سکوت جامعه فرهنگی نسبت به آتشافروزیها، دخالتها و هجمههای دشمنان ایران اسلامی خیانتی نابخشودنی است
* یادداشت/ رسول حسنی
جامعه فرهنگی هر ملتی بنا به وظیفه ذاتی خود علاوه بر حفظ ارزشهای مردمش و نقد آسیبهای احتمالی آن برای نسلهای آینده نیز مسیر رشد و تعالی را مهیا میکند. همه جوامعی که امروزه اثری از آنها نمیبینیم و یا ملتهایی که تن به ارزشهای بیگانه دادهاند در طبقه فرهیخته و روشنفکر خود و تولید محتوای فرهنگیشان دچار اشکال بودهاند. ایران به دلیل برخورداری از پشتوانه غنی فرهنگی و هنری که با پذیرش اسلام به اوج خود رسیده بود، پس از ۱۴ قرن از ظهور اسلام، توانست حکومتی به معنی دقیق کلمه، دینی تشکیل دهد.
چنین حکومتی به دلیل منش استکبارستیزی ذاتیاش، طبعا در تعارض با بسیاری از دولتها قرار میگیرد، چنانکه میبینیم دولتهای زیادهخواه جهان در طول چهار دههای که از وقوع انقلاب اسلامی ایران میگذرد، آن را مورد هجمههای گوناگون قرار دادهاند. همه این هجمهها مثل هجمه فرهنگی نمیتواند انقلاب اسلامی ما را خطرپذیر کند. اگر جامعه فرهنگی کشور نتواند بهموقع نسبت به خطری که مردم را تهدید میکند، اقدام مؤثری انجام دهد، نمیتوان در آینده انتظار آمدن نسلی را داشت که حقیقتاً انقلابی باشند. ممکن است رنگ و لعاب انقلاب را به خود گرفته باشند اما از درون چیز دیگری خواهند بود.
از دست رفتن انقلاب اسلامی چنان که عدهای روشنفکرمآب کج فهم گمان میکنند، احیای تمدن ۲۵۰۰ ساله ایران نیست. این اتفاق اگر بیفتد سبب از دست رفتن همه ایران خواهد شد. سکوت جامعه فرهنگی نسبت به آتشافروزیها، دخالتها و هجمههای دشمنان ایران اسلامی خیانتی نابخشودنی است. هرچقدر که هنرمندان ما در حوزههای گوناگون ازجمله سینما، تئاتر، ادبیات، موسیقی، هنرهای تجسمی و… فعالانهتر حضور پیدا کنند علاوه بر رشد کمی و کیفی در این زمینهها شاهد کم اثر شدن اقدامات فرهنگی دشمنان خواهد شد.
درحالیکه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مفاهیم ارزشی بیشماری را خلق، ایجاد و احیا کردهاند، هنرمندان ما بیجهت در تلاش هستند تا محتوایی تولید کنند که اغلب سنخیتی باارزشهای کشور ندارند. خلق قهرمانهای پوشالی در بستر داستانی جعلی به بهانه دیده شدن در فستیوالهای غربی نه در شأن هنرمندان ماست و نه کشور به چنین حضورهایی نیاز دارد. اگر هنرمندان توانستند مفاهیم انقلاب را در بالاترین سطحی تکنیکی در آثار خود بگنجانند و با این آثار به رویدادهای فرهنگی جهان راه پیدا کنند، میتوانند مدعی شوند که برای کشور خود افتخار آفریدهاند.
غیر از این چه تفاوتی میان هنرمندی از ایران اسلامی با سایر هنرمندان وجود دارد. دشمنان انقلاب اسلامی کاملاً هوشیار و بیدار منتظر فرصتی است تا به قامت آن ضربه وارد کنند و برای چنین کاری از کمترین فرصت نیز استفاده حداکثری میکنند. در این میان چرا اصحاب فرهنگ و هنر نسبت به بیشمار فرصتی که در اختیار دارند به این امر بیتفاوت هستند و اگر اثری همسو با اهداف و ارزشهای انقلاب اسلامی تولید میشود، آنچنانکه مورد انتظار است، دیده نمیشود؟
جامعه فرهنگی هم مانند دیدهبانی است که تحرکات دشمن را رصد میکند و هم مانند طبیبی است که آسیبهای فرهنگی را درمان میکند. این دو مؤلفه باید در آثار فرهنگی ما دیده شود و در مقابل، مدیران فرهنگی باید همه همت خود را به خرج دهند تا این آثار در دایره گستردهای دیده شود. در این صورت است که هجمه فرهنگی علیه انقلاب اسلامی به حداقل خواهد رسید.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.