وقایع خبری : اصل اساسی در مسئله توسعه ، انسان است. به کشور ژاپن نگاه کنید که نه خاک مناسب دارد نه منابع طبیعی اما تا چه حدی رشد کرده است؟ در توسعه، همه چیز به انسان بر می گردد. شما کارگزاران روابط عمومی با انسان و اندیشه انسان کار دارید و می توانید کاری کنید که خلیفه الله بشود.
نکته دیگر حقوق شهروندی است. تصور نمی کنم که کسی نداند ایران مبشر حقوق شهروندی بوده است. در جوامعی که غالب، مغلوب را سرکوب می کرده کوروش کبیر با تدوین منشور حقوق بشر بر این مسئله تاکید می کرد که مبادا گروه مغلوب را محکوم کنید. ما به منشور کوروش افتخار می کنیم و فرزند نیاکانی هستیم که مبشر روابط عمومی در جهان بوده اند.
* جایگاه عظیم روابط عمومی در سازمانها
روابطعمومی جایگاه عظیمی در سازمانها دارد و هیچ سازمان پیشرفته و متعالی را نمیتوان بدون وجود روابطعمومی قوی تصور کرد. روابطعمومی، جایگاه سازمان در جامعه را برای مدیران نمایان میسازد. هر سازمانی از بدو تأسیس تا اوج موفقیت نیاز به روابطعمومی دارد. آن سازمانی که نتواند دنیا را ببیند، با زمان و مکان بیگانه است و شکست خواهد خورد.
روابطعمومی برای موفقیت خود نیاز به سه ابزار مهم شامل نظام پیشنهادها، استانداردسازی و مدیریت دارد. نظام پیشنهادها، در واقع ایجاد جریان آزاد اطلاعات در درون و بیرون سازمان است. شفافیت و انتقادپذیری در سازمان لازم است و باید سلیقهها و نیازها در دنیای درون و بیرون سازمان را دید.
* نقش مهم روابط عمومی
روابط عمومی به منزله هسته اصلی سازمان است که باید در عین حفظ بروکراسی و نظم در سازمان، ذهن و اندیشه نیروی انسانی اش را همراه سازمان کند و زمینه آنرا فراهم کند که نیروی انسانی اش برای منافع سازمان تلاش کند و برای آن دلسوزی کند.
مدیران باید بدانند که سازمانشان بدون یک روابط عمومی قوی نمی تواند برقرار بماند و تلاش در جهت تقویت روابط عمومی تلاش برای قدرتمند ساختن سازمان است.
* شناخت درست از روابط عمومی
ما از مدیران شناخت درست از روابط عمومی تعالیبخش میخواهیم، همچنین انتظار داریم که این شناخت به معرفت تبدیل شود و معرفت نیز به آگاهی برسد. باید بدانیم که شناخت کافی نیست و باید با پذیرش همراه باشد. برای مثال کسانی که در رأس کار قرار دارند دوست دارند که از آنها تعریف شود و این امر غریزی است که انسان دوست دارد از او تعریف کنند. ما به دنبال فردی هستیم که در رأس کار باشد اما از نقد استقبال کند. کسانی که در رأس کار هستند باید غریزهشان را به تعالی برسانند.
* تحقیق در روابط عمومی
به نظر من تحقیق در روابط عمومی نخستین فایده اش می تواند این باشد که روابط عمومی را به انسجام و یکپارچگی در فعالیتهایش می رساند. یعنی اینطور نیست که هر کس بتواند بدون دلیل و استناد در این حوزه برا ی خودش ادعایی داشته و حرفی بزند بلکه یک تحقیق مستند دارای اعتبار است که می تواند انسجام ایجاد کند و اصحاب روابط عمومی همه آن را بپذیرند. روابط عمومی مستند و علمی نیازمند روشهای جدید کم هزینه و زود بازده و سریع و دانش محور است.
بر این اساس یکی از مزایای تحقیق این است که میدان و مراجعین را شناسایی و مراجعین بالقوه و بالفعل را نیز شناسایی کرده و ایجاد نوعی وحدت به وجود می آورد.
کارکرد دوم پژوهش در روابط عمومی به موضوع استناد بر می گردد، یعنی اینکه دیگر بعد از این روابط عمومی ها با حرف و حدیث و شعار و مشاجره سر و کار ندارد و با واقعیتهای در میدان سر و کار دارد چون به واسطه تحقیق میدان را شناسایی کرده اند.
* اهمیت مخاطب در روابط عمومی
نکته اول اینکه مخاطب امروزه از اهمیت ویژه ای برخوردار است بطوریکه در ایجاد یک دستگاه، شرکت، سازمان و… در ابتدا نیاز به مخاطب شناسی دارد. مدیریت امروز سازمانها و یا شرکتها مدیریت بیرونی است و باید توجه خاصی به مخاطبان خود داشته باشد و روابط عمومی صرفا سزاوار و توانمند است تا مخاطبان سازمان را شناسایی کند. زمانی که دستگاهی نتواند مخاطبان خود را شناسایی کند یقینا با شکست روبرو خواهد شد. به نظر من الفبای اول روابط عمومی ها شناخت مخاطبان خود در هر سازمان است. روابط عمومی ها مهندسان ارتباط انسانی هستند و اگر مخاطب شناسی توسط حوزه های دیگر صورت بگیرد بدون شک کار اشتباهی است.
کار روابط عمومی تاثیرگذاری بر اندیشه، جهان بینی و مغز انسانهاست که کار فاخری است. روابط عمومی ها به دو شیوه باید عمل کنند، در مرحله نخست تسخیر اندیشه عقلانی مخاطب و سپس نفوذ در قلب مخاطبان است. ارتباطات عقلانی شکننده است، اما نفوذ در قلب مخاطبان پایدار و ممتد است؛ بنابراین هنر بزرگ روابط عمومی ها نفوذ در قلب مخاطبان خود است.
* شیوه های عمل روابط عمومی
کار روابط عمومی تاثیرگذاری بر اندیشه، جهان بینی و مغز انسانهاست که کار فاخری است. روابط عمومی ها به دو شیوه باید عمل کنند، در مرحله نخست تسخیر اندیشه عقلانی مخاطب و سپس نفوذ در قلب مخاطبان است. ارتباطات عقلانی شکننده است، اما نفوذ در قلب مخاطبان پایدار و ممتد است؛ بنابراین هنر بزرگ روابط عمومی ها نفوذ در قلب مخاطبان خود است.
* روابط عمومی پایه دانایی است
تولید و انتشار پیام مهمترین اقدام روابط عمومی است. چه اصحاب روابط عمومی را پیام آوران دنیای معاصر می دانند. روابط عمومی پایه دانایی است و انتقال آن از طریق همین پیامها صورت می گیرد؛ اصول اساسی حاکم بر این پیامها بدین قرارند:
– صحت: هر پیام می باید درست و صحیح باشد. اصحاب روابط عمومی امین انتقال واقعیات به حساب می آیند.
– دقت: هر پیام می باید با دقت حاصل شود، یعنی هیچ جزیی را از نظر دور ندارد.
– سرعت: هر پیام می باید زمانمند باشد. چه، تاخیر در انتقال پیامها، آن را قدیمی می سازد و مخاطبان را وا می دارد تا از منابع دیگر اطلاعات کسب کنند. همچنین تاخیر در انتقال پیامها، می تواند به خلاء اطلاعاتی منجر شود و در نتیجه شایعات را رواج دهد.
– استناد: هر پیام نباید ادعایی باشد؛ بلکه متکی بر واقعیتها تهیه و ارایه شود.
– علمی بودن: هر پیام می باید با رعایت موازین دانش تهیه شود، از جمله آنان انتظام، توالی منطقی است. هز جزء آن می باید مکمل جزء پیشین باشد و نوید جزء بعدی را بدهد؛ لذا، در جریان آمایش دقیق عناصر، به غایت آن یعنی نتیجه گیری منتج شود.
– اثرگذاری: هر پیام می باید در جهت اثربخشی صورت گیرد. جابجایی ذهن موجب گردد.
* مدیریت دانش در روابط عمومی
به نظر من در موضوع مدیریت دانش برای روابط عمومی از دو جهت نیازمند ارتقاء و توسعه است، یکی ساختن خودش است، یعنی روابط عمومی که قصد دارد در جهت تغییر جامعه حرکت کند و اثرگذار باشد، در درجه اول باید خودش را تغییر دهد و به جایی برسد که صلاحیت ورود به جهان دانش را داشته باشد، تا بتواند کارکردهای مهم را در این عرصه به عهده بگیرد و تأثیرگذار باشد.
شاید مهمترین موضوع در تکمیل بحث مدیریت دانش در روابط عمومی و مراحل ساخت و انتقال محتوای پیام در این قالب، انتخاب وسیله یا رسانه انتقال محتوای پیامی باشد که این همه برای آن تلاش شده است، یعنی باید رادیو یا تلویزیون یا هر رسانه دیگر با دقت و بر اساس محتوای تولید شده انتخاب شود و در مرحله بعد شناخت موقعیت مناسب در این فرایند است، این که مخاطب ما در چه موقعیتی است نیز از اهمیت بالایی در روند پذیرفته شدن یا پذیرش پیام دارد.
* خلاقیت در روابط عمومی
خلاقیت روابط عمومی به زمینه سازمانی مناسب و آرام نیاز دارد. توان بالقوه،اتکای به نفس، دانش، تجربه، فکر برای یافتن واقعیتها، حضور میدانی و آزادی از خودشیفتگی نیز از ویژگیهای ضروری روابط عمومی برای خلاقیت است.
خلاقیت با نوآوری همراه است که حدفاصل نوگرایی مطلق و نوهراسی است. نباید از نو ترسید و در گذشته ماند همچنین نباید نو را آورد و گذشته را فراموش کرد بلکه باید نوآوری را در چارچوب واقعیتهای موجود به عنوان نوآوری بپذیریم.
ما می توانیم نوآوری را از غرب بگیریم اما باید هویتها و داشته های خویش را نیز حفظ کنیم و آنان را به فراموشی نسپاریم. شجاعت، حرکت مستمر برای رسیدن به هدف، فعالیت، ایمان به کار، بصیرت بر اساس شناخت و آگاهی، استماع و فرزانگی (حواس پرورش یافته) از ویژگیهای نوآوری است.
* روابط عمومی مثل باران است
کار روابط عمومی این است که اطلاعات تولید کند. فکر من همیشه این بوده و هست که روابط عمومی مثل باران است و به همه جا می بارد. همه باید این را بدانند که دانایی در اختیار گروه خاصی نیست. کار روابط عمومی این است که دانایی را پیش همه می برد و این کار بزرگی است.
* روابط عمومیها پرچمداران هزاره سوم
هیچ سازمانی بدون داشتن روابط عمومی قوی نمی تواند موفق باشد چرا که روابط عمومیها پرچمداران هزاره سوم هستند که اطلاعات را به اعماق جامعه می برند. روابط عمومی علمی جهانی و تاریخی است و نه تنها دانستن بلکه اندیشیدن ایجاد میکند و بدین شکل کل جامعه را به نور دانش منور میکند.
*روابطعمومیها منادیان دانایی
روابطعمومیها منادیان دانایی هستند به دلیل اینکه در بیرون و داخل سازمانها به انتقال دانش میپردازند و جامعه آگاه و بالغ نیز از طریق روابط عمومی تولید خواهد شد.
* تصمیم سازمانها باید از جنس روابط عمومی باشد
کسی که از عقاید و خرافات خود آزاد باشد نباید در ذهن خود اسیر باشد. به این معنی که فردی که در رأس کار قرار دارد باید بتواند اندیشههای گوناگون را بشنود و تحلیل کند و در نهایت بهترین اندیشه را بپذیرد. ما کسانی را میخواهیم که دروازهبانی ذهن داشته باشند. این افراد فرزانه هستند و ما این نوع افراد را برای ریاست میخواهیم. روابط عمومیها در سازمان باید اتاقی کنار رئیس خود داشته باشند زیرا رئیس باید هر لحظه به آنها برای تصمیمگیری احتیاج پیدا کند. تصمیم سازمانها باید از جنس روابط عمومی باشد. رسالت فعالان و دانشجویان این حوزه این است که روابط عمومی جدید را جا بیندازند.
* سندرم نفی
رئیس نباید هر چه را که روابط عمومی بیان میکند طرد کند. من اسم این کار را سندرم نفی میگذارم. رئیس باید با شوق حرف روابط عمومیها را گوش کند و حتی بپذیرد. قدم مهمتر در این کار به کارگیری است. به این معنی که اندیشه جدیدی که شنیده و پذیرفته میشود را به کار بگیرند. در نهایت بازخوردها را بررسی و نواقص را برطرف کنند. ما به دنبال چنین افرادی برای ریاست سازمان هستیم.
* مدیریت توال
یعنی افرادی در خانواده روابط عمومی جای گیرند و وارد شوند، که صلاحیت و گشودگی چهره داشته باشند، افرادی که علاقمند به موضوع روابط عمومی و همچنین مردم باشند افرادی با نشاط باشند که با اشتیاق با افراد جامعه ارتباط برقرار کرده و علاقمند به خدمت و رابطه با آنها باشند. لذا انتخاب چنین افرادی در حوزه روابط عمومی خیلی مهم است، یعنی نیروی انسانی میتوانند در برقراری ارتباط مؤثر با سایر افراد نیاز است. موضوع بعدی این که افراد باید توان پردازش داشته باشند: به این مفهوم که نیازمند افرادی هستیم که با هوشمندی و درایت قدرت پردازش داشته باشند.
* مدیریت آموزش
به این مفهوم که باید توان بالقوه در حوزه دانش، پردازش شود و خلاق باشد و از دانش نوین روز بهرهمند شود. با توجه به این که روابط عمومی در چهار راه دانش قرار دارد، یعنی از علوم جامعهشناسی، روانشناسی، فرهنگ و دانشهای الهی و مذهبی برای اشاعه و پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند، لذا باید پردازش و آموزش داده شود تا بتواند به شکل تخصصی از موضوعات آموزشی این حوزه دفاع کند.
* مدیریت انگیزشی
روابط عمومی باید بتواند انگیزه که موتور حرکت افراد جامعه است را ایجاد کند. چرا که انسان بدون انگیزه خلاق و خالق نیست و کسی که انگیزه نداشته باشد، هدف و کارایی نیز نخواهد داشت. لذا اگر در جامعهای بین افراد انگیزه وجود نداشته باشد، آموزش و پرورش از بین میرود، در واقع یک فرد باید انگیزه درونی برای «توانش» که میزانی از توان بالقوه پردازش شدهاش در دانش روابط عمومی است را دارا باشد.
*عصر دیجیتال
زمانی بود که در جغرافیای بسته زندگی میکردیم، قومهای بستهای بودند، دیوارهای بلندی داشتند، سازمانهایشان متعلق به خودشان بود و هویت خود را داشتند. این عصر دیگر به سر آمده و وارد یک قوم خاص میشوید ولی سازمانها و ارزشهایش هیبریدی و ترکیبی شده و هم ارزش جهانی و هم ارزش محلی در آنجا وجود دارد.
عصر دیجیتال به نوعی عصر سانه های اجتماعی است و
این رسانه ها فضای پشت صحنه تولید میکنند. در رسانه اجتماعی بدون اینکه نگران
فشار فضای فرهنگی باشیم، درون و ذهنیت و خواستههای خود را مطرح میکنیم. عصر
رسانه اجتماعی، عصر پناه انسانهاست یعنی انسانهایی که در چارچوب فرهنگ مجبور به
کنترل و نگهداری اندیشهها بودند، دیگر به طور آزاد اندیشهها و خواستههایشان را
مطرح میکنند.
انسانها همیشه اسیر زمان بوده و زمان در احتساب برنامهریزی انسانها همیشه موثر
بوده است ولی اکنون در کمترین زمان ممکن پیامها را میتوان به اقصی نقاط عالم
ارسال کرد. همچنین حواس انسان دانا امتداد پیدا میکند؛ این دوران، دوران گسترده
امتداد حواس است و زمانی که دانایی حاصل نشود با بلا مواجه میشویم.
* آفتهای روابط عمومی
روابط عمومی آفتهای زیادی دارد که میتوان به
مدیحهگویی، مراسمی بودن، غیرمهارتی بودن و رابطهای بودن آن اشاره کرد. بنابراین
روابط عمومی که با این آفتها همراه باشد دادههایی بیمار تولید میکند.
ما نمیتوانیم روابط عمومی منفعل را تحمل کنیم و این
نوع روابط عمومی در تعالی روابط عمومی نمیگنجد. تعالی روابط عمومی در روابط عمومی
تحلیلگر است که نه تنها داده را دریافت میکند بلکه به تحلیل و تبیین آن میپردازد.
روابط عمومی هوشمند نیز جزو تعالی روابط عمومی محسوب میشود. این نوع روابط عمومی
دارای تاکتیک و استراتژی است و نه تنها زمان حاضر را میبیند بلکه آیندهنگر هم
هست. ما نمیتوانیم جهان امروز را بدون روابط عمومی تعالیبخش ببینیم. همچنین نمیتوانیم
توسعه پایدار را بدون این نوع روابط عمومی تعریف کنیم.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.