دکترکبری درویش پیشه- مدرس دانشگاه

از زمان شیوع بیماری ناشناخته ای در ووهان چین  که امروز با نام « کرونا » در میان مردم جهان  شناخته می شود و در مجامع پزشکی آن را با نام « کووید ۱۹ » به ثبت رسانده اند ؛ بیش از چهار ماه می گذرد . شاید اگر زمانی که هنوز این بیماری ، همه ی « ووهان » را در برنگرفته بود و مسوولین کشور چین نسبت به هشدار یکی از پزشکان خود که خبر ظهور این بیماری را می داد سکوت اختیار نمی کردند و عملیات قرنطینه سازی « ووهان » و سایر شهرهای آن کشور زودتر اتفاق می افتاد ؛ شاید امروز دیگر کشورهای جهان دچار بحران « سلامت »  نمی شدند ؛ بحرانی که درسایه آن اقتصاد ، فرهنگ ، آموزش و حتی مناسبات سیاسی را دچار تزلزل ،درهم تنیدگی و چالش های بنیان کنی کرده است که به خوبی می توان تعطیلی شرکت های فعال در حوزه صنعت و تجارت ، بیکاری گروه های مختلف کارگری در واحدهای خرد و کلان اقتصادی ، عدم فعالیت جدی و موثر مراکز آموزشی در دانشگاه ها و مدارس در تمامی مقاطع تحصیلی و حتی عدم فعالیت پارلمان های ملی و محلی را نمونه های بارز و آشکار بحران کووید ۱۹ در سرتاسر جهان برشمرد.

در ایران اما خبر شیوع این بیماری مرگبار در ووهان چین با اخراج جمعی از دانشجویان ایرانی صورت گرفت .اخراجی که تنها بهانه کشور میزبان ، قرنطینه کردن آن کشور و منع آمد و شد تا زمان نامعلوم و پایان کامل این بیماری اعلام شد . ورود این دانشجویان به داخل خاک کشور و قرنطینه کردن آنان در محلی امن ، مناسب و کاملا مجهز از سوی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی اما درهیاهوی فعالیت های انتخاباتی ستادهای انتخاباتی کاندیداهای مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری کم رنگ شد تا آن جا که انتشار و پردازش صحیح و جامعی  ازسوی  خبرنگاران رسانه ها ی کشور صورت نگرفت.

با آن که بلافاصله و در بیست و هشتم بهمن ماه و پس از انجام آزمایش های تشخیصی پزشکی و اعلام نتایج مثبت ابتلا چند بیمار به بیماری کووید ۱۹از سوی پزشکان درگیر با موضوع ، مسوولین وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی کشور شیوع این بیماری را در کشور اطلاع رسانی همگانی کردند اما شاید عدم پردازش جامع قرنطینه دانشجویان اخراجی از سوی خبرنگاران داخلی کشور فرصتی را برای  رسانه های معاند داخل وخارج از کشور فراهم کرد تا آنان مانور تبلیغاتی خود را آغاز کرده و جمهوری اسلامی ایران را به پنهان سازی موضوع شیوع بیماری کرونا به خاطر دو رویداد بزرگ و ملی راهپیمایی عظیم ۲۲ بهمن و برگزاری دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در سراسرکشور متهم نمایند .

اما آن چه نباید در بطلان این فرضیه مطرح شده از سوی شبکه های خبری خارجی به دست فراموش سپرده شود ، دامنه نفوذ و زمان شیوع این بیماری در سرتاسر جهان است .  تا آن جا که با یک بررسی ساده علمی می توان به این نتیجه و واقعیت آشکار دست یافت که زمان شیوع این ویروس محنوس و ابتلا بیماران در ایران با زمان شیوع آن در سایر نقاط جهان همزمانی داشته و در یک محور وخط مستقیم  قرار گرفته است .

درست همان زمانی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران که پیش از این ، همدلی و حمایت مردم همیشه در صحنه ایران را نه تنها در حماسه جاودانه ۲۲بهمن ماه و حضور خوش رنگ انتخابات دوم اسفندماه که در مراسم با شکوه بدرقه سردار دلها ، شهید حاج قاسم سلیمانی با دو چشم خود دیده و تجربه کرده بودند و تلاش داشتند تا با همکاری رسانه های در اختیارخود  بر روی این موضوع مانور تبلیغاتی مهیجی را به راه انداخته و با گل آلود کردن فضا ، ماهی خود را صید نمایند ؛ مقام معظم رهبری ، حضرت آیت الله خامنه ای با بیان رهنمودهای روشنگرانه و عالمانه خود سیلی محکمی بر دهان یاوه گویان کوبید و اجر خدمت و جهاد در عرصه بهداشت و درمان را کم تر از شهادت ندانسته و مرهمی بر دل های شکسته و نگاه های خسته اما امیدوار پزشکان ، پرستاران و تمامی کادر درمان عرصه بهداشت و درمان کشور گردیدند و همین دمیدن روح  امیدواری از سوی مقام معظم رهبری برای عموم مردم ایران کافی بود تا همچون دوران هشت سال دفاع مقدس به یاری ایران و ایرانیان به پا خیزند حماسه ماندگار دیگری را در قلب تاریخ  به یادگار گذارند .

اگردر دوران هشت سال دفاع مقدس جوانان غیرتمند ایرانی با پوشیدن لباس رزم و تنها با دعای خیرخمینی کبیر ودلگرمی مادران خود که در مساجد و پایگاه های بسیج به پشتیبانی از آنان مشغول بودند  ، کشور را از چنگ دشمنان تا دندان مسلح رهایی دادند امروز نیز پزشکان ، پرستاران و تمامی کادرمراکز درمانی کشور با تمام تحریم های ظالمانه ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش ، دلگرم به حمایت ها و پشتیبانی های مقام معظم رهبری از یک سو و دعای خیر مردم به میدان مبارزه با این ویروس منحوس آمده اند تا دوباره رفاه و آسایش را برای مردم ایران به ارمغان آورده و پرچم ” ما می توانیم ” را بر کره خاکی به اهتزازدر آورند .