خبرنگار یا گزارش نویس نباید « دقت» را فدای « سرعت » نماید و ماشین « سرعت » نباید « دقت » را زیر بگیرد.
*دکترآرش شایسته نیا، دکترای مدیریت رسانه و مدرس دانشگاه فرهنگیان
مطالعه منابع ، بخش عمده و اصلی از روش علمی است و در کلیه ی پژوهش های علمی انجام می شود تا آن جا که چنین مطالعه ای مبنای بسیاری از تحقیقات در علوم انسانی است . در پژوهش های تاریخی ، مطالعه منابع نه تنها اطلاعاتی درباره کارهای انجام شده به محقق می دهد ، بلکه نتایج این مطالعه ، داده های لازم را برای پژوهش او فراهم می کند . باید بپذیریم پژوهش تاریخی به طور کلی بر اساس مطالعه دقیق دانش موجود در حوزه مورد پژوهش انجام می شود .
در صورتی که بنیان گذاری پایه علمی تحقیق که از طریق مطالعه منابع فراهم می شود ، ضعیف و یا حتی خالی از اشکال نباشد ؛ پژوهش های بعدی خام ، سطحی و حتی نامعتبر خواهند بود.
تجاوز رژیم غاصب صهیونیستی و همراهی ایالات متحده آمریکا با آن دولت به سرزمین پهناور« ایران» که منجر به شهادت جمعی از افسران عالیرتبه نیروهای مسلح ، دانشمندان دانش هسته ای و مردم بی دفاع و بی گناه گردید ؛ نه تنها در تاریخ به ثبت خواهد رسید ؛ بلکه دریچه ای به روی اندیشمندان اندیشکده ها ، پژوهشگران و محققان مراکز علمی و تحقیقاتی باز خواهد کرد تا آنان بهتر و بیش تر از پیش بتوانند تجاوزگری آن ها را برای نسل حاضر وحتی نسل های آینده ترسیم و بازگو نمایند .
مطالعات نشان می دهد که یکی از منابع مهم مطالعاتی اندیشمندان ، پژوهشگران و محققان در باز تعریف و بازگویی رویدادهای تاریخی ؛ محتوای رسانه ها هستند . از همان زمان که سنگ نوشته ها در دامنه کوه ها و یا دیوار نویسی های غار ها به عنوان نخستین رسانه ها دسته بندی شدند تا به امروز که رسانه ها از چاپی و دیداری و شنیداری فراتر رفته و رسانه های نوینی بر پایه و بستر اینترنت به وجود آمده اند .
اگر پژوهشگران و محققان امکان دسترسی به اصل محتوای رسانه ها را به عنوان « منابع دست اول » تحقیقاتی داشته باشند ،آنان می توانند به نتایج مورد نظر خود دست یافته و برای سوال های خود، پاسخ متقن و در عین حال جامعی را به دست خواهند آورد اما اگر ، امکان دسترسی به منابع اول فراهم نباشد و آنان به اجبار ، ملزم به استفاده از آمار و اطلاعات دیگران به عنوان « منابع دست دوم » باشند ؛ و آن آمار حتی اگر به صورت سهوی ، دقیق نبوده و فاقد اعتبار و « پایایی» باشد ؛ بی شک نتایج تحقیقات به دست آمده نیز غیر قابل استناد در هر زمانی چه زمان حال و چه در زمان آینده خواهد بود .
چه آنانی که خود ، منابع مطالعاتی شان را از متن و محتوای مطالب « رسانه » ها به عنوان منبع دست اول انتخاب می کنند و چه آنانی که نتایج کارشان را به عنوان منابع دست دوم در اختیار همان محققان و پژوهشگران قرار می دهند ؛ « تحلیل محتوا » می تواند یکی از بهترین روش های تحقیق باشد.
« تحلیل محتوا » ، مطالعه ارتباطات است. یک روش پژوهشی است که به صورت « منظم» و « عینی» برای توصیف مقداری محتوای آشکار ارتباطات به کار برده می شود . تحلیل محتوا روشی است برای مطالعه و تحلیل ارتباطات به شیوه ای نظام مند، عینی و کمی با هدف اندازه گیری متغیرها است.
در این روش، پیام ها یا اطلاعات به صورت منظم «کد گذاری» و به نحوی طبقه بندی می شوند که پژوهشگر بتواند آن ها را به صورت «کمی» تجزیه و تحلیل کند. این روش برای هرشکلی از ارتباطات انسانی ( از اشارات تا کتاب های درسی و از تخته اعلانات تا پیام های رادیو ، تلویزیون، شبکه های اجتماعی و…) به کار برده می شود. هدف غالب تحلیل محتواهایی که انجام می شوند پاسخ گویی به سوال هایی است که با مواد مورد تجزیه و تحلیل «ارتباط مستقیم» دارند . در این تحلیل ها، اطلاعات معینی طبقه بندی می گردند و به جدول های ساده ای تبدیل می شوند .
هفته گذشته و پس از قریب به دو هفته از آغاز آتش بس میان اسراییل و جمهوری اسلامی ایران ؛ رییس خانه مطبوعات استان قزوین فعالیت رسانه های قزوین را در جنگ ۱۲ روزه تشریح کرده و ضمن اعلام ضعف نمایندگی روزنامه های سراسری در استان قزوین می گوید: بیش از ۲۴ هزار و ۷۸۹ مطلب در سایت ها ، پیام رسان های ایتا ، تلگرام ، واتساپ و اینستاگرام و هم چنین رسانه های چاپی تولید ، بازنشر و چاپ شده است که بیش تر آن ها با موضوع « جنگ » است .
وی سپس به رسانه های چاپی اشاره می کند و می گوید: هفته نامه تابان با سه هزار و ۵۲۷ مطلب در صدر قرار گرفته ؛ هفته نامه مینودر با یک هزار و ۸۱۱ مطلب ، روزنامه ولایت با یک هزار و ۸۷ مطلب ، ماهنامه نسیم قزوین با ۸۶۶ مطلب و ماهنامه آبیک فردا با ۸۲۹ مورد در رده های بعدی قرار گرفته اند.
متاسفانه رییس خانه مطبوعات روش تحقیق و تحلیل خود را در هیچ یک از پاراگراف های خبر توضیح نداده است تا بر اساس آن خط فکری مشخصی بر این داده ها برای مخاطب فراهم شود ، با این همه؛ بر فرض صحت نتایج تحقیقات انجام شده ازسوی( رییس ) خانه مطبوعات از یک سو و صحت ادعای چاپ هفته نامه تابان از سوی دیگر در این بازه زمانی ؛ اگر تمام صفحات این هفته نامه خبر ،گزارش و حتی سایر مطالب باشد و مدیران این هفته نامه در این بازه زمانی دو شماره هم منتشر کرده باشد ؛ چگونه این هفته نامه ۳هزار و ۵۲۷ مطلب را تولید و منتشر کرده است .
این مساله درباره رسانه های چاپی که در رده های بعدی هم قرار گرفته اند نیز قابل طرح است در حالی که روزنامه ولایت با آن که هر روز هم (به جز ۵شنبه ها) منتشر می شود ؛ نتوانسته است از هفته نامه تابان و یا هفته نامه مینودر بالاتر قرار گیرد .
شاید این سوال ها با این پاسخ مواجه شود که در محاسبه عملکرد این دسته از رسانه ها ، تولیدات فضای مجازی هم مد نظر قرار گرفته است که در این حال باید سوال های جدیدی را مطرح کرد که مهم ترین سوال ، همان سوال نخست است که این نتایج بر اساس کدام روش تحقیق علمی صورت گرفته است ؟ و آیا این روش تحقیق از « پایایی » و « روایی » قابل اعتنا برخوردار بوده و کاملا علمی است؟
با توجه به سطرهای گذشته ؛ مطمئن ترین روش تحقیق برای این دست تحقیق ها روش« تحلیل محتوا » است ؛ اما در تحلیل محتوا «سنجه » ها و «دسته » ها باید کاملا مجزا و مشخص باشد تا محقق بتواند در «کدگذاری داده ها» راه را به خطا نرود تا نتایج فرضیه ها و پاسخ سوال های تحقیق با کم ترین خطا پاسخ داده شود.
سوال بعدی این جا شکل گرفته می شود که این مسوول فرهنگی و رسانه ای در خبر خود رسانه های الکترونیک برخط (پایگاه های خبری) را از رسانه های چاپی جدا می کند و می گوید « تیتر قزوین» با یک هزار و ۶۳۲ مطلب در صدر قرار گرفته و « عصر قزوین» ، « قزوین نیوز » ، « صبح قزوین» و «گذر نیوز» در رده های بعدی قرار می گیرند . آیا واقعا تیتر قزوین و سایر پایگاه های خبری صاحب رتبه در سایت خود این تعداد خبر ، گزارش و یا مطلب را منتشر کرده اند و قابل باز شمارش است؟
ممکن است رییس خانه مطبوعات استان قزوین مدعی باشد که عملکرد این پایگاه ها با توجه به گروه ها و کانال های خبری وابسته به خود آن ها به این جایگاه و رتبه رسیده اند که آن گاه باید این سوال را مطرح کرد که در این صورت چگونه عملکرد آن پایگاه ها و کانال ها که در رسانه های چاپی سبب کسب جایگاه شده اند در این بخش تفکیک شده و سبب ارتقای پایگاه های خبری گردیده اند؟و اصلا هنگامی که یک خبر در تمام گروه های مجازی بازنشر داده می شود ؛ سهم هر رسانه از آن خبر بازنشر شده چه عدد و رقمی است ؟
خوب بود که آن مقام مسوول که در ابتدای خبر خود و با توجه به تحقیق انجام شده به ضعف نمایندگی روزنامه های سراسری به صورت صریح اشاره کرده است ؛ آن نقاط ضعف را به صورت «کیفی» بیان می کرد تا متولیان این حوزه در اداره کل ارشاد اسلامی بدون توجه به میزان کارکرد آن ها در این چنین مواقعی با اعطا نمایندگی رسانه های سراسری موافقت ننماید . چرا که تنها کارکرد آن ها جذب آگهی های استان و کسب درآمدهای بالا است ؛ چیزی که بارها از سوی مدیران رسانه های محلی به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین اعلام شده اما آنان کوچکترین توجهی به آن نداشته اند .
سوال بعدی این گزارش وقتی شکل می گیرد که چرا پایگاه های خبری که نمایندگی آن ها در قزوین است ؛ با پایگاه های خبری قزوین مورد ارزیابی قرار نگرفته اند ؟ مگر این پایگاه های خبری مورد اشاره ، صفحه اختصاصی استان قزوین نداشته اند؟
بر اساس شناسنامه خبرگزاری بسیج ، این خبرگزاری پایگاه خبری به شمار نمی رود (در تمام صفحات این رسانه ، این رسانه به عنوان خبرگزاری معرفی شده است ). پس چرا عملکرد این خبرگزاری در بخش پایگاه های خبری مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته است وچرا پایگاه خبری پرسون که در مجوز آن برای استان قزوین صادر شده و در این استان فعالیت می کند در بخش پایگاه های خبری استان مورد سنجش و ارزیابی قرار نگرفته و هم ردیف تجارت آنلاین قرار گرفته است؟
با این همه ، این سوال همچنان ذهن مخاطب را درگیر خود می نماید که چرا در این ارزیابی سایر پلتفرم های داخلی مانند « روبیکا» ، « بله » و… مورد توجه قرار نگرفته است ؟ همان گونه که پیش تر نیز به آن اشاره شد این که صاحب رسانه ای در یکی از سکوها و یا پلتفروم ها گروهی دایر نماید و افراد مختلف که اتفاقا به عنوان خبرنگار رسمی نیز شناخته نمی شود و در قالب «شهروند خبرنگار» فعالیت رسانه ای می نمایند و مطالب خود را در تمام گروه هایی که رسانه ها با نام خودشان دایرکرده اند؛ باز نشر می دهند ، صاحب آن گروه مجازی در شبکه های اجتماعی به عنوان رسانه فعال و برتر معرفی می گردد در حالی که به جز راه اندازی این گروه مجازی ؛ نقش دیگری در تولید محتوا نداشته است؟
از آن جایی که محققان و پژوهشگران و حتی دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی ( ارشد و دکتری) می توانند بعدها در پایان نامه ها و یا رساله های دکتری خود از همین اطلاعات، اخبار و گزارش های رسانه ها به عنوان یکی از منابع کارهای پژوهشی و مستند تاریخی خود استفاده نمایند ؛ به جا است تا عملکرد رسانه ها در این بازه زمانی خاص به صورت دقیق و کاملا علمی و بر اساس روش تحقیق معتبر و قابل قبول و زیر نظر استاد راهنما صورت پذیرد .
در این گزارش تحقیقی باید میزان اخبار تولیدی ، نوع گزارش های خبری ، سبک اخبار ، گزارش های تصویری ، نقدها ، مقاله ها، سرمقاله هاو… به صورت کاملا دقیق رصد و محاسبه شود تا بتوان سهم رسانه های استان را در اطلاع رسانی ،آموزش ، ایجاد وحدت و همدلی که از وظایف و کارکردهای هر رسانه است؛ در میان رسانه های سایر استان های کشور به ثبت رساند ؛ چیزی که در گزارش خبری رییس خانه مطبوعات استان قزوین ناپیدا بوده و نمی توان به عنوان سند متقن ازآن استفاده کرده و با آن از عملکرد رسانه های استان قزوین در این بازه زمانی دفاع نمود .
نگارنده در کلاس های درس « خبر نویسی» خود بارها به دانشجویان تاکید می نماید که خبرنگار یا گزارش نویس نباید « دقت» را فدای « سرعت » نماید و ماشین « سرعت » نباید « دقت » را زیر بگیرد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.