دادگاه در حال بررسي پرداخت تفاضل ديه دختربچه‌اي است كه در يك عروسي به قتل رسيده است.

قتل اين كودك، دو سال قبل اتفاق افتاد و در حادثه‌اي كه منجر به مرگ او شد يك كودك ديگر نيز جان باخت و پدر و مادر هر كدام از اين بچه‌ها زخمي شدند.

ماموران پليس دو سال قبل در جريان شليك در يك عروسي قرار گرفتند. چهار نفر از جمله دو كودك در اين حادثه زخمي شده بودند. دريا و نويد، دو كودك مجروح، به بيمارستان برده شدند و در آنجا مشخص شد هر دو جان خود را از دست داده‌اند، اما پدر دريا و مادر نويد از مرگ نجات پيدا كردند.

پدر داماد بازداشت شد. او به ماموران گفت: «من بر اساس رسمي كه داريم در عروسي پسرم شليك كردم و هدفم قتل كسي نبود.» با اين حال مرد ميانسال به زندان منتقل و پرونده به شعبه ۴ دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد.

در جلسه رسيدگي به اين پرونده پدر دريا و مادر نويد به عنوان اولياي دم براي متهم درخواست قصاص كردند و گفتند حاضر به گذشت نيستند.

مادر نويد نيز گفت: «ما در عروسي بوديم. پدر داماد مست بود. او ابتدا تفنگ را رو به بالا گرفت و شليك كرد. نمي‌دانم چرا يك‌ دفعه اسلحه را رو به زمين گرفت و به من، پسرم و دريا و پدرش شليك كرد. من از قتل پسرم گذشت نمي‌كنم و درخواست قصاص دارم.» پدر دريا نيز همين گفته‌ها را تكرار كرد.

سپس متهم در جايگاه قرار گرفت. او گفت: «من اتهام قتل عمدي را قبول ندارم و از اتفاقي كه افتاده بسيار پشيمان هستم. طبق رسم داشتم شادي مي‌كردم كه اين اتفاق افتاد. ما خصومتي با هم نداشتيم و شكات خودشان هم مي‌دانند تيراندازي در عروسي، رسم است و من به خاطر رسم اين كار را كردم، اما متاسفانه گلوله به آنها برخورد كرد.» دادگاه راي بر پرداخت ديه صادر كرد.

سپس اولياي‌دم به اين راي اعتراض كردند و پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه ۱۰ دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.

در جلسه رسيدگي كه در شعبه ۱۰ برگزار شد يك‌بار ديگر متهم پاي ميز محاكمه رفت. او گفت: «من قصد قتل نداشتم. اولياي‌دم خودشان اين موضوع را مي‌دانند. قصدم اين بود كه شادي كنم. رسم ما اين است كه در مراسم عروسي پسر بزرگمان تيراندازي مي‌كنيم. آن روز من زياده‌روي كردم و مست شدم. وقتي اسلحه را دستم گرفتم از بس مست بودم به زمين خوردم و تير شليك شد و اينكه هوايي بود منجر به مرگ دو كودك شد من به ‌شدت عذاب وجدان دارم، اما اصلا قصد قتل نداشتم.»

بعد از پايان جلسه دادگاه هيات قضات وارد شور شدند و يك‌بار ديگر متهم را به پرداخت ديه محكوم كردند و او از قتل عمد تبرئه شد. همچنين قضات متهم را به ۴ سال حبس و ۲ سال اقامت اجباري و پرداخت ديه افراد زخمي محكوم كردند. اين‌بار راي صادره مورد تاييد قرار گرفت، اما با توجه به اينكه يكي از كودكان دختر بود و ديه دختر نصف ديه مرد است اولياي‌دم درخواست كردند با توجه به شبه عمد شناخته شدن قتل تفاضل ديه از صندوق بيت‌المال به آنها پرداخت شود.

به اين ترتيب قضات يك‌بار ديگر اين پرونده را بررسي كردند و براي صدور راي وارد شور شدند.