**حسن شکیب زاده – فعال رسانه ای
خبر- مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین: با توجه به اینکه مدیران نهادها و دستگاههای اجرایی موظف به پاسخگویی به رسانه ها هستند می بایست در جهت شفافیت و اطلاع رسانی دقیق، نسبت به معرفی سخنگو و یا هر یک از مدیران و معاونین خود برای انجام مصاحبه و قرار دادن اطلاعات دستگاه به رسانه ها و خبرگزاری ها اقدام نمایند و به دبیرخانه شورای اطلاع رسانی استان (اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی) معرفی نمایند. در این راستا افرادی غیر از افراد معرفی شده حق مصاحبه از طرف دستگاه با رسانه ها را ندارند. (پایگاه اطلاع رسانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین- ۷ آبان ۱۳۹۹)
از دیرباز عدم اعتقاد جدی به ضرورت دسترسی جامع شهروندان به اطلاعات عمومی کشور، از نقیصههای تفکری مدیرانی بوده و هست که صرفا نگاه شعاری به اصول محرزی، مانند “دانستن حق همگانی است” را دارا بوده و استفاده ابزاری از اصل مشارکت همگانی و تلاش برای کانالیزه کردن اطلاعات لازم و بستن راه نقد و انتقاد سازنده روی رسانهها را در دستور کار قرار داده اند. و این در حالی است که احترام حقیقی به کرامت انسانی یکی از تکالیف اصلی در عرصه ی کشورداری است. چرا که تامین آزادی بیان، علاوه بر آنکه جزء لاینفک نظام ارزشی جمهوری اسلامی است، یکی از ارکان آن نیز می باشد.
متاسفانه طی سالهای گذشته، بخصوص یک سال اخیر و “توسط” شورای اطلاع رسانی استانداری قزوین و برخی از به ظاهر حامیان اصحاب رسانه و مردم، تلاش شده است تا با مصوبه کردن مسایلی که نه در حیطه ی وظایف قانونی، بلکه در برخی از موارد هم مغایر با قوانین اطلاع رسانی می باشد، نسبت به کانالیزه کردن اخبار و اطلاعات استان اقدام نمایند.
🔹اینکه مصوب می شود: “مدیران نهادها و دستگاههای اجرایی موظف به معرفی سخنگو به رسانه ها و خبرگزاری ها می باشند”، اگر به معنای دولتی تر کردن اطلاع رسانی در رسانه ها نباشد، به معنای چیست؟ در حال حاضر، هرازگاهی که رسانه ها از طُرُق مختلف و بَعضا اِعمالِ نقدِ دستگاهها، موفق به کسب واقعیت ها نمی شوند، چگونه امکان پذیر خواهد بود که صرف تماس با یک فرد، آن هم نماینده ای که توسط مدیر دستگاه انتخاب و به اداره ی ارشاد! معرفی(برای چی و چرا؟) می شود، پاسخ لازم در خصوص بعضا ناکارآمدی و نقدهای وارده به برخی از دستگاهها را دریافت کنند؟
از طرفی وقتی گفته می شود: “مقرر شد کلیه رسانه های استان نیز جهت دریافت اطلاعات صرفاً با سخنگو و یا مدیر کل و یا افراد معرفی شده رسمی دستگاه مصاحبه نمایند”. آیا غیر از این است که از این پس، رسانه ها هم مطیع دستگاههای دولتی بوده و با اِذنِ آنها نسبت به درج خبر و یا مطلبی اقدام نمایند؟
از همه مهمتر اینکه در این شورا مصوب شده است: “رسانهها هم لازم است در صورت مصاحبه رسمی با یک مدیر و مسوول دستگاهی، موضوع را به اطلاع “مدیر” برسانند و تکذیبیهها و جوابیههای دستگاههای اجرایی استان را نیز طبق قانون مطبوعات چاپ و منتشر کنند”. به عبارتی، هم اطلاعات لازم هر اداره را از شخص معرفی شده ی توسط رییس دستگاه دریافت کرده و هم اینکه موضوع را پس از دریافت اطلاعات با رییس دستگاه چِکِ نهایی بکنند و در نهایت هم، همان حرف هایی که منتخب مدیر زده است، اگر بعدها تکذیب شد، رسانه موظف به درج تکذیبیه ی آن نیز می باشد!
در حال حاضر اگر چه نمی دانیم مدیریت اداره ی ارشاد و به ظاهر حامیان! رسانه که جزو اعضای این شورا می باشند، چه موضعی نسبت به مصوبات فوق، در شورا داشته و دارند، و اینکه آیا مدیران رسانه های استان هم در جریان مصوبات گذشته و حال این شورا قرار گرفته اند یا خیر؟ اما به نظر می رسد: با توجه به مصوبات کارشناسی شده ی شورا!، بهترین و بی دردسرترین کار این باشد که علاوه بر آن ۲۰ نشریه ای که اخیرا مجوزشان لغو شد، همین رسانه های فعال نیم بند را هم تعطیل کنیم و کلیه ی اخبار و رویدادهای دستگاههای دولتی و ایضا غیر دولتی را از طریق شورای اطلاع رسانی استان، اطلاع رسانی کنند، تا حداقل اعضای فوق در شرایط ویروسی جامعه، مجبور به تشکیل جلسات اینچنینی و رعایت کردن “فاصله های اجتماعی!” نشوند!؟
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.