسانه­ها می ­توانند با آموزش شهروندان و با تشریح این که مشارکت در تمامی امور چه فوایدی برای آنها دارد و مصداق­های فواید رفتارهای همگانی چیست انگیزه لازم برای مشارکت عمومی را به وجود آورند.

آموزش شهروندان در نحوه برقراری ارتباطات مشارکتی از دیگر بسترسازی­های رسانه­ای است. همان طور که گفته شد عده­ای از شهروندان آگاهی لازم از نحوه رفتار در گروه ­های اجتماعی را ندارند، یا این که خیلی معتقد به پیروی از دیگران هستند و از خود ابتکار عمل ندارند و عده­ای نیز صرفاً احساس رهبری بر دیگران را دارند و حاضر به همسطح شدن با دیگران نیستند. این دو نوع نگرش کاملاً متضاد باعث اختلال در مشارکت است ولی رسانه­ها می­ توانند به شهروندان آموزش دهند در گروه­ های کاری هرکس می­ باید بتواند براساس توانایی­ های خود پیشنهاداتی را ارائه کند و در راستای همان توانایی­ها مسئولیت­هایی را نیز بپذیرد. این آموزش بستر شهروندی به مشارکت را مهیا می سازد.

دومین بستر، بسترهای محیطی و اجتماعی مشارکت است، این مقوله خود می­تواند به موارد گوناگون دیگر تقسیم شود مانند: ۱- حقوق و قوانین، ۲- ساختار سیاسی جامعه، ۳- گروه­های فشار، ۴- گروه­های سوءاستفاده کننده و غیره

مهمترین وظیفه رسانه ­ها، اصلاح این محیط هاست. برای مثال اگر قوانین به نحوی است که جلوی مشارکت­های گسترده عمومی مانند احزاب و تشکل­ها و … را می­گیرد، رسانه­ها باید به دنبال رفع این مشکلات بوده و نشان دهند که قوانین موجود باعث کندی یا ممانعت از مشارکت می­شود تا قانون گذاران برای رفع قوانین نامطلوب به دنبال چاره­ای باشند. از دیگر اختلالات محیطی مشارکت موضوع ساختارهای سیاسی است. البته رسانه­ها درباره از بین بردن این نوع اختلال محیطی از قدرت کمی برخوردارند و اگر حاکمان از طرف آنها احساس خطر نمایند، آن رسانه­ها به تعطیلی کشانده می­ شوند اما رسانه­ها می­توانند با تلاش منطقی، حداقل در مواردی که آسیب کمتری وارد می­شوند، به اصلاح ساختارهای حکومتی برای جلب مشارکت عمومی بپردازند. (اردستانی،۱۳۸۸)

نقش وتاثیرگذاری رسانه در مشارکت سیاسی

درجوامع دموکراتیک ومردمسالاری،فراهم سازی بسترهای مناسب برای مشارکت سیاسی ازضروریات اولی هاست. ازوظایف بسیارمهم رسانه­های مختلف درجوامع یادشده،تأثیرگذاری برافزایش مشارکت سیاسی مردم وتمهید بسترهای تحقق آن است. این تأثیرگذاری به شیوه­ های مختلف اتفاق می افتدالبته بایدتوجه داشت که مخاطب،پیام­های متفاو تی راازرسانه­ های گوناگون که داراینگرش­هاوسلایق متکثرهستند،دریافت می­کند؛برخی ازآنهارامی­پذیردوبعضی دیگرراطرد می ­کندودرنهایت بخش­هایی ازپیام­هاکه درذهن مخاطب پذیرفته شده اند،نگرش سیاسی اوراتحت تاثیرقرارمی­د هند ومشارکت سیاسی معناداری رادرویایجاد می­کنند. (پییرو،۲۲:۱۳۷۰) البته باید یادآور شد که در زمینه تغییر و تحول در جهت گیری­های سیاسی یک فرد دو مرحله وجود دارد: تغییر نگرش­های قبلی و در ادامه، ورود و پذیرش نگرش­هایجدید. در این اثنا، نکته مهم وجود و ایجاد هماهنگی بین این دو مرحله است. رسانه قدرتمند ارتباطی، برای ایجاد نگرش لازم در افراد باید دو مرحله را باموفقیت پشت سر بگذارد، (علوی ۱۳۷۵: ۶-۴ به نقل از اسماعیلی، موحدیان،۱۸۲:۱۳۸۸)

نقش رهبران فکری

طبق این نظریه، پیام رسانه ­های جمعی بر پیام گیران به صورت فردی تأثیر نمی­ گذارد؛ زیرا فرد، متعلق به گروه است و در او تعلقات گروهی وجود دارد. روابط اجتماعی فرد در چگونگی واکنش­اش نسبت به ارتباطات جمعی، نقش موثر دارد. اثرپیام­های رسانه­های جمعی بر پیام گیران و افکار عمومی به یک اندازه نیست. زیرا توده­ هایی که در آن افکار عمومی پدید می­آید، دارای ساختار است.این کشف (که دو ده دارای ساختار است) محصول تلاش لازارااسفلد و شاگردانش است و پیام آن این است که، برای فهم کامل اثرات پیام وسایل ارتباط جمعی لازم است، آن را مانند یک جریان دو مرحله­ای در نظر بگیریم. بدین معنا که در مرحله نخست، پیام از سوی رسانه­ها به رهبران فکری می­رسد و در مرحله دوم، رهبران فکری، پیام را در میان اطرافیان خود منتشر می­سازند.ژان کارنو در این زمینه می­گوید: نقش رهبران فکری در جریان مبارزه انتخاباتی، باعث می­شود که حتماً اگر در “توده” هم فرصت بحث و گفتگوی جدی را نداشته باشند، آنها که رگ توده را در دست دارند، می توانند مردم را به حرکت آورند، به رادیو گوش بدهند و تلویزیون تماشا کنند و بخشی از این بحث را به شبکه پیچیده ولی موثر «شایعه» و «ارتباط» دهان به «دهان به دهان» انتقال دهند. به نظر کازنو سه حالت را برای شناخت روش­های اعمال نفوذ بر توده­ها از طریق رسانه­ها باید تمییز داد. تقویت عقیده موجود، ساختن عقیده تازه و تغییر عقیده. از دیدگاه وی تأثیر رسانه­ها بیشتر تقویت عقیده موجود است.

نتیجه گیری:  

ما ادعا می­ کنیم در کشوری یا نظامی مردم سالار زندگی می­کنیم (یا داریم) و در چنین نظامی اگر مشارکت مردم در امور اجتماعی مطلوب نباشد، بحران مشارکت پدید می­آید. این بحران­ها در یکدیگر تاثیر متقابلی دارند. برای نمونه می­توان اشاره نمود به سطح مشارکت مردم و مقبولیت یک نظام، با هم رابطه متقابلی دارند و هر حکومتی برای اینکه بتواند از همه امکانات کشور برای پیشرفت استفاده کند نیازمند جلب حداکثری مشارکت مردم است. یکی از عواملی که ممکن است مانع پویایی اجتماعی شود، نبود منافع اقتصادی کافی در جامعه است. در جوامعی که حکومت­های خودکامه زمام امور را در دست دارند، طبقه حاکم از دست دادن آزادی­های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به مردم امتناع می­کنند زیرا بیم (ترس) آن را دارند که به مجرد اعطای اینگونه آزادی­ها به جامعه انتخابات آزاد برگزار شود و مردم نمایندگان خود را برای اداره امور برگزینند و آنها را جایگزین اعضای طبقه قدرتمند سازند. تا به این طریق گردش نخبگان و مردم سالاری دینی محقق شود.

 در مقوله مشارکت یکی از کاملترین تعارف را آپهوف[۳] و کوهن[۴] در سال ۱۹۷۶ ارائه داده ­­اند عبارتست از:شرکت افراد در تصمیم گیری، اجرا، ارزشیابی و تقسیم منافع حاصل از یک پروژه را گویند. که با این تعریف نیز باید دولت­ها همان طور که اشاره شد به نظرات نخبگان و افراد با نفوذ دانشگاهی توجه کافی داشته باشند والا روز به روز این اقتدار آنان کم خواهد شد. تصادفی نیست که با یک کاسه شدن رسانه ­ها و تحکیم عده­ای انگشت شمار طیف سیاسی کشور نیز دچار تغییر می­ شوند که در کشور امریکا پنج شرکت با گستره­ای جهانی با خصوصیات یک کارتل اداره می ­شوند، صاحب اکثر روزنامه ­ها مجلات، انتشارات و استادیوهای تولید فیلم سینمایی و ایستگاه­های رادیو و تلویزیونی در این کشور مدعی پلورالیسم هستند.

امید است بهره ­گیری از این مجموعه در شناخت ما نسبت به رسانه­ ها و نقش آنان در مشارکت اجتماعی و سیاسی موثر واقع شده باشد.

منابع:

– ببی، ارل(۱۳۸۱)، روش‌های تحقیق در علوم اجتماعی، جلد۱، ترجمه. رضا فاضل، تهران. انتشارات سمت

– جیمز تانکارد و سورین ورنر(۱۳۸۱)، نظریه­های ارتباطات، ترجمه. علیرضا دهقان، تهران. انتشارات دانشگاه تهران

– حسن‌زاده، رمضان(۱۳۸۳)، روش­های تحقیق در علوم رفتاری، تهران. انتشارات ساوالان

– راش،مایکل(۱۳۸۶)، جامعه و سیاست: مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی، تهران. چاپ پنجم، انتشارات سمت

– سبیلان اردستانی، حسن(۱۳۸۸)،نقش رسانه‌ها در فرآیند جلب مشارکت سیاسی،پژوهشنامه رسانه‌ومشارکت سیاسی

– عیوضی، محمدرحیم(۱۳۸۸)، مشارکت­ سیاسی ­در جمهوری ­اسلامی ایران، تهران. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول

علیخانی، علی اکبر(۱۳۷۷)، مشارکت سیاسی، نشر سفید

– طباطبایی، محیط(۱۳۷۵)، تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران، تهران، موسسه انتشارات بعثت

– محسنیان راد،مهدی (۱۳۸۲)، انتخابات و تبلیغات در ایران، تهران. مرکز مطالعات وتحقیقات رسانه­ها 

– مصطفی ازکیا و غلامرضا غفاری (۱۳۸۳)،توسعه روستایی با تأکید برجامعه­ روستایی ایران، تهران. انتشارات نی

– معتمد نژاد، کاظم(۱۳۵۶)، وسایل ارتباط جمعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران

– مک کوایل، دنیس (۱۳۸۲)،درآمدی بر نظریه ارتباطات جمعی، ترجمه. پرویز اجلالی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه­ها

– مهدی زاده، محمد (۱۳۸۷)،رسانه­ها و بازنمایی، تهران. انشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

– نگارنده، جواد، تابستان(۱۳۹۰)، وفاق اجتماعی، تهران، پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، چاپ اول

مقالات

– احسان موحدیان و محمد مهدی اسماعیلی(۱۳۸۸)، انتخابات در نظام جمهوری اسلامی و بررسی نقش رسانه ملی در آن، فصلنامه پژوهش­های ارتباطی، سال شانزدهم، شماره۱

– حدادپور، امیر(۱۳۸۹)،انتخابات و مسیر مشارکت سیاسی مردم در استان خوزستان، فصلنامه جغرافیایی سرزمین، علمی- پژوهشی، سال هفتم، شماره۲۶

– کریمی، علی(۱۳۸۸)،  درآمدی بر کاربرد و نقد نظریه چارچوب سازی در تحلیل گرایش­های قومی، تهران. فصلنامه مطالعات ملی، سال دهم، شماره ۴

– محمدحسن شیخ الاسلامی و محسن عسگریان(۱۳۸۸)، سازه انگاری، رسانه و رفتارانتخاباتی درایران،  فصلنامه پژوهش­های ارتباطی، سال شانزدهم، شماره۱

– معتمد نژاد، کاظم، بهار(۱۳۷۰)، جهان سوم در برابر سلطه ارتباطی و اطلاعتی غرب، تهران، رسانه سال دوم، شماره یکم

– نیک گهر،عبدالحسین (۱۳۵۳)،مشارکت مفاهیم و شناخت انواع،مجله دانشکده شماره۵


[۱]-Maschinenfabricausburg

[۲]– علم نظریه کنترل است و در مورد سیستم­های پیچیده بکار می­رود.

[۳]– Uphoff

[۴]– Cohen