رسول حسنی
درباره مقامات صدیقه طاهره (س) زبان و گفتار ما یارای بیان ندارد؛ نمیشود توصیف کرد؛ وصف او از حد این قالبهای معمولی بیانی ما بالاتر است؛ اما با زبان هنر تا حدودی میشود ذهنها را نزدیک برد؛ اینکه بنده روی مداحی و شعر و سرودهای اسلامی تکیه میکنم، به همین خاطر است.
شناخت حضرت زهرا (س) و درک سیره آن حضرت تنها از عهده ائمه معصومین (ع) برمیآید، با این حال نمیتوان نسبت این شخصیت برجسته مهم تاریخ بیتفاوت بود و قدمی برای شناخت ایشان برنداشت. بهترین راه ممکن برای شناخت حدودی حضرت زهرا (ع) غور در بیانات عالمان بزرگ اسلام مانند امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی است.
متن پیش رو حاوی بیانات امام خامنهای است که مناسبتهای گوناگون ایراد شده است و دارای مضامین مهمی است که باید آنها را مورد تحلیل قرار داد.
همسرداری مسئولانه
«از برخی تعبیرات درباره ائمه (ع) نباید استفاده کرد؛ اینها سبک است. برای فاطمهی زهرا (س) آن موجود قدسی والا، آن انسان برتر و آن معلم بشر – از آن تعبیری که هر شاعری – چه شاعر درست و حسابیگوی و چه شاعر هرزهگوی ـ برای محبوب و معشوق خودش ذکر میکند، نباید استفاده کرد؛ باید از تعبیرات متناسبی استفاده کرد. اعتقاد من این است که اگر شعرای عزیز ما لفظ و معنا را برای بیان معرفتی که امروز جامعهی ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا (س) تعلیم بگیرد، به کار گیرند و آن را مداح با صدای خوش و آهنگ مناسب با این کار عرضه کند، یکی از بهترین انواع تبلیغ و ترویج صورت گرفته است. ارزش، همان ارزش خواهد بود و میتواند اجرهای بزرگ الهی را به دنبال خود داشته باشد.» (در دیار جمعی از مداحان ۱۸ شهریور ۱۳۸۰۲)
«اگر آن روز امت اسلامی، نصب پیغمبر را درست و با معنای حقیقیِ خودش درک میکردند و تحویل میگرفتند و دنبال علیبنابیطالب (علیهالسّلام) راه میافتادند و این تربیت نبوی استمرار پیدا میکرد.
بعد از امیرالمؤمنین هم انسانهای معصوم و بدون خطا، نسلهای بشری را مثل خود پیغمبر، پیدرپی زیر تربیت الهیِ خودشان قرار میدادند، بشریت خیلی زود به آن نقطهیی میرسید که هنوز به آن نقطه نرسیده است؛ علم و فکر بشری پیشرفت میکرد؛ درجات روحی انسانها بالا میرفت؛ صلح و صفا در بین انسانها برقرار میشد و ظلم و جور و ناامنی و تبعیض و بیعدالتی از بین مردم رخت برمیبست.
اینکه فاطمهی زهرا (سلامالله علیها) – که در آن زمان عارفترین انسانها به مقام پیغمبر و امیرالمؤمنین بود – فرمود اگر دنبال علی راه میافتادید، شما را به چنین سرمنزلی هدایت میکرد و از چنین راهی میبرد، به همین خاطر است؛ ولی بشر زیاد اشتباه میکند.» (در دیدار اقشار مختلف مردم ۲۴ اسفند ۱۳۷۹)
«نمونه بعد، مسأله همسرداری و شوهرداری است. یک وقت انسان فکر میکند که شوهرداری، یعنی انسان در آشپزخانه غذا را بپزد، اتاق را تر و تمیز و پتو را پهن کند و مثل قدیمیها تشکچه بگذارد که آقا از اداره یا از دکان بیاید! شوهرداری که فقط این نیست. شما ببینید شوهرداری فاطمه زهرا (س) چگونه بود.
در طول ده سالی که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین علیهماالسّلام با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگهای کوچک و بزرگی ذکر کردهاند – حدود شصت جنگ اتّفاق افتاده – که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین (ع) بوده است. حالا شما ببینید، او خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتّب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ میماند – این قدر جبهه وابستهی به اوست – از لحاظ زندگی هم وضع روبهراهی ندارند؛ یعنی حقیقتاً زندگی فقیرانهی محض داشتند؛ در حالی که دختر رهبری هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسؤولیت هم میکند.
ببینید انسان چقدر روحیه قوی میخواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را
تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاریهای زندگی خالی کند؛ به
او دلگرمی دهد؛ بچهها را به آن خوبی که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا
شما بگویید امام حسن و امام حسین علیهما السّلام، امام بودند و طینت امامت
داشتند؛ زینب علیهاسلام که امام نبود. فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها او را
در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدّت زیادی
زنده نماند.»
(در دیدار جمعی از جوانان ۷ اردیبهشت۱۳۷۷)
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.