رسالت رسانه برقراري صلح اجتماعي و توافق عمومي و امنسازي فضاي اجتماعي است.
اين مهم به امري عمومي و اجتماعي مبدل گرديد و رسانهاي از جنس رسانه نوين، توانست افكار جمعي را به سوي اين مهم سوق دهد كه سرنوشت اين دختر جوان چه خواهد بود! نقش رسانه به خصوص رسانههاي نوين كه بستري براي اطلاعرساني و فرصتي براي حساسسازي اجتماعي است، اين امكان را فراهم ساخت كه نه تنها نهادهاي رسمي بلكه مجموعه افكار عمومي در پي وي باشند.
اصولا رسانه و كاركرد آن در پيشگيري از جرايم و اطلاعرساني به مردم و برانگيختن واكنشهاي نگرانكننده و باورپذير ساختن عاقبت ارتكاب به جرم بستري غير قابل انكار است كه همه انديشمندان و حتي افكار عمومي جامعه به آن باور دارند. رسانهها با پرداختن به ابعاد مختلف موضوع و توجه ويژه به جرايم به خصوص خشونت عليه زنان در جامعه قادر است، فضاي افكار عمومي را عليه چنين وقايعي برانگيزاند و مجرمين را نسبت به عملكرد احتمالي با تصوير نتيجه كار روبهرو كند.
بعد از مرگ دردناك و جانسوز دختر جوان اسلامشهري اين وظيفه رسانهها است كه ابعاد موضوع و نقش نهادهاي انتظامي و امنيتي را در دستگيري و مراقبت از شهروندان پررنگ سازد تا فضاي امن احتمالي براي مجرمين به حداقل برسد.
رسانه به خصوص رسانههاي نوين ميتوانند با استفاده از ظرفيتهاي كاربردي نه تنها قادر به پيشآگهي نسبت به وقوع جرايم عليه همه، خصوصا زنان باید اقدام نمايد، حتي ميتواند بستري براي طرح مطالبات عمومي جامعه در جلوگيري از اين وقايع داشته باشد.
اگرچه نقش رسانههاي جريان اصلي در اين مهم خيلي پررنگ نبوده و حتي در اين مورد خاص نيز اين رسانههاي نسل جديد بودهاند كه فضا را تاحدودي تبيين ساختهاند. اتفاقات اخير در شهرهاي مختلف كشور درخصوص خشونت عليه زنان اعم از خانوادگي و … اين مهم را در اذهان عمومي پررنگ ساخته كه دستگاه پيشگيري از اين جرايم و قوانين مرتبط در اين خصوص بدون كمك رسانهها و با تاكيد بر نقش كاربردي و موثر رسانههاي نوين، قادر به انجام وظايف خود نيستند، اگرچه قوانين مرتبط هنوز در راهروهاي مجلس سرگردان است!
وقوع جرايم امري واقعي است اما پيشگيري از آن نيز واقعي است، از اين رو ميتوان با اتكا به ظرفيتهاي موثر رسانههاي نوين، فضاي ارتكاب به جرم را بسيار محدود ساخت و امكان وقوع آن را به حداقل رسانيد؛ اين مهم نيازمند عزمي جدي از سوي همه بخشها است.
برجستهسازي جرايم به همراه امكان ايجاد حساسسازي اجتماعي و آموزش در كنار تصويرسازي از ناپسندي جرم كاركردي است كه رسانه به روشني قادر به ارائه آن است. بيتوجهي به اين نقش نه تنها براي جامعه بلكه براي دستاندركاران حوزه ارتباطات قابل اغماض نيست. از اين رو متقاعدسازي افكار عمومي در كنار باورپذيري به نظارت موثر آنها بر وقايع پيراموني وظيفهاي است كه رسانه قادر به انجام آن است و اين مهم نيازمند استمرار و مسووليتپذيري ويژه آن است! شايد اگر تصويرسازي از جرايم اجتماعي در بستر رسانه فقط براي دوره وقوع واقعه نباشد و به طور مداوم آثار آن به ديده مخاطبان درآيد؛ مجرمين و مردم به روشني آن را پديدهاي دور از ذهن يا غيرقابل تكرار نبينند! بلكه آن را امكاني بدانند كه شايد هر زمان و هر جا قابل وقوع باشد. لذا وظيفه رسانه است كه با برجستهسازي اين حوادث ضمن هشدار به مجرمين فضاي اطلاعرساني و پيشگيري را تقويت نموده و به طور مداوم نسبت به اين مهم آموزشهاي مستقيم و غيرمستقيم را در دستور كار قرار بدهد.
با اين نگاه وظايف رسانه فارغ را نقش اطلاعرساني نوعي حفاظت از سلامت جامعه نيز هست؛ سلامتي كه در گروی امنيتزايي براي مردم و فشارزايي افكار عمومي روي مجرمان است.
رسانه كه رسالتي ويژه در آموزش اجتماعي در كنار آموزش رسمي برعهده دارد به روشني قادر است مجرمين آتي و كنوني را با حساسسازي افكار عمومي به گوشه رينگ برده و امكان ارتكاب به جرم را براي آنها به شدت كاهش بدهد! چراكه وقتي افكار عمومي هر نوع رفتار غيرمتعارف را نسبت به افراد جامعه ازسوي مجرمين مشاهده كنند به روشني در برابرش واكنش نشان خواهند داد و فضاي امن احتمالي براي ارتكاب به جرم را تخريب خواهند ساخت، زيرا امروزه رسانههاي نوين بستري موثر براي انتقال پيامها جهت هشدارها و توجه هست؛ امري كه ميتواند فضاي جرم را تنگ و امكان وقوع آن را حداقلي سازد.
در اين ميان تقويت حساسسازي افكار عمومي در كنار آگاهيبخشي عمومي نسبت به انواع جرم، ميتواند به نوعي همچون واكسن در پيشگيري موثر باشد، لذا باتوجه به نظريه كاشت در ارتباطات با تكرار و بيان آگاهي اجتماعي در اين خصوص از يكسو و ناامن كردن فضا براي ارتكاب جرم ازسوي ديگر مساله جرايم اجتماعي با فضاي كمتري براي بروز، روبهرو خواهد شد و اين مهم در اذهان افكار عمومي نهادينه ميشود كه هر نوع رفتار غيرمتعارف بايد زير نظر گرفته شود.
لذا از آن جا كه زندگي امروزه با رسانههاي نوين عجين شده، هر نوع آموزشي اعم از مثبت و منفي در اين بستر قابليت نشري انكارناپذير دارد؛ اما از آنجا كه رسالت رسانه برقراري صلح اجتماعي و توافق عمومي و امنسازي فضاي اجتماعي است، اين مهم بيش از گذشته از رسانه اعم از جريان اصلي و نوين، انتظار ميرود كه فضاي آموزشي خود را براي محكوميت دروني و بيروني مجرمين يا افراد در معرض مجرميت فراهم كند.
رسانه با نگاهي وسيع با بهرهگيري از ظرفيتهاي متعدد و روشهاي گوناگون در تثبت امنيت اجتماعي بر بستر آگاهيبخشي و اطلاعرساني توانايي بسياري براي پيشگيري از وقوع جرم دارد؛ اين نقش بستري است كه ميتواند نهادهاي رسمي را در برابر وقوع اين حوادث ياري کند.
زهرا نژادبهرام
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.