درس دیگر در حوزه ایفای نقش رسانههای جمعی در آموزش و اطلاعرسانی بحرانها رقم خورد.
رامین رادنیا- روزنامه نگار
آموزش و آگاهسازی افکار عمومی جامعه در زمینههای مختلف از جمله الزامات پیشگیری، آمادگی و مقابله در برابر حوادث و سوانح همواره چالش برانگیز و با موانعی مواجه است. سطح سواد و تحصیلات جامعه مخاطب، ابزارهای در اختیار برای آموزش و اطلاع رسانی، برخورداری رسانه از اطلاعات و دانش موضوع مورد نظر، زبان مشترک برای انتقال معانی پیامها، زمینههای فرهنگی پذیرش، وضعیت اقتصادی جامعه، میزان مقبولیت، مشروعیت و اعتبار منبع پیام، تجربههای پیشین، سطح حمایت و مشارکت اجتماعی، هنجارها، نگرش و باورهای عمومی؛ همگی در زمره عوامل مؤثر بر فرآیند اطلاعرسانی و آموزش جامعه در برابر بحرانها اعم از با منشأ طبیعی یا دارای منشأ انسانی همچون اپیدمی اخیر ویروس کرونا به شمار میآید. در این میان شاخصهایی چون تجربه جمعی، اعتماد جامعه به رسانهها و مسئولان، شرایط اقتصادی مردم و کم و کیف آموزشها از اهمیت بیشتری برخوردار است.
ورود ویروس خطرناک کرونا به ایران با توجه به قدرت سریع فراگیری آن شاید بعد از شیوع طاعون در اواخر دوره قاجار تجربهای نو و کم سابقه برای جامعه به شمار میآید که به طور حتم از پی آن در کنار تلخکامیها درسهای ارزشمندی نیز برجای خواهد گذاشت. چه آنکه هر حادثه تلخی در زندگی فردی و جمعی، میزان هوشیاری فردی و اجتماعی را افزایش میدهد و همچون واکسنی جامعه را در برابر رخدادهای آینده مقاوم و توانمند میسازد. جنگها، سوانح طبیعی، شیوع بیماریهای مرگ زا و حوادث دلخراش بهطور معمول از آن دسته رخدادهایی هستند که روح جامعه را میآزارند و تجربه آن باعث درس آموزی برای چندین نسل میشود.
بهطور حتم تجربه ما نیز در مواجهه با کرونا آگاهی عمومی جامعه ایران را نسبت به بیماریهای فراگیر افزایش خواهد بخشید و نگاه به بهداشت محیط، الزامات پوشش درمانی و همچنین اطلاعرسانی و آموزش عمومی در برابر بحرانها متحول و نتایج مثبت آن نصیب نسلهای آینده خواهد شد.
درس دیگر در حوزه ایفای نقش رسانههای جمعی در آموزش و اطلاعرسانی بحرانها رقم خورد. گرچه این بخش از نیمه پر برخوردار است اما با نگاه نقادانه میتوان آسیبهای موجود در چرخه انتقال پیام، اختلالهای رخ داده و کمبود اعتبار منبع پیام و کاهش تأثیرگذاری در بخشهایی از چرخه انتقال پیام را مشاهده کرد.
در این آزمون تاکنون رسانههای نوین همچون شبکههای اجتماعی و کانالهای ارتباطی گوی سبقت را از رسانههای سنتی همچون مطبوعات و رادیو و تلویزیون ربودهاند. دوسویه بودن ارتباطات و ایفای نقش مخاطب در رسانه، شفافیت و اعتبار، سرعت انتقال پیام، گستردگی مخاطب، سهولت دسترسی و نهایتاً قدرت نظارتگری مزیت رسانههای نوین به شمار میآید. در حالی که رسانههای سنتی این روزها بیشتر از هر زمان در هزارتویی پیچیده از مشکلات اقتصادی، افت جایگاه، تخریب اعتبار و سرمایه اجتماعی و مهمتر ازهمه بحران مخاطب گرفتار آمدهاند و ناامیدانه بیشتر نظارگرند تا فعال مؤثر عرصه اطلاعرسانی و به جای عملکرد کنشی از عملکرد واکنشی و دنبالروی برخوردارند و نقش نظارت، آموزش و اطلاعرسانی آنان که زمانی بیبدیل بود در این رقابت نابرابر به میزان قابل توجهی کاهش یافته و جبران آن نیازمند تغییرات بنیادین است.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.