امیر رضا خادم قهرمان جهان و عنوان‌دار المپیک پس از آنکه صلاحیتش برای حضور در انتخابات ریاست فدراسیون کشتی احراز نشد در صفحه اینستاگرام خود توضیحاتی را منتشر کرد.

“سلام.
امروز، باشگاه در حال ورزش کردن بودم که فردی تقریبا همسن و سال خودم کنارم می‌دوید. بسیار باشخصیت و مودب به نظر می‌رسید و وقتی مرا دید مانند اکثر قریب به اتفاق برخورد‌هایی که با مردم دارم و همیشه قرین محبتشان هستم، سلام علیک کوتاهی داشتیم. ولی ارتباط به اینجا ختم نشد و ایشان پرسید: شما رئیس نشدی؟! گفتم: نه. گفت: خواندم که ردصلاحیت شدین!
در لحظه، هم کُپ کردم، هم نگاهش کردم وهم پاسخ دادم: بله!… از چهره اش خواندم که منتظر توضیحات بعدیم در مورد علت رد و… است! اما.
اما چه باید می‌گفتم؟! حالا مثلا توضیح می‌دادم. چه فایده‌ای داشت؟! برای چند نفر می‌شود توضیح داد؟! ۱۰ نفر؟! ۱۰۰ نفر؟! ۱۰۰۰ نفر؟! مگه می‌شود برای میلیون‌ها ایرانی که به چهره یا نام یکی مثل من را می‌شناسند نشست و توضیح داد؟! به فرض که شد؛ تو وضعیتی که روزی نیست از یک گوشه خبر نوعی از فساد آن هم توسط افرادی که تا دیروز جانماز آب می‌کشیدند، به گوش می‌رسد و مردم دیگر نه اطمینان به مجرمیت محکومین دارند و نه مطمئن به سلامتی مدعیان و مروجین تقوی هستند! چه فایده‌ای دارد از اتفاقی گفت که خودم هم هنوز نمی‌دانم واقعا علتش چه بود!

مطالبی مطرح بود که چون مستندی مغایر با توضیحات من نداشت همگی رفع ابهام شد و البته گفته شد ابهامات دیگری هم هست، اما بابتش مستندی که امکان توضیح و دفاع برایم فراهم کند ارائه نشد؛ اما حکم صادر شد و گفتند:

” در انتخابات کُشتی صلاح نیست ورود کنی! چون ممکن است برایت حاشیه درست شود! اینجا را بی خیال شو؛ ولی اگر برای جای دیگری استعلام درخواست شود، ۴۸ ساعته صلاحیتت رو میدیم! چون صلاحیتت رد نشده؛ فقط احراز نشده؟! در ضمن پیشنهاد می‌کنیم خودت انصراف بده که واست حرف و حدیثم درست نشه! “

همه داستان همین بوده و البته من هم راضی به انصراف نشدم و همچنان به دنبال …!

حال آیا توضیح اتفاقاتی که واقعا نمیدانم چه توصیفی براش ارائه دهم چیزی را تغییر می‌دهد؟!