تو ای حبیبه حق جلوه از خدا داری
که سوی خویش همه چشم ماسوی داری
به چرخ حشمت و اجلال بیشتر از مهر
به پیش دیده اهل صفا ضیا داری
تو آشنا نشوی گر چه با کسی از قدر
ولیک در همه عالم تو آشنا داری
به زائرین حریم خود ایستوده خصال
نظر ز راه محبّت جدا جدا داری
به خواب مهدی آل محمّدم فرمود
«بگوی مدح و راز آن که اجرها داری»
به جان آن که به من گفت مدح تو گویم
مرا یقین شده خواهان خود خدا داری
به یک نگاه مس قلب ما طلا سازی
تو که با نظر خویش کیمیا داری
بهر که می نگرم جانب تو روی آرد
تو خود نظر مگر از لطف سوی ما داری
از آن که دختر موسی بن جعفری به خدا
کنند مدح تو گر تا به حشر جا داری
شمیم باغ علی نوگل رسول تو
فروغ چشم محمّد پس از بتول تو
**حیدرآقا تهرانی (معجزه)
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.