قاسم افشار
خواننده موسیقی پاپ
وقایع خبری – قرنی که گذشت موسیقی ایران فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرد و هر دوره آن بیانگر اتفاقات تازهای بود که میتواند درسهای بسیاری به ما بیاموزد. اما درخصوص موسیقی پاپ که حوزه فعالیت شخصیام بوده است، باید بگویم در این سالها شاهد تغییر و تحولات متفاوتی در این نوع موسیقی بودهایم و با یک مرور کوتاه بر تاریخچه موسیقی پاپ از دهه ۳۰ تا امروز خواهید دید آنچه امروز دستاورد این ژانر از موسیقی است با تعریفی که از این نوع موسیقی وجود دارد بسیار متفاوت است.
درواقع کارهایی که درآن برهه زمانی با عنوان موسیقی پاپ در دهه ۴۰ تولید شد آثاری بودند که حس عجیب زیبایی در مخاطب به وجود میآورد و هر شنوندهای را مجذوب خود میکرد و بهتر است بگویم شعر و ترانه، ملودی، تنظیم و حتی خوانندههای آن دوران هم نوع فعالیتشان با نسل امروزیها بسیار متفاوت بود و این تفاوت بسیار آشکار است و هیچ تشابهی با موسیقی دهه ۸۰ و بعد از آن نداشته و ندارد و اصلاً قابل قیاس نیست و حتی هزاران سر و گردن بالاتر از آن بوده است که البته این نگاه برخاسته از تعهدی بود که هنرمندان به مردم و جامعه خود داشتند و آثارشان را با وسواس و آگاهی بیشتری منتشر میکردند چیزی که در این دوره کمتر وجود دارد یا هرگز دیده نمیشود. اما در دهه ۷۰ موسیقی پاپ نسبت به امروز شرایط بسیار بهتری داشت و شاهد اتفاقات خوبی بودیم در واقع آن دوران بستری فراهم کردند که موجب شد موسیقی پاپ به شکوفایی برسد و در سبک، اسلاید و نوع موسیقی هنرمندان آن دوران تحولات بسیار خوبی انجام گرفت و بعد از انقلاب و نگاهی که به این ژانر موسیقی وجود داشت هنرمندان موسیقی پاپ آغازگر شکل دیگری از این نوع موسیقی بودند اما متأسفانه به مرور زمان این موسیقی به حال خود رها شد و آرام آرام به سمتی رفت که خوشایند نیست. هر آنچه امروز به عنوان موسیقی پاپ تعریف میشود و روی صحنه میرود بسیار متفاوت با موسیقی پاپی است که از دهه ۴۰ و حتی بعد از آن شاهدش بودیم.
آن زمان شعر و ترانهها بامحتوا بود و ملودیها از قاعدهبندی و اصول درستی برخوردار بودند و همین امر موجب شد مردم ارتباط خوبی با آثار آن دوران داشته باشند اما امروزه با موضوع دیگری روبهرو شدهایم و با اطمینان میگویم تنها مبحثی که در موسیقی پاپ این دوران رعایت نمیشود و مورد توجه نیست، شعر و ترانه بوده این درحالی است که مهمترین مقوله یک موسیقی، ترانه است اما جای تأسف که نادیده گرفته شده و ترانههای بسیار سخیف و ضعیف با ملودیهای تکراری و بی سرانجام به موسیقی ما ورود کردهاند و این انحراف در موسیقی به عقیده شخصی من ابتدا تغییر نگاه مدیران فرهنگی بویژه رسانه ملی ایران به هنر است و با ایجاد یک روند رو به جلو تلاش کردند سلیقه شنیداری مردم را تغییر بدهند. رسانه ملی با پخش آثار موسیقی بی محتوا و با سر کار آوردن یکسری خواننده با عنوان هنرمند، خوراکی به مردم رساند که در شأن مردم فرهنگ دوست کشورمان نیست البته در این زمینه فضای مجازی هم بی تأثیر نبوده و بر این باورم که موسیقی مبتذل ما مدیون و وامدار فضای مجازی است در واقع اگر فضای مجازی وجود نداشت، موسیقی مبتذل به این سرعت رشد نمیکرد و این بستر سکوی پرشی بود برای یک تعداد از دوستان که در حد و اندازه خوانندگی نیستند و خود را اینگونه معرفی میکنند.
اعتقاد من این است که همه نوع موسیقی، کلاسیک، پاپ، سنتی و حتی رپ باید شنیده و منتشر شود اما بر اساس یک فرم و چارت مشخص که قابل شنیده شدن باشد و فرهنگ و هنر فاخر ایران را زیر سؤال نبرد البته این فرصت همچنان هم وجود دارد و میتوان سر و سامانی ایجاد کرد و اگر متولیان، مدیران فرهنگی یا مدیران بخش خصوصی بخواهند، میتوان کارهای خوب را به گوش مردم رساند مانند آنچه امسال در جشنواره موسیقی فجر انجام گرفت و بسیار خوشحال شدم در این جشنواره حضور داشتم و ای کاش ویروس منحوس کرونا نبود و با حضور دلگرم کننده مردم این اتفاق شکل میگرفت بنابراین اگر متولیان فرهنگی ما بخواهند این کارها دیده و شنیده خواهد شد و بار دیگر دوستان قدیمی و جدید در جدول جشنواره قرار میگیرند.
امیدوارم برای همه همنسلیهای من هم این اتفاق بیفتد و متولیان فرهنگی همچنان کمک خود را در این زمینه داشته باشند. اما درخصوص امسال، سالی که برای همه مردم دنیا و بویژه هنرمندان به سختی گذشت باید بگویم دراین سال کرونا ضربه شدیدی بر هنر وارد کرد بخصوص بخش موسیقی و نوازندگان که قشر ضعیفتر این حوزه هستند و هنوز هم زخمهای این آسیب بزرگ التیام نیافته و باید صبر کرد تا این ویروس منحوس برای همیشه دست از سر دنیا بردارد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.