حسین باهر-جامعه شناس
حسن نراقی مانند نام کتابش یعنی «جامعه شناسی خودمانی» خودمانی بود و این خصیصه با او بسیار عجین بود. من از سالها پیش و از زمان دانشگاه حقوق او را میشناختم و در نگاهم انسانی خودمانی، خودساخته، دنیا دیده و پخته بود. حسن نراقی تئوریسین نبود و بهصورت خودجوش مراتبی از فضل و دانشی را که بر اثر کنجکاویهای اجتماعی پیدا کرده بود به قلم میآورد.
میتوانم بگویم حسن نراقی جامعه شناسی را معنی کرد. بهعبارت دیگر جامعه شناسی یعنی جامعه را از نزدیک بشناسیم و یکی از کسانی که این کار را انجام داد او بود. در ایران تنها ۳، ۴ نفر جامعهشناس کاربردی داریم که حسن نراقی یکی از آنها بود.
برای توضیح درباره اهمیت کار او میتوانم بگویم جامعهشناسیهایی که ما همیشه داشتیم بیشتر تئوری یا ترجمه کتب جامعه شناسی دیگران بوده و علم جامعه شناسی مطرح شده نه عمل جامعه شناسی اما نراقی عمل جامعه شناسی را مطرح میکرد.
او با علم و تئوریها چندان کاری نداشت و با عمل جامعه شناسی و شناخت جامعه از دل جامعه کار داشت و کتابش هم درباره همین است؛ در رابطه با جامعه شناسی ایرانی مطالبی را از دل جامعه بیرون آوردن و نگارش کردن. «جامعه شناسی خودمانی» کتابی است که با خواننده صحبت میکند و در حقیقت به جای اینکه خواننده کتاب را بخواند کتاب خواننده را میخواند.
باوجود همه این فضل و دانشی که بخشی از آن را روایت کردم، حسن نراقی بسیار متواضع و خاضع بود و اهل قیل و قال هم نبود. حتی کتاب «جامعه شناسی خودمانی» را هم به تبلیغات نکشاند و کتاب، خودش را معرفی کرد. در واقع این کتاب را برای فروش تهیه نکرده بود و خودش را بینیاز از پول نشر میدانست و آن را به بسیاری از افراد هدیه داد و به خاطر دارم که نسخهای از آن را هم به من هدیه داد. نراقی انسانی بیمدعا بود و این اواخر گوشهگیری میکرد و با این حال یکی از دوستان مشترکمان گفت آخرین کتابی را که نوشته برایت کنار گذاشته و اکنون بسیار متأثرم که این کتاب را از خودش نمیتوانم بگیرم.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.