علی گرانمایه پور
نخبگان، هنرمندان و الیت ها که امروزه به آنها نفوذمندان یا اینفلوئنسرها گفته می شود زمانی نیاز به روزنامه ها و رسانه های رسمی داشتند و با روزنامه نگاران بخوبی ارتباط برقرار می کردند. نشست های رسانه ای برای کارهای مهم شان برگزار می کردند و همیشه این رابطه بین هنرمندان و افراد مشهور و رسانه ها وجود داشت.
اما چند دلیل عمده باعث شده است که هنرمندان و افراد صاحب نفوذ دیگر
با رسانه ها چندان ارتباط برقرار نکنند. یکی از این عوامل می تواند حضور شبکه های اجتماعی
باشد. زمانی که هنرمندی در اینستاگرامش چند میلیون نفر فالوئر دارد و می تواند
لایو اینستاگرامی داشته باشد دیگر نیازی به صدا و سیما ندارد. کانال تلگرامی و
شبکه های اجتماعی دیگر هم به کمک آنها می آیند.
رسانه های جدید و پیام رسان های موبایلی باعث شده که همه برای خودشان
یک رسانه داشته باشند. در صفحات شان با فالوئرهایشان ارتباط برقرار می کنند و سریع
بازخورد می گیرند. ضمن اینکه افکارشان را با ویژگی های شخصیتی خودشان و عقاید و
پوشش خودشان به اشتراک می گذارند و به شکلی که دوست دارند افکار عمومی را می
سازند. در صورتی که در گذشته مجبور بودند پیوسته با رسانه ها در ارتباط باشند و
برای این ارتباط خواسته یا ناخواسته باید تعاملی می داشتند.
عامل دیگر این است که چون ما در کشور حزب نداریم مطبوعات کار احزاب را
انجام می دهند و هر گروه رسانه و روزنامه ای برای خودش تأسیس کرده است. این واقعیت
وجود دارد که در این فضا هنرمندان نمی توانند با بعضی رسانه ها ارتباط داشته باشند
چون مردم آنها را نقد می کنند. نکته ای به نام «تئوری برچسب» داریم و به دلیل
اینکه به رسانه های رسمی برچسب های سیاسی زده
می شود هنرمندان تمایلی به حضور در بعضی روزنامه ها یا در صدا و سیما ندارند
چون پس از حضور در آنها از سوی مخاطبان مورد انتقاد قرار می گیرند.
یک عامل دیگر هم در کاهش ارتباط هنرمندان و رسانه های رسمی نقش دارد؛ هنرمندان دهه های مختلف ایران فضای رسانه ای متفاوتی دارند. هنرمندان دهه ۶۰ و ۷۰ با رسانه های رسمی ارتباط خوبی داشتند اما هنرمندان دهه ۸۰ و ۹۰ در شبکه های مختلف تبلیغات خاصی انجام می دهند که شاید برای ما عجیب باشد. این نشان می دهد که به دلیل الگوهای رفتاری و فکری و تغییرات نسلی که در هنرمندان اتفاق افتاده مطالبات و تعریف آنها از رسانه متفاوت شده است. اینطور می شود گفت که با تغییرات نسلی هنرمندان و تغییرات نسلی بین نفوذمندان اجتماعی آنها نیازی به هیچ رسانه ای نمی بینند.
بین رسانه ای که در گذشته با هنرمندان و نفوذمندان ارتباط داشت و رسانه هایی مانند شبکه های اجتماعی تفاوت هایی وجود دارد. رسانه های رسمی دچار سانسور و خودسانسوری می شدند و بعضی حرف های هنرمندان در گفت و گوها منتشر نمی شد یا مجبور می شدند بعضی حرف ها و نظرات را بیان نکنند اما اکنون هنرمند می تواند رسانه خودش را داشته باشد و انتخاب کند. حتی می تواند مدتی خودش را از نگاه مردم دور کند و همه چیز این ارتباط در دستان خودش است. در واقع به نظر می رسد نسل جدید هنرمندان در هر رشته ای که باشند دیگر کاری به کانال های رسمی ندارند و این مسأله را حتی میزان آگهی های مطبوعات هم نشان می دهد.
این به این معنا نیست که رسانه هایی مانند تلویزیون، رادیو و مطبوعات از بین می رود. باید بدانیم که بستر ارائه این رسانه ها در حال تغییر است و با این تغییرات هماهنگ شویم.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.