خیانت زناشویی، اختلافات خانوادگی ، اختلافات مالی ، اعتیاد و ... از جمله دلایل وقوع قتل است.
سردار علیرضا لطفی- رئیس پلیس آگاهی پایتخت
قتل از جمله جرایمی است که پلیس آگاهی نمیتواند اقدامی برای پیشگیری از آن انجام دهد. اما وظیفه ذاتی کارآگاهان پلیس آگاهی کشف پرونده جنایتهای رخ داده در کوتاهترین زمان ممکن است.
خیانت زناشویی، اختلافات خانوادگی ، اختلافات مالی ، اعتیاد و نزاع و درگیری از جمله دلایل وقوع قتل است.
بسیاری از قتلهای خانوادگی ناشی از اختلافات حل نشدهای است که اعضای خانواده برای سالیان متمادی آن را به دوش میکشند بدون آنکه قدم مثبتی برای حل اساسی آن بردارند. در حالی که میتوان بهجای ادامه زندگی سراسر مشکل با یاری خواستن از مشاوران و روانشناسان به اصلاح ایرادهای موجود و اختلافها پرداخت و به زندگی ادامه داد یا با پایان دادن به زندگی مشترک بیثمر در مسیر صحیح تصمیمگیری قرار گرفت.
یکی از علل قتلها، خیانت زناشویی است که در آن پس از یک دوره به نسبت طولانی بیوفایی یکی از زوجین، در نهایت یا فرد خیانت دیده اقدام به قتل شریک زندگی خود و معشوق وی میکند یا فرد خائن به منظور رسیدن به معشوق دست به جنایت و حذف همسر فعلی خود میزند.
متأسفانه در شرایط فعلی جامعه و تأثیر محتوای غیراخلاقی فیلمها و سریالهای پخش شده از شبکههای ماهوارهای و حتی برخی سریالهای ساخته شده در شبکه نمایش خانگی این باور در افراد شکل میگیرد که بین اخلاق و انسانیت و احساسات، اولویت با احساسات بوده و فرد در مواجهه با کشش و علاقه به فردی جدید میتواند به راحتی تعهد خود نسبت به همسر و فرزندان را زیر پا گذاشته و عنان تصمیمگیری را به احساسات و تمایلات بدهد. پروندههای متشکله در معاونت مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی نشان میدهد که پایان این دست داستانها برای هر دو طرف ماجرا تلخ بوده و جز بنبست و تاریکی راه به مقصد دیگری نمیبرد.
بنابراین ضروری است تا افراد در مواجهه با بیمیلی و بیعلاقگی و خستگی از زندگی زناشویی بهجای روابط پنهانی و زیر پا گذاشتن مرزهای اخلاق و شرع، با یاری گرفتن از متخصصین اقدام به ترمیم و بازسازی رابطه آسیب دیده نمایند و در صورت حل نشدن مشکلات، بهجای انتخاب گزینه خیانت به زندگی مشترک خود خاتمه دهند.
از دیگر علل وقوع قتل در پایتخت قتلهای ناشی از نزاع و درگیری است. ناتوانی افراد در کنترل خشم و عصبانیت که سرانجامی جز قتل ندارد.
یک اختلاف ساده بر سر جای پارک یا یک ناسزا بهدلیل تصادف یا اشتباهات رانندگی یا چشم در چشم شدن، به بحث و جدل منجر شده و در یک لحظه از دست دادن کنترل و تسلیم شدن در برابر خشم، از یک شهروند عادی یک قاتل میسازد.هیچ روانشناسی نمیتواند مدعی به صفر رساندن هیجاناتی مانند خشم یا ترس و… شود. آنچه از ما در برابر موقعیتهای استرس زای زندگی برمیآید مدیریت این شرایط است. اینکه بپذیریم همیشه شرایط بهکام ما نخواهد بود و باید مهارتهای لازم برای کنترل خشم و پرخاشگری را بیاموزیم تا از وقوع هرگونه رفتار آسیب زننده به خود جلوگیری نماییم.
مهارت های زندگی کلید مدیریت موقعیت ها و هیجاناتی است که در طول حیات خود با آنها روبهرو میشویم و ضروری است تا ضمن فراگیری این مهارتها، آموختههای خود را به فرزندان خود نیز منتقل نماییم تا با تربیت نسلی اندیشمند و آگاه از بروز انواع آسیبها و جرایم جلوگیری بهعمل آوریم.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.