خیلی ها نمی دانند که کلام و نگاه و صمیمیت چقدر می تواند برای یک نفر اهمیت داشته باشد.
دنیای این روزها دیگر مثل سابق قشنگ نیست، خودمان باید به هر شکل که شده دست به کار شویم. آرامِ جانِ هم شویم و دنیای همدیگر را قشنگ کنیم.
دقت کنید می بینید عمر دنیا خیلی کوتاه شده است. چندی ست دلخوشی هایمان کم رنگ شده و شادمانی و خوشحالی ها از ما قهر کرده اند. اگر روی صورتها را با وسواس ببینید متوجه ساختگی بودن لبخندهای مردم خواهید شد. این روزها هیچ چیز به اندازه ی یک سلام ساده ی صمیمی اما با لبخند ؛ جواب این همه اندوه آدمیزاد نیست. باید که دلخوشی و انگیزهی زیستنِ هم باشیم. این دنیا به قدر کافی همه ما را به هم ریخته. ذوقمان را گرفته. شده ایم حفره های خالیِ روانش پریش که با خودمان حرف می زنیم. این سَمّ ویرانگر محافظه کاری و غرور را بریزیم دور، راحت باشیم با هم. راحت حرف بزنیم با هم و بگذاریم سلول تکثیر شوندهی عشق و محبت و دوستی و رفاقت و انسانیتمان زیر پوستمان بلغزد.
خیلی ها نمی دانند که کلام و نگاه و صمیمیت چقدر می تواند برای یک نفر اهمیت داشته باشد، دقیقا همان سلام و لبخندی که محتاطانه دریغش می کنیم و حرف هایی که نمی گوییم و نگاهی که پایین انداخته ایم ؛ حتما میتواند در این روزهای سرد کم عاطفه نجات بخش یک نفر باشد. دلخوشی هایمان ته کشیده و اگر با همین فرمان در این جاده پیش برویم هرگز به مقصد نمی رسیم.
کمی مهربان تر باشیم و قدر هم را بیش تر بدانیم و از حال و روز هم بی خبر نباشیم ….
*جعفر بخشی بی نیاز / وقایع خبری
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.