رسانهها از نگاه مارشال مکلوهان به دو گروه گرم و سرد تقسیم میشوند.
* یادداشتی کوتاه از یونس شکرخواه
رسانهها از نگاه مارشال مکلوهان به دو گروه گرم و سرد تقسیم میشوند.
مکلوهان میگوید رسانه گرم به یکی از حواس انسان با ” وضوح بالا” (high definition) جواب کامل میدهد به گونهای که شما را غرق خود میکند و دیگر نیازی نیست که شما جاهای خالی پیام را پر کنید. (مثالهای مکلوهان: رادیو، چاپ، عکس، سینما، تئاتر و سخنرانی).
او میگوید رسانههای سرد همیشه ناکامل هستند و لذا در چنین موقعیتی گیرنده پیام صرفا یک گیرنده نیست و ناچار است جاهای خالی پیام را خودش پیدا و پر کند. (مثالهای مکلوهان: تلفن، سخن، کارتون، تلویزیون و سمینار).من به طبقه بندی مکلوهان اعتقادی ندارم، باورم این است که نمیتوان رسانهها را با اطمینان در دو سوی انتهایی این طبقهبندی او قرار داد، اما میتوان گفت که بعضی از رسانهها نسبتهایی با “طیف” سرد و گرم دارند.
اگر به طبقهبندی مکلوهان تکیه کنیم اینستاگرام باید رسانه گرم باشد (عکس) و توییتر رسانه سرد (سخن آنهم در محدوده ٢٨٠ کاراکتر) که مورد توییتر به نظرم به شدت جای حرف دارد و نمیتواند سرد باشد.
مکلوهان اساسا رسانهها را امتداد حواس انسان میداند. از دیدگاه او تلویزیون ادامه چشم است و رادیو ادامه گوش و چرخ ادامه پا و عینک ادامه چشم و… و به همین سبب هم میگوید ” رسانه همان پیام است ” معنی این حرف او این میشود: چشم ما دور دستها را نمیدید و تلویزیون اختراع شد و صدایمان به دور دست نمیرسید و رادیو (طبل قبیلهای) را اختراع کردیم. من عینکی هستم و پیام عینک ضعف چشم من است.
با منطق مکلوهانی؛ اینترنت نه تنها امتداد حواس پنجگانه ما که باید حتی امتداد کل سلسله اعصاب ما باشد. مگر کامپیوتر با منطق مکلوهانی امتداد ذهن ما نیست؟ پس چرا توییتر امتداد زبان نباشد؟ اما حالا میپرسم از توییتر چه میشنویم؟
آیا توییتر صرفا سخن است؟ یا چاپ هم هست یا عکس هم دارد و حتی صدا هم دارد…
نمیشود به شیوه مکلوهانی رسانهها را به سرد و گرم طبقهبندی کرد. طبقهبندی او چیزی شبیه به یا یک یا صفر است و به نظر میرسد با بروز شبکههای اجتماعی منطق یا این یا آن دیگر گرهگشا نیست و باید از صفر تا یک را طیفی طولانی و شبکهای درهم تنیده دانست.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.