دکتر باقر ساروخانی عضو هیات علمی دانشگاه تهران در نخستین کنفرانس ملی علوم شناختی و رسانه که صبح امروز در دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: بحث نگرشی درباره مغز بسیار زیاد است چراکه دیدگاه های زیادی وجود دارد ما تمام دارایی خود را کنار گذاشته و هیچ اطلاعاتی را وارد مغز نکنیم مگر اینکه قبل از آن به وارسی آن بپردازیم، نباید دچار هیجان شویم.

وی افزود: اثر بند جایی است که مغز را خاموش کرده و دوباره اطلاعات را وارد مغز می کنیم نباید هر اطلاعاتی را بدون شناخت وارد مغز کنیم. انسانی که داده را شناسایی و بعد وارد مغز می کند اهمیت دارد.
ساروخانی تصریح کرد: جامعه شناسی ذهن در علوم شناختی جایگاه مهمی دارد زیرا مغز دارای قسمت هایی است که می تواند اطلاعات را همزمان ذخیره و پرورش دهد پدیده مغز در ارتباطات انسانی معنی می شود اما تفاوت انسان با سایر جانداران متفاوت است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: مغز انسان باید شناسایی شود و آن را داوری کنیم به طوری که مغز انسان قابل داوری است رفتارهای مختلف را مغز رصد کرده و بلافاصله برای حرکات برنامه ریزی می کند.
وی افزود: انسان اندیشمند که هیچ موجودی چنین پیچیدگی ندارد اما رسانه نیز در ارتباط با مغز و کارکرد انسان جایگاه ویژه ای دارد رسانه قصد دارد وارد مغز انسان شود در واقع ما باید هدایت از راه دور انجام دهیم که اطلاعات را به انسان ها بدهیم.
ساروخانی اضافه کرد: رسانه چطور می تواند وارد مغز انسان شود و تاثیر گذار باشد این موضوع از کارکرد های علوم شناختی محسوب می شود تحلیل ذهن یک تحلیل عام است
توصیه به رسانه دارم که قبل از ورود به رشته علوم شناختی باید اعتماد و برد بالایی داشته باشد البته صلاحیت هم از اهمیت زیادی برخوردار است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: اگر رسانه پیش شرط ها را انجام داد و  پیام ها را انتقال داد باید انسان ها پیام ها را از زبانشان جاری شود و اطلاعات را بفهمند ما می خواهیم افراد پیام ما را علاوه بر اینکه درک می کند به عنوان رسول ما باشد و باید انواع پتانسیل های خود را استفاده کند.
وی گفت: ده مرحله کلیدی برای پیام های علوم شناختی وجود دارد که ابتدا تولید معنا است دوم چگونه بازگو کردن اطلاعات بوده که باید در پوشش زیبا و لطیف وارد ذهن شود اما نکته  سوم به چه کسی پیام را انتقال دهیم در واقع باید مخاطب خود را بشناسیم به این معنی که باید تحلیل موقعیت شناسی داشته باشیم باید به این نکته اشاره کنم که  هر انسانی یک ساختار ذهنی خاص دارد چرا که در حالت خشم ما یک موجود دیگری می شویم که مهم ترین قسمت در جامعه شناسی و علوم شناختی است به طور مثال دانشجو از دانشجوی دیگری درخواست جزوه می کند اما دوست او ممانعت می کند که در ذهن دانشجو دوستش هیولا می سازد اما ذهن ساختاری در این موقعیت فعال شده و شرایط را در نظر گرفته و با اتفاق کنار می آید.
وی ادامه داد: تحلیل حامل ها چهارمین موضوع است تحلیل زمینه و ظرفیت از دیگر عناوین و مراحل کلیدی است.