سیرت و زندگانی تمام انبیاء علیهمالصلاةوالسلام پر از قربانی و مجاهده هاست
قربانی به عنوان شعار دین و آیین و مشروعیت آن به زمان حضرت آدم علیه اسلام بر میگردد اما وقتی که واقعه بینظیر و شگفت انگیز، ابر مرد تاریخ حضرت ابراهیم علیهالسلام پیش آمد، که در آن واقعه تاریخی بیمثال، ایشان برای ذبح و قربان کردن یکتا فرزند برومندش حضرت اسماعیل علیهالسلام اقدام فرمودند و پس از پیروز و نامدار شدن حضرت ابراهیم در آن آزمایش سخت و تاریخی، قربانی جایگاه و اهمیت ویژهای را در ادیان سماوی کسب کرد، چرا که شخصیت حضرت ابراهیم علیهالسلام برای تمام اهل ادیان سماوی یهودیان، مسیحیان و اهل اسلام مورد قبول و قابل احترام است، و آن داستان تکان دهنده و شگفت انگیز (قربانی پدر ارجمند، فرزند دلبند را) در سوره صافات قرآن مجید آمده است و کتاب مقدس نیز آن را تثبیت می کند.
مفهوم و معنی قربانی
از نظر معنای لغوی «قربانی» از لفظ «قربان» ماخوذ است، هر آن چیزی که ذریعه و وسیله تقرب و نزدیکی الله تعالی باشد آن را «قربانی» میگویند، آن چیز خواه ذبح حیوان باشد یا دیگر صدقات.
بعضی از علماء هر نیکی و عمل خیر را که باعث قرب و رحمت الهی باشد «قربانی» مینامند. البته در عرف عام به آن حیوان مخصوص «قربانی» گفته میشود که به خاطر رضای الله در روزهای معین عید الاضحی- عید قربان- مسلمانان آن را ذبح میکنند و کلمه قربانی از لفظ قربان گرفته شده و چندین بار در قرآن مجید آمده است، در اکثر مواقع مراد از آن «حیوان مذبوحه» است
قربان عبارت از کارهای نیکی است که انسان بوسیله آن بخواهد خود را به رحمت خداوند نزدیک کند، بنابراین عمل نیکی که انسان انجام دهد تا بدان وسیله خویشتن را به رحمت حق تعالی نزدیک سازد آن کار را قربان گویند؛ مانند فرمایش رسول اکرم(ص) که فرمود: نماز موجب تقرب و نزدیکی هر پرهیزکار به رحمت پروردگار است.
بدیهی است که مراد از تقرب به خدای تعالی، قرابت زمانی و مکانی نیست چرا که بین خالق و مخلوق هیچگونه خویشاوندی وجود ندارد بلکه منظور آن است که از راه طاعت و انجام کارهای شایسته می تواند مشمول الطاف الهی قرار گرفته و به رحمت او نزدیک شود.
کشتن حیوان در مراسم قربانی اشاره به کشتن نفس اماره است و مرد خداشناس با شمشیر برنده عقل و ایمان، حیوان نفس را که به طور دائم وی را به کارهای زشت وا میدارد مقتول سازد و خانه دل را از لوث نفس لئیم پاک گردانده، آنرا در راه حق و پیشگاه محبوب قربانی کند.
از جمله اعمالی که حجاج در روز دهم ذیحجه در سرزمین منا انجام میدهند کشتن شتر، گاو و یا گوسفند و انفاق آن به مستحقین است تا به وسیله این عمل نیک به رحمت پروردگار نزدیک شوند که آنرا قربانی گویند.
در روایات میخوانیم اولین قطره خون قربانی که ریخت، خداوند گناهان صاحبش را میبخشد، اوقاتی که به خاطر تولد نوزاد یا ورود مسافر یا دفع بلا، گوسفند ذبح میشود، در روح و روان و حرکت اهل خانه شور و نشاطی پدید میآید.
سیر کردن گرسنه ها: یکی از اسرار قربانی سیر کردن گرسنه ها است قرآن در این باره میفرماید: «فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ»(حج/۳۶). از گوشتهایی که قربانی میکنید هم خودتان میل نمائید، هم به قانع و معتر بدهید. قانع، فقیری است که به آنچه میگیرد، قانع است. معتر، فقیری است که علاوه بر تقاضای کمک اعتراض هم میکند.این نشاندهنده بینش وسیع اسلام است که سفارش به خود را فراموش کنید نه دیگران را و در تقسیم گوشت و اطعام، پایبند تملق یا دعا و تواضع فقیر نباشید؛ او را سیر کنید، گرچه با شنیدن زخم زبان باشد.
تاریخچه قربانی
ذبح قربانی جهت تقرب پروردگار از زمان ابو البشر حضرت آدم علیه السلام شروع شد، وقتی که دو فرزندش هابیل قوچی و قابیل مقداری گندم را به عنوان قربانی به بارگاه خداوندی تقدیم نمودند. به دستور و روال آن زمان آتشی از آسمان آمده، قربانی هابیل سوخت، که این علامت مقبولیت بود و قربانی قابیل به حال خود باقی ماند.
در قرآن مجید این واقعه تاریخی چنین آمده است:«إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ» (مائده/ ۲۷)
ترجمه: وقتی که (هابیل و قابیل، پسران آدم) قربانی تقدیم کردند از یکی (یعنی هابیل) پذیرفته شد و از دیگری (قابیل) پذیرفته نشد.
بعد از آن این عمل در تمام ادیان سماوی به عنوان یک عبادت و ذریعه قرب و در مناسبات و مواقع خاص به عنوان یک دستور و آیین جای ماند. اینجاست که میبینم تمام ملتها اعم از پیروان ادیان سماوی و غیر سماوی با ذبح حیوان یا صدقه دادن پول و کالا به بارگاه خداوندی یا معبود های باطل خویش تقرب می جویند.
واقعه تاریخی بی نظیر
سیرت و زندگانی تمام انبیاء علیهمالصلاةوالسلام پر از قربانی و مجاهده هاست اما زندگانی شخصیت ابر مرد تاریخ، ابوالانبیاء حضرت ابراهیم علیه الصلاة والسلام به تنهایی تاریخی است زنده و جاویدان پر از قربانی ها، مجاهده ها، رنجها و مشقتها، هجرت ها و دعوت ها.
وقتی دعوت راه حق را آغاز نمود، پدر و تمام خانواده در مقابل او ایستادند. در راه توحید و یکتاپرستی پادشاه وقت ایشان را به آتش مجازات کرد. بالاخره او مجبور شد که راه هجرت را پیشه کند لذا از وطن اصلی خویش در سرزمین عراق (بابل) به سوی فلسطین هجرت فرمود. «وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیَهْدِینِ؛ و گفت من به سوی پروردگارم می روم و او مرا هدایت خواهد کرد».(صافات/۹۹).
دعای فرزند
تمام زندگی چشم به انتظار فرزد بود در سن هشتاد و شش سالگی در حالت بیم و امید به دربار خداوندی برای فرزندی صالح دست به دعاء شد «رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ؛ بار الها! مرا فرزند صالحی از بندگان شایسته عطا فرما»(صافات/۱۰۰).
خداوند نیز این دعا را مستجاب کرد و فرزند صالحی همچون اسماعیل به او بشارت داد. «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ؛ پس ما او را به پسری بردبار و صبور بشارت دادیم»(صافات/۱۰۱٫)
قربانی فرزند
به زبان قرآن این داستان شگفت انگیز چنین آمده است:«فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى؛ و وقتى با او به جایگاه سعى رسید گفت اى پسرك من، من در خواب [چنین] مى بینم كه تو را سر مى برم پس ببین چه به نظرت مى آید.»(صافات/۱۰۲).
زمانی که فرزند به مقام سعی و کوشش رسید یعنی به مرحله ای رسید که می توانست در مسائل مختلف زندگی با تلاش و کوشش پدر را یاری کند بنا به گفته بعضی مفسران در آن وقت سیزده ساله بود.
در آن برهه از زمان حضرت ابراهیم علیهالسلام خواب عجیب و شگفت انگیزی دید (خواب انبیاء در حکم وحی الهی است) و آن خواب حیرت انگیز بیانگر شروع یک آزمایش بزرگ دیگر بود. در خواب میبیند که از سوی خداوند به او دستور رسیده است تا فرزند برومند و یگانه اش را با دست خود قربانی کند و سر ببرد. ابراهیم که بارها از کوره داغ امتحان الهی سر افراز بیرون آمده بود این بار نیز باید دل به دریا بزند و سر بر فرمان حق بگذارد.
پدر تمام ماجرا را برای فرزند بیان می کند آن گفتمان تاریخی تا روز قیامت در کتاب جاویدان مرقوم گشته است و این بار نیز ابراهیم از آزمایش سر افراز و کامران بیرون آمد و این غالبا سخت ترین و آخرین امتحان حضرت ابراهیم علیهالسلام بود که در آن هم مانند کوهی ثابت قدم ماند. «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ؛ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ؛ وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ؛»(صافات/۱۰۵ تا ۱۰۷)
خداوند متعال قوچی بزرگ فرستاد تا به جای فرزند قربانی کند و سنتی برای آیندگان در مراسم حج و سرزمین منا و برای تمام جهانیان به جای ماند.
اگر عملا حضرت اسماعیل علیهالسلام قربانی میشد همانطوری که حضرت ابراهیم تصمیم قطعی آن را داشت بعد از آن باید به تاسی و پیروی از ابراهیم خون جگرگوشهها در کوچه و خیابانها ریخته میشد. لطف الهی شامل حال گشت و به جای فرزند دلبند قوچی بزرگ برای ذبح عنایت گردید و به عنوان یادگار ابراهیمی، دین اسلام و خاتم پیامبران نه فقط آن را مشروع قرار داد بلکه بر احیای آن حکم تاکید آمد که در همان روز تاریخی دهم ذی الحجه، عید قربان حجاج کرام و عموم مسلمانان به شرط استطاعت یک گوسفند سالم با شرایط و سن خاصی ذبح کنند. (احکام شرعی و و تفاصیل فقهی این شعار اسلامی در کتابهای فقه به تفصیل ذکر شده است)
قربانی و حج که مجموعه از مناسک، طواف و سعی، وقوف عرفه، منا، مزدلفه، رمی جمرات ذبح قربانی شکرانه و غیره همه اینها شعائر و عباداتی هستند که در ماه ذی الحجه ادا میشوند، و مشروعیت همه اینها به حضرت ابراهیم علیهالسلام بر میگردد و از ایشان به خاتم پیامبران و اهل اسلام به ارث رسیده است چرا که پیامبر اسلام جانشین برحق حضرت ابراهیم علیهالصلاةوالسلام بودند، آن حضرت صلیالله علیه وسلم با افتخار میفرمود: «أنا دعوة جدی ابراهیم» من ثمره و نتیجه دعا پدربزرگم ابراهیم هستم. دعایی که هنگام تعمیر کعبه بر زبان حضرت ابراهیم جاری بود: «ربنا و بعث فیهم رسولا منهم…»
در خصوص قربانی وقتی که از آنحضرت صلی الله علیه وسلم سوال میشد: «ما هذه الاضاحی؟» این قربانی ها چه هستند؟ آن حضرت صلی الله علیه وسلم در پاسخ میفرمودند: «سنة ابیکم ابراهیم علیه اسلام» (قربانی) سنت (و یادگار) پدرتان حضرت ابراهیم علیهاسلام است. اصحاب پرسیدند: «فما لنا فیها یا رسول الله» ای رسول گرامی! ما را از ذبح قربانی چه می رسد؟ آن حضرت در جواب فرمودند: «بکل شعرة حسنة…» در مقابل هر مویی شما را یک نیکی می رسد و در مقابل هر پشمی به شما یک نیکی می رسد. (مشکوة)
قربانی یادگار و خاطره ابراهیمی
خداوند متعال تمام افعال و اعمال حضرت ابراهیم علیهالسلام را پسندیده و آنها را برای امت آن حضرت صلی الله علیه وسلم مشروع قرار داده بخصوص اعمالی که به حج و قربانی متعلق هستند، تا نام گرامی آن ابر مرد تاریخ برای همیشه جاویدان بماند و کلام ربانی در حق ایشان صادق آید که بعد از بیان واقعه آزمایش بزرگ الله تعالی می فرماید: «وَتَرَكْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ؛سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ؛ و نام نیک او را در امتهای بعد باقی نهادیم؛ درود بر ابراهیم»(صافات/۱۰۸-۱۰۹).
از زمان قدیم رسم توده ملتهاست که جهت زنده نگهداشتن کارنامه های بزرگواران و فاتحان، دولتمردان و نامدارن بناها ساختمانها و مناره ها یا مجسمه هایی به طور یادگار می سازند، هر چند آنها مستحکم باشند باز هم شکار حوادث روزگار خواهند شد اما دین اسلام در این سلسله بعضی اعمال را مشروع قرار داده که با آن شخصیت ارتباط خاصی دارند از انجام آن اعمال نه تنها ثواب میرسد بلکه سیرت و زندگانی، فداکاری و مجاهدههای آن شخصیت در ذهن ترسیم میگردد تا آنها را مشعل راه خویش قرار داده و خود را جهت عمل و دعوت به راه حق آماده سازد. بخصوص این عمل مبارک (قربانی) یعنی مال و متاع، تن، سن و وطن همه اینها را به خاطر رضایت خداوند قربان کند و از آنها بگذرد. بطور خلاصه نفس و هوای انسان مانند گوسفند کشته شود تا رضای الهی حاصل گردد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.