گزافه نيست اگر بگوييم نقشهاي كوتاه فنی زاده در مقابل بازيگري كمنظير همچون بهروز وثوقي نه تنها در سايه قرار نگرفته بلكه گاهي فراتر از او نيز ميشود.
زماني كه اورسن ولز ۳۴ ساله پذيرفت تا نقش كوتاهي در فيلم مرد سوم كارول ريد بازي كند، هشت سالي از ساخت فيلم همشهري كين ميگذشت. فيلمي كه او را به شخصيت مهمي در سينما تبديل كرده بود. اينكه چرا ولز صاحب نام، بازي در اين نقش را پذيرفت حداقل براي من مشخص نيست. اما بازياش در فيلم مرد سوم باعث شد تا تبديل به مثالي براي قدرت بازيگري در سينما شود. قدرتي كه ثابت كرد در فيلم نقش كوتاه و بلند نداريم. بازيهاي عالي، خوب، متوسط و بد داريم. بازيهايي كه اگرچه به خاطر ويژگيهاي سينما تنها به بازيگرش مربوط نيست، ليكن تفاوت بازيگر خلاق و توانمند از بازيگر كليشه و ناتوان را مشخص ميسازد. پيداكردن بازيگراني كه در سينماي دنيا نقش را مال خود كرده و بهرغم كوتاهياش آن را برجسته ساختهاند چندان آسان نيست. اما تعداد اين بازيگران آنقدر هم كم نيست كه ناگزير به جستوجويي طولاني باشيم.
در سينماي ايران زندهنام پرويز فنيزاده نمونه بارزي از اين آدمها است. او كه تحصيلكرده هنرستان هنرهاي دراماتيك در سال ۱۳۳۷ بود در عمر كوتاه بازيگرياش در سينما (۱۴ سال) توانست نمونهاي براي مصداق اين جمله باشد كه نقش كوتاه با هنرپيشه بزرگ برجسته ميشود.
او حتي قبل از بازي در نقش اصلي فيلم رگبار و بردن جايزه بهترين بازيگر مرد از پنجمين جشنواره سپاس (۱۳۵۲) بازيهاي درخشاني داشت. نقشهاي كوتاهش در خشت و آينه و گاو نشان ميدهد چگونه بازيگري ميتواند نگراني، اضطراب و گاهي لودگي و آرامش را بر پرده سينما به نمايش بگذارد. خصوصياتي كه در فيلمهاي تنگسير و گوزنها جايش را به نجابت، وفاداري، استيصال و ترس داده است. نقش فنيزاده در هر دو فيلم بسيار كوتاه است اما گزافه نيست اگر بگوييم اين نقشهاي كوتاه در مقابل بازيگري كمنظير همچون بهروز وثوقي نه تنها در سايه قرار نگرفته بلكه گاهي فراتر از او نيز ميشود. آنهم در حالي كه بهروز وثوقي در هر دو فيلم در اوج بازيگري خود است.
هنگامي كه اين دو در صحنهاي از فيلم گوزنها مقابل يكديگر ميايستند حركات، رفتار، نوع نگاه، نوع بيان و از همه مهمتر حالت چهرهشان به گونهاي است كه جداي از ايجاد صحنهاي جذاب ميتواند مورد استفاده استادان بازيگري قرار گيرد تا با نمايش آن الگوي خوبي به هنرجويان خود ارايه دهند. شايد به خاطر همين باور است كه وقتي جايي به نقل از پرويز فنيزاده خواندم هنگامي كه مسعود كيميايي از او خواسته تا در گوزنها بازي كند تصور ميكرده براي نقش سيد (شخصيت اصلي فيلم) انتخاب شده، خوشحال شدم كه كيميايي چنين نكرده است. چرا كه كس ديگري نميتوانست همچون او موقعيت محمد را در اين فيلم جاودانه كند، همانطور كه تصور فرد ديگري به جز بهروز وثوقي در گوزنها سخت است. هر دو نقش با حضور اين دو بازيگر خلاق و توانمند در تاريخ سينماي ايران برجستگي خاصي پيدا كرده است.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.