شیوه آموزش، کسب و کار و سرگرمی و تعاملات اجتماعی، در دوران پساکرونا تحت تأثیر قرار میگیرند.
* دکتر محمدمهدی فرقانی- استاد علوم ارتباطات
اگر کرونا را به مثابه یک بحران بدانیم، باید شاخصهای روزنامه نگاری بحران را در مورد آن پیاده کرده و در نظر بگیریم.
در روزنامه نگاری بحران، سه مرحله پیش از بحران، هنگام و پس از بحران وجود دارد. رسانهها از همان مرحله اول،
یعنی مرحله پیش از بحران باید هشدارهای لازم را ارائه داده و آمادگی عمومی ایجاد کنند تا مسئولان با جلوگیری از غفلتهای احتمالی مانع از اتلاف هزینههای اضافی شوند.
متأسفانه در بحران کرونا این اتفاق بهطور کامل نیفتاد اما در ادامه بحران، رسانهها سعی کردند به این موضوع بویژه از جنبه آموزش بیشتر بپردازند.
شاید رسانهها در هنگام بحران، در حوزه اطلاعرسانی در خصوص رعایت بهداشت فردی، اجتماعی، فاصلهگذاری اجتماعی و تمهیدات لازم برای مواجهه با بحران، خوب عمل کرده باشند اما به طور شایسته کافی نبوده است، لازم بود که همزمان، جستوجو و کندوکاو در تمامی ابعاد بحران صورت میگرفت و آمارهای دقیق و شفاف ارائه میشد و اعتماد مردم به آمارهای دولتی جلب میشد. در زمینه ارائه آمارها، دولت باید منظمتر عمل میکرد، رسانهها هم به دلایل مختلف بازگوکننده اطلاعات رسمی بودند.
در این جریان، روزنامه نگاری راه حل گرا، ضمن تمرکز بر وجود مسأله با فعال کردن ظرفیتهای کارشناسی، میتواند با ارائه راه حل در جهت مواجهه با بحران، مؤثرتر و کارآمدتر عمل کند. درست است که در برخی موارد قصورهایی وجود داشته اما نسبت به قبل از بحران، در هنگام بحران، رسانهها، بهتر عمل کردند.
در رابطه با پساکرونا شاید زود باشد که از امروز بخواهیم صحبت کنیم، چون هنوز در ادامه راه هستیم. شاید لازم باشد که رسانهها، همزیستی با ویروس کرونا را به مردم آموزش دهند. البته در وهله اول باید این سؤال مطرح شود که آیا اساساً، پساکرونایی وجود دارد؟ باید دیدگاههای تخصصی و پزشکی در پاسخ به این سؤال جستوجو شود، شاید لازم باشد مانند ویروس آنفلوانزا، مردم آموزشهای لازم را برای همزیستی با این ویروس بیاموزند.از هماکنون باید، تمهیدات لازم فراهم شود تا عوارض روانی و حتی فیزیکی تحمل این دوره، برای مردم راحتتر شود .
کرونا، ممکن است شیوه کسب و کارها را هم به طور کامل تغییر دهد، پس هم دولت و هم جامعه باید آماده باشند و در این میان، این رسانهها هستند که موظف هستند، آمادگیهای لازم را ایجاد کنند.
آن چه مسلم است، شیوه آموزش، کسب و کار و سرگرمی و تعاملات اجتماعی، در دوران پساکرونا تحت تأثیر قرار میگیرند.
حتی شیوه تعامل دولت با مردم و امید اجتماعی و بازسازی روانی نیز تغییر میکند. با کمک رسانهها مردم باید به این باور برسند که، دولت و حاکمیت در مواجهه با این بحران همه تدابیر لازم را در نظر دارند و در عین حال هم مشارکت عمومی هم باید فراخوانده شود تا مردم، کارشناسان و صاحبنظران فعالانه برای ارائه راه حلهای کاربردی وارد عمل شوند.
البته در این مسیر صاحبنظران علوم انسانی و اجتماعی سهم عمدهای دارند و در نهایت هم باید بسیج عمومی از کلیه ظرفیتها با کمک رسانهها به کار گرفته شود. در مجموع رسانهها، باید ابعاد فرهنگی و اجتماعی موضوع را بررسی و تحلیل کنند و عوامل چگونگی کاهش این پدیده را پیشنهاد دهند تا در نهایت دولت با برنامهریزی دقیق و مناسب بتواند پس از عبور از اوج بیماری، ابعاد اقتصادی، کسب و کارها، عوارض روانی و اخلاقی و بهداشت عمومی و فردی را به درستی مدیریت کند.
در این مسیر استفاده از تجارب جهانی و راه حلهای عملی نیز میتواند مؤثر باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.