جلال ستاری اسطورهشناس درگذشت وقایع خبری/ ۱۴ مرداد امسال ۹۰ ساله میشد. اما ۹ مرداد سال ۱۴۰۰ جلال ستاری، اسطورهشناس و پژوهشگر بیجانشین در خانه شخصی خود در کرج درگذشت.
او متولد ۱۳۱۰ در رشت بود، در دارالفنون درس خوانده بود و جزو محصلان اعزامی به فرانسه بود، بعد از آن به سوئیس رفت و چون دیپلم ادبی داشت، برای گرایش تعلیم و تربیت اعزام شد. دنیای گستردهای از فرهنگ را هنگام درس خواندن تجربه کرد و در زمان حضورش در سوئیس با ژان پیاژه روانشناس معروف آشنا شد. ستاری در دوران ۱۳ سالهای که در سوئیس بود با محمد جمالزاده آشنا شد. آشنایی که ابتدا با نامهنگاری و طرح سؤال از سوی او شروع شد و به دوستی عمیقی ادامه یافت. دوستیای که جلال ستاری همیشه از آن بخوبی یاد میکرد.زمانی که به ایران برگشت، عمیقاً باور داشت که باید برای فرهنگ کاری بکند و آن را جست وجو بکند. علاقه او به اسطورهها از دوران دانشجویی شروع شد و معتقد بود که اسطوره نخستین جوانه تمدنی بشر است.
حاصل این علاقه نوشتن بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طی ۶۰ سال است. او علاوه بر تحقیق و پژوهش در این حوزه دست به ترجمه هم زد؛ کتابهایی که مرجع شاخص در زمینههای تخصصی است.دارنده نشان هنر شوالیه از دولت فرانسه آثار متعددی نوشته است که از جمله آنها میتوان به «جانهای آشنا»، «افسون شهرزاد»، «پژوهشی در اسطوره گیلگمش و افسانه اسکندر»، «آیین و اسطوره در تئاتر»، «نمایش در شرق»، «رمز و مثل در روانکاوی»، «نماد و نمایش» و ترجمههایی مثل «اسطورههای عشق»، «دانش اساطیر»، «تأثیر سینما در کودک و نوجوان»، «آخرین مصاحبه با سارتر»، «فرهنگ و تئاتر و طاعون»و چهار سیمای اسطورهای (تارزان-دراکولا-فرانکشتاین-فاوست) اشاره کرد.
مردی، یگانه عصر خود
داوود فتحعلی بیگی -کارگردان تئاتر
شنیدن خبر درگذشت جلال ستاری، یگانه مرد بینظیر فرهنگ واقعاً تأثربرانگیز و بغضآور بود. درباره او باید کتابها نوشت و حرفهای فراوان زد اما حالا و در این دقیقه، سوگ از دستدادنش این امکان را نامیسر میکند. همانطور که گفته شد، جلال ستاری یکی از کمنظیرترین افراد متفکری بود که من در این عمر هفتاد ساله دیدم و شناختم و افتخار آشنایی و نزدیکی با او را داشتم و مردی که اواخر عمر دچار فراموشی شده بود یکی از روشنترین ذهنها و قویترین حافظهها را داشت؛ آنچنان که وقتی سخن از گذشته و امروز به میان میآمد، ریزبهریز همه چیز را بهخاطر میآورد و افراد را با نام کوچکشان فریاد میآورد.
جلال ستاری به شکلی اعجابآور از مطالعه و تحقیق و پژوهش خسته نمیشد و در طول عمر پربرکت خود بیش از صد کتاب نوشت که به یادگار از او باقی خواهد ماند و مورد مطالعه علاقهمندان فرهنگ و هنر قرار خواهد گرفت. نکتهای که میتوانم به آن اشاره کنم، شکل روششناسی و تحقیق و پژوهش جناب ستاری بود که در هر پژوهشی از ارجاعی به ارجاعی دیگر میرفت و چنین کار بزرگی واقعاً از توان و عهده هر پژوهشگری ساخته نیست. طی سالیان اخیر جلال ستاری و همسر محترمشان دکتر لاله تقیان به عاشقانهترین شکل با هم زیستند و دکتر تقیان همواره در کنارشان بود و من این فقدان بزرگ را به ایشان تسلیت میگویم. جلال ستاری از آن چهرههای شاخصی نبود که درباره همه چیز ابراز عقیده کند و خود را دانای کل بداند و بارها شده بود که اگر پای مبحثی مثل نمایشهای آیینی سنتی یا… به میان میآمد، با فروتنی تمام میگفت من خیلی اطلاعی درباره فلان مسأله ندارم و ابراز نظری نمیکرد.
ستاری میتواند الگوی درخشانی باشد برای همه آنها که میخواهند اهل فرهنگ و پژوهش و مطالعه را بشناسند و حتماً همه آنها که با او دمخور بودهاند به این نکته صحه میگذارند که او یگانه عصر خویش بود.
شخصیتی سختکوش و اثرگذار
محمدرضا خاکی -نویسنده، مترجم و کارگردان تئاتر
بیهیچ اغراقی، دکتر ستاری در زمره شخصیتهای بسیار مهم و اثرگذار فرهنگی کشورمان به شمار میآید که از وجوه مختلفی میتوان درباره ایشان مقاله و مطلب نوشت و حتی تحقیق کرد. او ابتدای انقلاب برخلاف آن که بهراحتی قادر به مهاجرت بود اما ماندن را به رفتن ترجیح داد. ماند و دست به تألیف و ترجمه آثاری ماندگار زد که به گمانم بهراحتی نمیتوان برای آنها جایگزینی در نظر گرفت. او طی دههها فعالیت جدی در زمینههای مختلفی نوشت، از فلسفه و هنر گرفته تا تئاتر، اسطورهشناسی و حتی علوم اجتماعی. آنهایی که با زندهیاد ستاری از نزدیک مراوده داشتند میدانند که چقدر در کار خود سختکوش بود و چه جدیتی داشت. از سویی نسبت به نظریات خود هم مصمم بود و درباره آنها بسیار جدی صحبت میکرد و مینوشت. صحبت درباره این چهره شاخص فرهنگ و هنرمان کار دشواری است چراکه از معدود باقیماندههای نسلی بود که تنها به فعالیت در یک حوزه اکتفا نمیکردند. عجیب اینکه به هر حوزهای گام نهاد در آن درخشید و از این بابت فرهنگمان یکی از بزرگان منحصربهفرد خود را از دست داد.
اما فارغ از این نکات، درباره استاد ستاری یک مشخصه بارز خودنمایی میکند که نمیتوان از آن صرفنظر کرد. یکی از ویژگیهای خاص ایشان سبک نوشتاریاش بود. البته این مسئله تنها درباره آثار تالیفیاش نبود، زندهیاد ستاری حتی در ترجمههای خود هم نثر ویژهای داشت. آنچنانکه کافی بود یکی از آثارش را بخوانیم تا متوجه شویم یکی از نوشتهها یا ترجمههای جلال ستاری پیش رویمان قرارگرفته است. بخشی از این نثر فاضلانه و فاخر نشات گرفته از احاطهای بود که به ادبیات کلاسیک ایران داشت. اما نکته دیگر درباره فعالیتهای ارزشمند استاد ستاری به نگاه جامعهشناسانهای بازمیگردد که به تئاتر داشت. او با مهارت بسیاری به سراغ انتخاب واژههای معادل در ترجمه و حتی خلق آنها میرفت؛ آنچنانکه گاهی به واژگانی در نوشتار او برمیخوریم که خاص خودش و منحصر بهفرد هستند.
امیدوارم نسل جوان به پشتوانه تلاش و مطالعه بسیار بتوانند ادامهدهنده راه بزرگانی همچون او باشند. درگذشت زندهیاد جلال ستاری فقدان بزرگی برای فرهنگ این سرزمین است که آن را به خانم لالهتقیان گرامی، دیگر بازماندگان و همچنین دوستداران ایشان تسلیت میگویم. روحش شاد و یادش گرامی.
*منبع : روزنامه یران
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.