هدف مهمتر از برپایی نمایشگاه کتاب، تقویت تعلق و علقههای فرهنگی افراد به کتاب و برجسته کردن جامعه کتابخوان، بهعنوان عنصر کلیدی جامعه است.
*** آریا احمدی
بعد از پاندمی کرونا کمتر محفل فکری و فرهنگی را میتوان یافت که از ارائه خدمات مجازی غافل شده باشد. البته این امر خاص حوزههای فرهنگی نیست و اغلب ساحتهای جمعی زندگی امروز ما از خدمات آموزشی گرفته تا بانکداری و حتی خدمات درمانی و فروشگاهها هم به نوعی با این مجازی شدن گره خوردهاند. با حاکم شدن چنین فضایی است که بسیاری میپرسند با وجود اپلیکیشنهایی که دسترسی به نسخه الکترونیکی کتابها را فراهم میکنند دیگر برگزاری نمایشگاه کتاب چه ضرورتی دارد؟ و چنین گردهماییهایی چه نوع نیازی از ما و اهالی کتابخوان را پاسخ میدهند؟
دکتر جبار رحمانی، جامعهشناس و رئیس انتشارات مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، در پاسخ به این پرسش میگوید: «نمایشگاه کتاب تهران، بزرگترین جشنواره کتابخوانها و بزرگترین جشنواره برای گردهمایی اهالی فکر و فرهنگ است. بنابراین، مهمترین کارکرد آن، همان کارکرد آیینی و جشنوارهای است و در این زمینه نیز کاملاً موفق عمل کرده است. افراد با رضایت، آرامش و لذت به نمایشگاه کتاب میآیند و کسی به اجبار اینجا حاضر نمیشود. به تعبیری، افراد «بودن» در یک جمع همسو و همگام را انتخاب میکنند. در همه جای دنیا، گروهی که پیرو عقیده و باور خاصی هستند، میکوشند تا در چنین جمعهای آیینیای گردهم آیند و از این رهگذر هویتیابی کنند.»
به زعم او، هدف از نمایشگاه فقط ارائه کتاب و خرید و فروش آن نیست؛ این تنها یک کارکرد اولیه برای نمایشگاه کتاب است. هدف مهمتر از برپایی نمایشگاه کتاب، تقویت تعلق و علقههای فرهنگی افراد به کتاب و برجسته کردن جامعه کتابخوان، بهعنوان عنصر کلیدی جامعه است.
وی همچنین افزود: «برگزاری حضوری و مجازی نمایشگاه کتاب را نباید در مقابل هم قرار داد چرا که این دو شیوه در کنار هم و مکمل هم هستند. در نمایشگاه کتاب امسال، با دو دسته از مخاطبان مواجه هستیم؛ عدهای علاقهمند هستند که کتابها را ببینند و ورق بزنند و کتاب مورد نظر خود را پیدا کنند. اما یکسری از افراد هم هستند که دقیقاً میدانند که چه کتابی میخواهند و مستقیم سراغ آن میروند. بنابراین، منطقاً هر دو سیستم مجازی و حضوری نمایشگاه کتاب به دغدغه هر دو دسته از مخاطبان پاسخ میدهد. به این اعتبار، خلوت بودن نمایشگاه کتاب را نباید به حساب عدم استقبال از آن گذاشت.» بنا بر آنچه که رحمانی میگوید، به نظر میرسد یک جامعه به برگزاری مراسمهای آیینی اینچنینی نیاز دارد تا حوزه عمومی و سطح سرمایه فرهنگی خود را پویا و زنده نگاه دارد.
دکتر حسین شیخرضایی، عضو هیأت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران و مدیر انتشارات کرگدن، در پاسخ به این پرسش «ایران» که برگزاری نمایشگاه کتاب چه کمکی به ارتقای سرمایه فرهنگی ما میکند؟ میگوید: «هر اجتماع تخصصی مراسم سالانهای دارد که در واقع نوعی دورهمی و از حال هم با خبر شدن یک صنف و طبقه خاص با دغدغههای مشترک است که خود این گردهمایی عرصهای را برای تقویت هویت و روح جمعی فراهم میکند.»
شیخرضایی نیز همچون رحمانی معتقد است کارکرد نمایشگاه کتاب تنها منوط به خرید و فروش کتاب نیست بلکه بیشتر همان بازدیدها، حضور بهمرساندنها و گفتوگوها و تعاملات فرهنگی است که به نمایشگاه کتاب معنا داده و هویت میبخشد. اما مسأله اینجا است که «چقدر در نمایشگاه کتاب تهران این عرصه گفتوگویی و تعاملی میان نخبگان علمی و فرهنگی شکل میگیرد؟» در این باره ارزیابی شیخرضایی این است که نمایشگاه کتاب تهران هنوز نتوانسته چنین جایگاهی را در میان نخبگان و اهالی فرهنگ بهدست آورد و این سطح از تعاملات را چنان که باید محقق کند.
البته او نقدهایی هم به نمایشگاه کتاب دارد؛ اعم از نحوه توزیع غرفهها و اینکه برخی غرفهها اساساً از تشکلهای نشر نیستند و به منظور تبلیغ و مقاصد غیرفرهنگی و اغلب با اهداف سیاسی در نمایشگاه کتاب غرفه میگیرند. دیگر اینکه، درصد قابل توجهی از ناشران به انتشار آثاری میپردازند که حق مالکیت معنوی آن را ندارند؛ مثل ادعیه و کتابهای شعر و… به همین دلیل ممکن است تعداد کتابهای منتشر شده بسیاری را در طول یکسال در کارنامه خود داشته باشند و در نمایشگاه هم غرفه بگیرند اما واقعیت این است که اینها به یک معنا کتابسازی کردهاند! همین امر باعث میشود تا افرادی که به نمایشگاه میآیند کیفیت آن را رضایتبخش تلقی نکرده و احساس کنند که به اندازه کافی کتاب خوب موجود نیست. ارزیابی شیخرضایی از بخش بینالمللی نمایشگاه کتاب هم این بود که بهدلیل تحریم و قیمت ارز، این بخش رونق و شکوفایی سابق را ندارد. اما با همه این احوال، او برگزاری نمایشگاه کتاب را بعد از دو سال، «غنیمت» میشمارد: «همین حضور، دیدار و گفتوگو و معاشرت با اهالی کتاب و فرهنگ، بودنش بهتر از نبودش است.»
حجتالاسلام دکتر احمد رهدار، مدیر گروه فقه مضاف دانشگاه باقرالعلوم، که خود از اهالی کتاب است و آثاری چون «هویت ما»، «گفتار و گفتوگو در مردمسالاری دینی»، «بررسی و نقد تئوریهای انقلاب» و… را در نمایشگاه دارد، برخلاف شیخرضایی، پویایی فکری و عرصه گفتوگویی نمایشگاه کتاب تهران را پررنگ و اثرگذار قلمداد میکند و در این راستا میگوید: «نمایشگاه کتاب بستری است که امکان ارتباطات نخبگان را به شکل حداکثری محقق میکند. افرادی که به نمایشگاه میآیند غالباً و نه ضرورتاً افرادی هستند که یک حیثیت مشترک دارند و آن، با کتاب بودن و اهل علم بودن است.»
به زعم او، کتاب امتداد وجود متفکر است، خالق در خلق خود «حضور وجودی» دارد و به همین علت هم، عرفای ما نظام هستی را «نمود الهی» معنا میکنند. کتاب، مخلوق نویسنده است، بنابراین، هر نویسندهای در کتاب خود حضوری وجودی دارد. وقتی چند میلیون کتاب در نمایشگاه کتاب عرضه میشود گویی چند میلیون فکر و متفکر حضور دارد و در نهایت نمایشگاه کتاب به یک «فرهیختگی جمعی» منجر میشود.
وی همچنین افزود: «یکی از مؤلفههایی که میتواند بهعنوان ویژگی عصر امروز ما به شمار رود، «سرعت» است. نمایشگاه بینالمللی کتاب تعاطی افکار را سرعت میبخشد و افراد در یک بازه چندروزه به یافتههای کثیری از صاحبنظران در حوزه مورد نظرشان میرسند. بر این اساس، متفکری که در نمایشگاه کتاب پرسه میزند، احساس میکند در زمان کوتاهی به جدیدترین دادهها دست یافته است.»
آنچه که از برآیند این گفتوشنودها برمیآید، کارکرد نمایشگاه کتاب تهران فراتر از فراهم کردن بستری برای فروش کتاب و اقتصاد نشر است و میتوان آن را عرصهای فرهنگی برای تعامل اهالی فرهنگ و اصحاب اندیشه ارزیابی کرد که بیشک چنین تعاملاتی سرمایه فرهنگی جامعه را ارتقا میبخشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.