قصهها نقش مهمی در تربیت کودکان دارند. ما در قالب قصه و داستان میتوانیم اصول اخلاقی و تربیتی را به بچهها آموزش دهیم و به جای آن که برایشان از خوبیها بگوییم شخصیتهای خوب را به آنها معرفی کنیم؛ با این کار هم از نصیحتکردن و آموزش مستقیم به بچهها پرهیز کردهایم؛ هم زمینههای همذاتپنداری با قهرمان قصه را برایشان فراهم آوردهایم.
قصهها همواره جذاب، خواندنی و شنیدنی بودهاند. حتی خداوند در قالب قصه با بندگان خود سخن گفته و کتاب آسمانی ما قرآن، سرشار از قصههایی است که به جای آموزش مستقیم به داستانگویی پرداختهاند تا بیشتر و بهتر با مخاطب خود ارتباط برقرار کنند.
هنوز هم قصه، برای بچهها جذاب است و ما اگر بخواهیم فرهنگ و عادت به مطالعه را در کودکان نهادینه کنیم باید برایشان قصه بگوییم و داستان بخوانیم و یکی از بهترین فرصتها برای قصه گفتن برای بچهها، وقت خواب است چون ذهن و روانشان آمادگی شنیدن دارد و از ارتباط چهره به چهره با پدر و مادر خود لذت میبرند. حتی بزرگترها میتوانند چند صفحه از یک کتاب را برای بچهها بخوانند و از او بخواهند تا باقی داستان را خودش بخواند با گفتن قصهای را شروع کنند و اجازه بدهند تا بچه با کمک گرفتن از تخیل خود آن را ادامه دهد.
بچههای امروز با وجود ماهواره و اینترنت و بازی های رایانهای، قصه را دوست دارند اما بسیاری از پدر و مادرها، خودشان قصه گفتن نمیدانند و ای کاش آموزش و پرورش، صدا و سیما، شهرداریها، وزارت فرهنگ و ارشاد و دیگر نهادها و سازمانهای مرتبط با مقوله فرهنگ همت کنند و دست به دست هم دهند تا مادران امروز با قصه و قصهگویی آشنا شوند چراکه توانمندسازی مادران بسیار مهم است.
یک روز مادرها برای بچه هایشان لباس میدوختند و میبافتند و برایشان با وسایل ابتدایی، عروسک و اسباببازی درست میکردند اما بیشتر مادران امروزی از مهارتهای اینچنین بیبهرهاند.
* محمد طوسی- مدیر انتشارات «سازوکار»
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.