دریا،کنار نام تو لنگر گرفته
خورشید پشت ابر خون سنگر گرفته
در داغ تو حتی شقایق گشته حیران
تقدیری از افسانه پرپر گرفته
ای از ازل غمنامه عالم به نامت
حتی عزایت معنی دیگر گرفته
می پرسم از کرب و بلایت تا چگونه
جسم تو را ای آسمان در بر گرفته
در داخل گودال خونین خواهری دید
زخم از ستاره بیشتر پیکر گرفته
ظهر وداعت شیون اهل حرم بود
شام غریبان تو را مادر گرفته
ای مقصد سرخ شهادت،مبدأ عشق
شاعر هوای شعر تو از سر گرفته.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.